انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
استاد بهمنی در قطار شاعرِ قطـار . امروز سالگرد وفات شاعری است که در «قطار» متولّد شد! چنان دستم تُهی گردیده از گرمای دست تو . خدایش رحمت کناد... . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: قطار, عاشقانه ها [ یکشنبه نهم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 10:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. شاعری در قطار قم - مشهد + کلیپ (سیّد حمیدرضا بُرقعی) . شاعری در قطار قم - مشهد چای میخورد و زیرِ لب میگفت: . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: دینی، شعر برچسبها: امام رضا, قطار, سفرنامه [ یکشنبه دوم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 7:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دلِ عاشق به "جور"، از یارِ دیرین برنمیگردد که در سُفتن، ز آب و رنگِ خود، "گوهر" نمیگردد... . صائب تبریزی
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ سه شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴ ] [ 17:41 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
🔴 نگذاریم فردوسی را جور دیگر معرّفی کنند...! . اخیراً بعضی از سایتها و شبکهها، با یک شیطنتِ رسانهای، حکیم فردوسی را شخصیّتی معرّفی میکنند ضدّ دین و حتّی بتپرست و شاهپرست! گاهی هم بیتی و مصرع بیربطی را پیدا میکنند به عنوان شاهد! امّا واقعیّت چیست؟ بدونِ واسطه از خود فردوسی میشنویم: فردوسی، خاک پای امیرالمؤمنین علی علیه السّلام چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی 🍃 25 اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی سعیدی جرّاحی 25/اردیبهشت/1404 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، دینی، شعر برچسبها: ایران پرستی [ پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 23:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
روز اوّل اردیبهشت، روز بزرگداشت سعدی است. اگر بخواهیم امتیاز بدهیم به شاعران، قطعاً سعدی در اوج است. در گلستان و بوستان سعدی، نکاتی آمده که میتواند زندگی جامعهای را متحوّل کند. داشتم به این فکر میکردم که در فتنۀ فواحش 1401، یه عدّهای در شبکههای منوتو و اینترنشنال، بدترین حرفها را بر ضدّ سعدی زدند تا جوان و نوجوان ایرانی را از سعدی، این اعجوبۀ ادبیّات فارسی و حکمتِ بینظیرش جدا کنند...! + ... و لعنت بر خیانت این خائنان... . یکی از غزلهای بینظیر سعدی، تقدیم به دوستداران سعدی: اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم چنانَت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد دلم صد بار میگوید که چشم از فتنه بر هم نِه تو را در بوستان باید که پیشِ سرو بنشینی رفیقانم سفر کردند هر یاری به اَقْصایی به دریایی درافتادم که پایانش نمیبینم فراقم سخت میآید ولیکن صبر میباید مپرسم دوش چون بودی به تاریکی و تنهایی شبان، آهسته مینالم مگر دردم نهان ماند دمی با دوست در خلوت، بِه از صد سال در عشرت من آن مرغ سخندانم که در خاکم روَد صورت سعدی ... موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: فتنه, رسانه [ سه شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 17:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ترسم این است ... در ادبیّات فارسی، فعل "ترسم و میترسم" در خیلی از موارد به معنای "مطمئنّ هستم" به کار میرود... . مثل عشقـی که به دادِ دلِ تنهـا نرسـد ترسم این است که این رود به دریا نرسد
این که آویخته از دامنۀ کوه به دشت میخرامد همهجا غَلتزنـان تا نرسـد
ترسم این است که با خاک بیامیزد و سنگ از زمیـن کـام بگیرد، به مـن امّـا نرسـد
پشت هر سنگ، درنگی؛ پسِ هر خار، خَسی حتــم دارم کـه به همصحبتـیِ ما نرسـد
ماه، مأیوس شد و موج به دریـا برگشـت بیسبب نیست که حتّی به تماشا نرسد
من به هر صخره از این فاصله میکـوبَـم سر ترسم این است که این رود به دریـا نرسـد... شاعر: عبدالجبّار کاکایی . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر [ دوشنبه هجدهم فروردین ۱۴۰۴ ] [ 20:47 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
زندگی یعنی باران...
به قول سهراب سپهری: زندگی، یادِ غریبی است که در سینۀ خاک به جا میماند زندگی، پنجرهای باز، به دنیای وجود ** زندگی یعنی صبح، موقع قدمزدنِ صبحگاهی، باران ببارد و خوشبختی را نفس بکشی... . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: باران, دلنوشته [ چهارشنبه دوازدهم دی ۱۴۰۳ ] [ 5:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
فال حافظ در شب یلدا سلام. قول دادم شب یلدا براتون فال حافظ بذارم. نیّت کنید و یکی از این شمارهها را برای خودتون یا عزیزانتون بخونید. .
1- همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد 2- از غم هِجر، مکن ناله و فریاد که من 3- مژده ای دل! که مسیحـا نفسی میآید 4- یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور 5- بگرفت کار حـُسنت چون عشق من کمالی 6- وقت را غنیمت دان آن قدر که بِتوانی 7- هواخواه تو اَم جانا و میدانم که میدانی 8- در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع 9- طُفیل هستی عشقاند آدمی و پَری 10- ای صبا! نَکهَتی از خاکِ رهِ یار بیار . + شب یلداتون گرم و صمیمی... . موضوعات مرتبط: سرباز فراری، شعر [ جمعه سی ام آذر ۱۴۰۳ ] [ 20:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شب، جایی که من بودم... . نمیدانم چه مَحفل بود شب، جایی که من بودم رقیبان گوش بر آواز و او در ناز و من خاموش خدا خود میرِ مجلس بود اَندر لامَکان، خسرو! امیرخسرو دهلوی/ شاعر قرن7و8 . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ شنبه دهم آذر ۱۴۰۳ ] [ 4:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این دو بیتِ ایهامناکِ(!) حافظ! امروز 20 مهرماه است و روز بزرگداشت حافظ شیراز. * دوستانی که مایل به دریافتِ رمز هستند، پیام بگذارند... ماجرای این بیت را در قسمتِ ادامه مطلب بخوانید... 👇👇 👇 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر ادامه مطلب [ جمعه بیستم مهر ۱۴۰۳ ] [ 6:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یک نمونۀ دیگر نقیضه پردازی سلام. قبلا دربارۀ "نقیضهپردازی" در ادبیّات براتون نوشته بودم؛ که یکی از ابیات معروف شاعران توسّط شاعران دیگر به شکلی "طنز" بازنویسی میشه... امروز هم یک نمونۀ طنز دیگر: . "حافظ" سروده: امّا "ناصر فیض" سروده: چه خوش صيد دلم كردی، بنازم چشم مستت را . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: طنز [ پنجشنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۳ ] [ 17:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بیتِ اشتباهی از شهریار! 1- سیّدمحمّدحسین شهریار، در یکی از غزلیّاتش میگوید: با عقل، آبِ عشق به یک جو نمیرود بارها دیوان اشعار شهریار را بیتبهبیت مرور کردم و اشعار خوبی از شهریار خواندهام و شاید بشود گفت که او بزرگترین شاعر معاصر است؛ امّا این بیت بالا را به هزارویک دلیل نمیپسندم و میتوانم بگویم که اشتباه است! = در فلسفه و عرفان، عقل و عشق از هم جدا نیستند. 2- امروز آخرین جلسۀ کلاس بود و فصلِ تابستانِ ما تازه از فردا شروع میشه!! امشب عازم سفرم. وقتی برگشتم، یکی از بهترین اشعار شهریار را براتون مینویسم. + روز 27 شهریور، بزرگداشت شهریار است و روز شعر و ادب. . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، فلسفه، شعر [ یکشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۳ ] [ 20:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عاشق از همان روز اوّل... روزی که میگرفتند پیمان ز نسلِ آدم عشق از میانِ ذرّات، در جستوجوی ما بود... غبار همدانی + ماه ربیع مبارک... . . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ پنجشنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۳ ] [ 5:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یکی از غزلهای محزون استاد بهمنی . محمّدعلی بهمنی متولّد ۲۷ فروردین ۱۳۲۱. تنها شاعری که در قطار متولّد شد؛ در نزدیکی شهر دزفول. این روزها استاد بهمنی در اثر سکتۀ مغزی در بیمارستان بستری است. من زنده بودم امّا انگار مُرده بودم یک عمر دور و تنها، تنها به جُرمِ این که: یک عمر میشد آری در ذرّهای بگنجم در آن هوای دلگیر، وقتی غروب میشد وقتی غروب میشد وقتی غروب میشد . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: شعر [ جمعه نهم شهریور ۱۴۰۳ ] [ 16:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
تجویز عشق . نبضِ این دیوانه را هر بار میگیرد طبیب/ قرصِ ماهی را برایم میکند تجویز و بس! . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ سه شنبه سی ام مرداد ۱۴۰۳ ] [ 8:29 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
زندگی... . زندگی، رسم خوشایندی است؛ زندگی، حسّ غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد؛ زندگی، سوت قطاری است، که در خوابِ پُلی می پیچد؛ زندگی، شستنِ یک بشقاب است... سهراب سپهری . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . موضوعات مرتبط: شعر [ چهارشنبه سوم مرداد ۱۴۰۳ ] [ 8:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
از هر چه بگذریم، سخن عشق خوشتر است... . در چرخش تاریخ، چه سَرخورده، چه سرخوش من بی تو، سرافکنده و دَمسَردم و دلخون
. . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: قطار, عاشقانه ها [ یکشنبه هفدهم تیر ۱۴۰۳ ] [ 8:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این شعر طنز نقیضه از ناصر فیض . حافظ: - اگر آن ترك شيرازي به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را. . نقیضهپردازیِ ناصر فیض: - اگر آن ترك شيرازي به دست آرد دل ما را به دستش مي دهم كاري كه بار آخرش باشد! . . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر [ چهارشنبه شانزدهم خرداد ۱۴۰۳ ] [ 9:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بیتی دربارۀ زندگی بعضی از ماها... . رود روزی از خودش پرسید: هجرت تا کجا؟ بعد شد مُرداب و از بیهودهپیمایی گریخت...! فاضل نظری . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: روانشناسی، شعر [ شنبه دوازدهم خرداد ۱۴۰۳ ] [ 22:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه هشتم خرداد ۱۴۰۳ ] [ 11:5 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
خاقانی شاعر و عبرتی که از یک ساختمان گرفت! . خاقانی شاعر معروف قرن 6 در راه مکّه، سری هم به ایوان مدائن زد و این قصیدۀ معروف را سرود. ایوان مدائن، مضمون و محتوایی غمبار و عبرتانگیز داره و خاقانی ضمن اشاره به شکوه و ابهّت از دست رفته و «بریان بودن جگر دجله» به خاطر آن، با ویرانههای طاق کسری را به زبان حال صحبت میکنه. خاقانی با زبان دل از خودش میپرسه اگر سرنوشت بارگاه عدل و داد این باشه، سرنوشت ستمکاران چه خواهد شد؟ و از «دل عبرتبین» میخواهد که ایوان مدائن را «آیینه عبرت» بداند: هان! ای دل عبرتبین! از دیده عِبر کن هان! یکره ز لبِ دجله، منزل به مدائن کن خود دجله چنان گریَد صد دجلۀ خون گویی این است همان ایوان کز نقشِ رخِ مردم این است همان درگَه کاو را زِ شهان بودی این است همان صفّه کز هیبتِ او بردی چندین تنِ جبّاران کاین خاک فروخوردهست . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر [ سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 23:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چرا علاقه به سعدی؟ . 1- از روز اوّل که معلّم شدم، و قطعاً قبل از آن، زمانی که دانشجوی رشتۀ ادبیّات شدم، گاهی شاعرِ مورد علاقهام را ازم میپرسیدند. دوران عمر، به چهار قسمت تقسیم میشود: "حماسی و غنایی و تراژدی و کمدی!" انسانها در دوران جوانی، علاقههایی دارند که مخصوص همان دوران است. وقتی به پختگیِ دوران غنایی میرسند، علاقههاشون هم به پختگی میرسد. ... و سپس حضرتشان تاریخ ادبیّات ایران را هم به همین جدول تقسیم میکردند. 3- در دوران جوانی، اگر کسی ازم میپرسید کدام شاعر را بیشتر دوست دارید و اشعارش را میپسندید، اسم شاعر مورد علاقۀ خودم را میگفتم و قبل از اسمش کلمۀ "حکیم" را اضافه میکردم و میگفتم "حکیم فردوسی". 4- سالها گذشت؛ حکیم فردوسی هنوز برایم عزیز است و بزرگ. امّا تصوّر نمیکردم که روزی برسد که هر موقع اسم "حکیم سعدی" را میبرم، ازش به عنوان بزرگترین شاعر مورد علاقهام نام ببرم؛ از شدّت بزرگی و حکمت و جامعیّتش... شاید در دوران جوانی، نمیفهمیدم حکمتش را... راست است که نکتهای نیست که در آثار سعدی نباشد. 5- بدون اینکه فیالبداهه باشد، مثالی میآورم از یکی از عاشقانهترین اشعار سعدی: گر مُخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهی؟ دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را... . سعید جرّاحی / اوّل اردیبهشت 1403 . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: عاشقانه ها, تک گویی [ شنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 21:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نقیضهپردازی (پارودی) . نقیضهسرایی، یک نوع تقلید ظریف و هنرمندانه از آثار ادبی مشهور است. نقیضهگویی در اصطلاح ادبی نوعی تقلید طنزآمیز از یک اثر ادبی معروف است. شاعر یا نویسنده نقیضهسرا از یک نویسنده یا شاعر مشهور تقلید میکند و قصدش از این کار انتقاد یا شوخ طبعی است. دو نمونه نقیضهپردازی: 1) شعر اصلی از «سعدی»: بنی آدم اعضای یک پیکرند . بنی آدم اعضای یکدیگرند 2) شعر اصلی از «سعدی»: بنده همان بــِه که ز تقصیر خویش . مرد همان بــِه که به گاه نزاع . گردآوری: سعید جرّاحی 30/1/1403 . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر [ پنجشنبه سی ام فروردین ۱۴۰۳ ] [ 17:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعرخوانی طنز عجیب دو شاعر، در برابر شخص اوّل مملکت! + فیلم . . 👇👇 👇 . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: طنز [ دوشنبه بیستم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 20:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ترانۀ نوستالژیک و خاطرهانگیز " کـوچـــه " . با شعر زیبایی از "فریدون مشیری" 👇 بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم، در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو درخشید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم آسمان، صاف و شب آرام یادم آید تو به من گفتی: با تو گفتم: حذر از عشق؟؟؟... ندانم! روز اوّل، که دل من به تمنّای تو پَر زد، من نه رمیدم، نه گسستم، باز گفتم که : تو صیّادی و من آهوی دشتم یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم ... بی تو امّا... به چه حالی من از آن کوچه گذشتم...! . . دانلود ترانه با صدای "بیژن بیژنـی" 👇 روی عکس کوچه کلیک کنید 👇 . . 20 / اسفند / 1402 . .
موضوعات مرتبط: شعر، موسیقی برچسبها: عاشقانه ها [ یکشنبه بیستم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 4:36 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عاشقانهای از جناب سعدی . دوست دارم که بپوشی رخ همچون قَمَرت تا چو خورشید نبینند به هر بام و دَرَت . . . 👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ پنجشنبه هفدهم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 6:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نقیضهپردازی و اشعار طنز این نوع ادبی . نقیضه که به آن «پارودی» یا «پَرودی» (فرانسوی: parodie ) نیز گفته میشود، تقلید طنزگونه از یک کار هنریِ دیگر است. این سبک ادبی، یکی از فنون عمدۀ طنز محسوب میشود. به این صورت که یک مصرع از شعر معروف میآید و مصرع دوّم را به صورت طنز میسرایند. آقای "ناصر فیض" یکی از سرآمدان این سبک شعری است. . - چند مثال از نقیضهپردازی: 1) حافظ) آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا ناصر فیض) آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: تفسیر حرف اوّل، تفسیر حرف دوّم 2) حافظ) تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رأی صوابت ناصر فیض) تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت امّا به کسی از شرم نگفتم که کجا رفت! 3) حافظ) مـنِ بیچاره هـم از اهـلِ سلامـت بــودم دامِ راهـم، شِکـنِ طُــرّهء هنـدوی تــو بـود ناصر فیض) منِ بیچاره هم از اهلِ سلامت بودم بس که رفتم به چِکاپ، این همه بیمار شدم...! . . 👇 . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: طنز [ جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 11:15 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سکوت لحظهها... . بیقرارِ تو اَم و در دل تنگم گِلههاست مثل عکسِ رخِ مهتاب که افتاده در آب آسمان با قفسِ تنگ چه فرقی دارد؟ بی تو هر لحضه مرا بیمِ فرو ریختن است باز میپرسمت از مسئلۀ دوری و عشق . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 9:42 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. شاعری به نام " مرتضی امیری اسفندقه " . امروز در کلاس ادبیّات، شعری از آقای "امیری اسفندقه" خواندیم. ظاهرا این شاعر برای عزیزانم ناشناخته بود. این پست را میذارم برای مختصری معرّفی : 🔴 آقای امیری اسفدقه متولّد آبان 1345 در تهران. او بابت سرودههای خود، نامزد یا برندهء جایزههایی چون "کتاب سال، قلم زرّین و کتاب فصل" شدهاست. ✳️ کتابها و آثار ایشان عبارتند از: "دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم، دهلی ستاره بود، غزلوارهها" و... . یکی از غژلهای ایشان: تا کِی دل من چشم به در داشته باشد؟ ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد/ آن باد، که آغشته به بوی نفَس توست از کوچۀ ما، کاش گذر داشته باشد/ عشق است بلای من و من عاشق عشقم این نیست بلایی که سپر داشته باشد/ رفتی و من آن روز نبودم، دل من هم تا با تو سر سیر و سفر داشته باشد... شاعر: مرتضی امیری اسفندقه . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: عاشقانه ها [ یکشنبه یکم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 21:35 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عشق مولانا + ترانه . دربارۀ مولانا بعضی چیزا را میدانیم؛ و خیلی بیشتر از آنچه میدانیم را نمیدانیم. ابتدا ناطقی بود سخنور و سخندان، و بیشتر به وجه زهد و ظاهر دین توجّه داشت؛ تا اینکه با "شمس تبریزی" آشنا شد؛ و همین آشنایی بود که مولانای خشک را به مولانای عاشق و فیلسوف تبدیل کرد... خودش در قالب غزلی میگوید: مُرده بُدم زنده شدم؛ گریه بُدم خنده شدم . ترانۀ زیبایی از همین غزل با صدای "استاد علیرضا افتخاری" . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر، موسیقی [ جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ ] [ 16:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این دو خاطره، از "وقتِ رفتن"...! . 1) دوشنبه شب هفتم آبان سال 86 بود؛ طبق معمول همۀ دوشنبهشبها پای رادیو بودم و برنامۀ شبانه رادیو پیام را با قراری که با دوستان عزیز دورۀ دانشجویی داشتیم میشنیدم. - دوشنبه شبها استاد ساعد باقری، مجری برنامه، از ساعت 10 شب تا 2 بامداد، همراه با مطالب جالب و جذّابش، ما را همراه میکرد... -همیشه ساعت 1:55شب که میشد، یعنی در آخر برنامه، شعری را به عنوان "غزل خداحافظی" میخواند. آن شب نیز غزلی از "قیصر امینپور" را بهعنوان غزل خداحافظی خواند؛ از کتاب "دستور زبان عشق"؛ همه را یادداشت کردم. فردا صبح آن روز (یعنی 8 آبان) در اخبار صبحگاهی اعلام شد که "قیصر امینپور" دیشب ساعت3 بعد از نیمه شب (یعنی یکساعت بعد از خواندن غزل خداحافظی) از دنیا رفته است...! ... 2) دیروز 8 آبان بود. در سالگرد رحلت قیصر امینپور بعد از 16 سال. -فیلمی را میدیدم از قیصر با صدای خودش که این شعر زیبا و عجیب را دکلمه میکرد.... چقدر مناسبتها با هم هماهنگ هستند...! آن سال در همان روزها، سریال "مدار صفر درجه" هم داشت پخش میشد... مثل الان که داره دوباره بازپخش میشود...! = این همان شعر است؛ باز هم از کتاب "دستور زبان عشق" : دست عشق از دامن دل دور باد! میتوان آیا به دریا حکم کرد موج را آیا توان فرمود: ایست! آنکه دستور زبان عشق را خوب میدانست تیغ تیز را . خدایش رحمت کند... سعید جرّاحی 8/آبان/1402 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: دلنوشته, تک گویی, خاطره [ سه شنبه نهم آبان ۱۴۰۲ ] [ 21:3 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عشق حافظ شیراز... . * امروز 20 مهرماه، روز بزرگداشت حافظ است. دوست عزیزی داشتم در دوران دانشجویی، که با حافظ شیرازی خیلی مأنوس بود. گاهی که به کوهنوردی میرفتیم یا در محفل انس و ادبی که داشتیم، این غزل را با هم میخوندیم و هر بار هم نکتهای تازه ازش برمیگرفتیم. گاهی این غزل را در کلاس برای شاگردانم میخوانم؛ مخصوصاً دو تا از ابیات خاصّش را... . آن یار کزو خانهٔ ما جایِ پَری بود دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد منظورِ خردمندِ من آن ماه که او را از چنگِ مَنَش اختر بَدمِهر به دَر بُرد اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر شد خوش بود لبِ آب و گل و سبزه و نسرین خود را بکُش ای بلبل از این رشک که گُل را هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ . 20 مهرماه/ روز بزرگداشت حافظ . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: خاطره [ پنجشنبه بیستم مهر ۱۴۰۲ ] [ 17:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عشق شهریاران... . ای که از کِلک هنر، نقش دلانگیز خدایی / حیف باشد مَهِ من کاین همه از مهر جدایی... دیروز روز ادب فارسی بود. 2) امروز تدوین کتاب جدیدم به پایان رسید و آمادۀ تحویل به انتشارات. ایّام تابستان، شبانهروز داشتم مینوشتم و ویرایش میکردم. یک رمان واقعی، یا زمینۀ انتقادی و طنز و جدّ و اندکی عشق! امیدوارم بابت چند عبارت، و یک فصل خیلی مهمّی که داره، مشکلی برای مجوّز آن پیش نیاد... . 1) الان دارم ترانهای گوش میکنم با همین مطلع شعر بالا. خواستم ماجرایی را تعریف کنم که چند سال پیش برایم اتّفاق افتاد؛ ولی فعلاً این بیت را از شهریار شعر فارسی میذارم، و ماجرایی که برمیگردد به عشق او را، وعده میدم که در آیندهای نزدیک در آن کتاب بخوانید... + بالأخره آماده شد و رفت برای چاپ. . سعید جرّاحی - 27شهریور 1402 . . 👇👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: سرباز فراری، شعر برچسبها: عاشقانه ها [ دوشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 23:56 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه بیست و سوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عاشقم بر همه عالم... . امروز داشتم برنامه "پنج دری" را میدیدم؛ از شبکه مستطاب چهار. این شعر سعدی را بارها خونده بودم، حتّی در کلاس و در پاسخ برخی سؤالات، ولی این شعر در این برنامه جوری توسّط یک خواننده خونده شد که معنایی فراتر از آنچه تا حالا میخوندم، گرفتم... مخصوصآ بیت دوّم : به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد؟ سعدی . .
موضوعات مرتبط: شعر [ جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 8:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دل باختن... . ما برای با تو بودن، عمر خود را باختیم بد نبود ایدوست گاهی هم تو دل میباختی...! فاضل نظری . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, خیانت [ شنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 10:16 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه هفتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 10:16 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. باز میپرسم از آن مسئلۀ دوری و عشق/ و ظهور تو جواب همۀ مسألههاست بیقرار تواَم و در دلِ تنگم گِلههاست/ آه! بیتابشدن، عادتِ کمحوصلههاست...! فاضل نظری . موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ جمعه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 7:40 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
امشب... و خاطرهای از آن آهنگ محزون... . دوران خدمت، در ایّام آموزش سربازی، هر گُردان و گروهانی که بود، موقع رژه یک آهنگ و نوایی را همخوانی میکردند. اگر یادتان باشد، در پستهای قبلیِ "خاطرات سربازی" گفتم که گروهان ما، همگی جزء آموزش تکمیلی، و همه با سنّ و سال بالاتر از مابقی سربازان پادگان بودیم. یادم است آهنگی که برای تمرین رِژه انتخاب کرده بودیم، به نوعی متفاوت بود، و حسّ خاصّی به بچّهها میداد... . - آهنگ گروهان ما این بود: "آی مردم! آی مردم! علی از دنیاتون سیره آی مردم! آی مردم! علی بی زهرا میمیره..." . 👇 👇 . به کلمات و عبارات این شعر زیبا دقّت کنید... ..
. . 👇👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: دینی، شعر برچسبها: خاطرات سربازی, حضرت زهرا [ دوشنبه پنجم دی ۱۴۰۱ ] [ 18:14 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بیتی، یا جملهای، یا نکتهای...! . روی نکتهای که میگویم، فکر کنید: بعضی از آدمها ممکن است جملهای را در ذهن داشته باشند که برایشان خیلی خاصّ است! جملهای یا ضربالمثلی، یا بیت شعری... من امّا این شعر مولانا، یکی از عجیبترین و خاصّترین جملات زندگیام بوده است. مخصوصا یکی از ابیاتش را که همیشه در مواقع خاصّ، زمزمه میکنم... . آن بخت، که را باشد، کآيد به لب جویی/ يعقوبصفت کی بود کز پيرهن يوسف / يا تشنه چو اعرابی در چه فکند دلوی يا موسی آتش جو، کآرد به درختی رو/ در خانه جهد عيسي تا وارهد از دشمن/ يا چون پسر ادهم راند به سوی آهو / يا چون صدف تشنه بگشاده دهان آيد/ . + این موقع خاصّ، همین چند شب پیش اتّفاق افتاد...! نوشتم تا بماند!
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: تک گویی, خاطره [ پنجشنبه بیست و چهارم آذر ۱۴۰۱ ] [ 19:16 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مولانا چه بود؛ و چه شد...؟ . * امروز، 8 مهرماه، روز بزرگداشت مولانا است. "مولانا جلالالدّين از شاعران بزرگ زبان فارسي است كه شناخت همه جانبۀ آثار او، هم از نظر شعر فارسي و هم از نظر عرفان اسلامي اهمـّيـّت دارد. مولانا را همه ميشناسيم و نيازي به معرّفي او نيست. ابتدا واعظي بيروح بود و مدرّس مدرسۀ علم؛ سجّادهنشين باوقار و شيخي زيرک و مُردهاي گريان بود و شمعِ جمع. امّا وقتي شَعشعۀ «شمس» بدو تابيدن گرفت، زندهاي خندان و يوسفي يوسفزا و آفتابي بيسايه و عاشقي پرّان شد؛ و وقتي خود، وارد عرصهاي شد که کران نداشت، چراغي فراروي آيندگان افروخت تا آنها را نيز با خود همراه کند؛ ...و مثنوياش، شعاعي از آن نور است..." گریه بُدم، خنده شدم؛ مُرده بُدم، زنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم... .
. . 👇👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر [ جمعه هشتم مهر ۱۴۰۱ ] [ 17:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این شعر عاشقانه از شهریار . به مناسبت روز ادب فارسی . . . 👇👇👇👇
.
موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: عاشقانه ها [ یکشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 10:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
تقصیر آیینه نیست! . آیینه را ببخش که با راستگوییاش / آزرده کرده خاطرِ عالیجناب را ...! . فاضل نظری + به عکسی که برای این شعر گذاشتم دقّت کنید !
. موضوعات مرتبط: شعر [ دوشنبه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 19:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چند نکته دربارۀ ترانه صیّـاد شاهکار علیرضا افتخاری
تمیدانم چرا ؟! ولی یه مدّتیست که مداوماً "ترانۀ صیّاد" را گوش میکنم؛ شاید روزی 77 بار ! شاهکار "علیرضا افتخاری"؛ و پرفروشترین ترانۀ دهه 80. همراه با موسیقی عالی، هارمونی بینظیر، و شعر فوقالعاده... چون صید به دام تو به هرلحظه شکارم/ ای طُرفه نگارم! از دوری صیّاد، دِگر تاب ندارم/ رفتهست قرارم... ... و چه تشبیه قشنگی!
دانلود ترانۀ صیّاد - علیرضا افتخاری
سعید جرّاحی / دبیر ادبیّات 1401/3/20
ادامۀ تحلیل ترانه، در قسمت ادامه مطلب.. 👇 رمز : "همان که موسیقی صدایش، خوشتر ز هر ترانه!"
موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر، حقوقی، موسیقی برچسبها: عاشقانه ها ادامه مطلب [ جمعه بیستم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 23:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
خاطرهای از دوست، افتاد به ذهنم
چو گلدانِ خالی، لب پنجره پر از خاطراتِ تَرَک خوردهایم... قیصر امینپور موضوعات مرتبط: شعر [ پنجشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 22:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ شنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 23:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
طلا هستیم یا مس؟
تا حالا چند بار فیلم سینمایی "طلا و مس" را دیدهام. و همیشه برام سؤال بود که کارگردان چرا این اسم را برای فیلمش انتخاب کرده؟! امشب برای چندمین بار فیلم را دیدم. و تازه امشب، اواخر فیلم، متوجّه عمق ماجرا شدم!
+ کاش همهمون بتونیم آخر عمرمون، زَر شویم... به قول حافظ: دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابیّ و زر شوی...
سعید جرّاحی 28/1/1401 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: تک گویی, سینما, عاشقانه ها [ یکشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 22:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نقیضهپردازی، یک شاهکار ادبی است...
امروز در کلاس، و گاهی در جلسات قبلی، سخن از طنز شد و میشد؛ و کار به برنامۀ فاخر "قند پهلو"، و یکی از بخشهای زیبایش یعنی "نقیضهپردازی" کشید. حتّی در امتحان امروز، سؤال خارج از کتاب هم از همین مبحث آمد.
قرار شد شعر زیبایی از نقیضهپردازی را بذارم در وبلاگ انجمن ادبی جلال آل احمد.
تعریف نقیضه پردازی: بهطور خلاصه، تقلید از یکی از اشعار معروف، و عوض کردن برخی کلمات و عبارات آن به طنز. بُسحاق اَطعمه: یکی از طنزپردازان قدیم، شاعری است به نام ابواسحاق حلّاج شیرازی- مشهور به شیخ اَطعمه- که در دهههای انتهایی قرن هشتم و دهههای ابتدایی قرن نهم میزیست. او در شعرش، "بُسحاق" تخلّص میکرد که مخفّف ابو اسحاق است. و چون در شعرهایش به توصیف انواع غذاها و خوراکیها میپرداخت، لقب "اطعمَه" به او داده بودند.
گفتیم نقیضهپردازی یعنی تقلید طنز از یک شعر معروف.
* مثلاً سعدی این شعر را سروده که : گُلی خوشبوی در حمام روزی، به او گفتم که مُشکی یا عَبیری؟ بگفتا من گِلی ناچیز بودم کمال همنشین در من اثر کرد
** امّا نقیضۀ بُسحاق اطعمه با کمک خوراکیها: صباحی در دکانی شیردانی بدو گفتم که بریانی یا کبایی؟ بگفتا پارهای اِشکنبَه بودم کمال همنشین در من اثر کرد
گردآوری: سعید جرّاحی 24/1/1401 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: طنز [ چهارشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 23:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دلنوشتۀ مولانا:
هر لحظه که تسلیمم، در کارگهِ تقدیر، هر لحظه که میکوشم، [که] در کار کنم تدبیر،
+ چون الان دارم حسّ میکنم، پس میتونم با قاطعیّت بگم که: بهترین احساس برای آدم، اونموقعی است که وجدان آدم که راحت باشه...
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: زندگی, دلنوشته [ چهارشنبه دهم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 11:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اینگونه است محبوبم!
- "نزار قبانی" یه شعری داره که میگه: «الی حبیبَتی فی رأس السّنة» : به محبوبم در آغاز سال. - بعدش ادامه میده که: در آغاز سال، اتّفاق خاصّی نمیفته؛ فقط دوستداشتنت را از سالی به سال دیگه میبرم؛ و عطرت را؛ و صدایت را؛ و آدمها تو را میبینند که میغَلتی در صدایم، و زیر پوست تنم جا خوشکردهای. + چه خوب، که تو محبوب منی...
نزار قبانی/ شاعر اهل سوریّه/ قرن 20 گردآوری: سعید جرّاحی 2/1/401 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ سه شنبه دوم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 13:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۴۰۰ ] [ 22:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یارِ ما این دارد و "آن" نیز هم...
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست... کلمۀ "آن"، میتونه ایهام داشته باشه؛ یعنی دو معنا: 1- آن: ضمیر اشاره 2- آن: لطیفۀ عشق و عرفان کلمۀ "آن" ، یکی از واژههای رِندانه و قلندرانه در ادبیّات فارسی است که به هیچ زبانی ترجمه نمیشود! هر آنچه خوبی است، در این کلمه نهفته است! وقتی شاعر میگه: "... آنِ منی، بیتو به سر نمیشود" یعنی هم آب حیات من هستی، هم پاک و زلال هستی، بدون هیچ آلودگی روحی... و هم اینکه من بدون تو، نمیتونم زنده باشم...
... و زیباترین توصیف از "آنِ معشوق" را حافظ گفته که: دردم از یار است و درمان نیز هم / دل فدای او شد و جان نیز هم این که میگویند "آن" خوشتر ز حسن / یار ما این دارد و "آن" نیز هم...
سخنان استاد دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی گردآوری: سعید جرّاحی 24/10/1400 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، فلسفه، شعر برچسبها: برنامه معرفت, عاشقانه ها [ پنجشنبه سی ام دی ۱۴۰۰ ] [ 18:26 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بیتی از صبوریِ غربت!
سعدی نمیدونم در چه حالی، ولی اینگونه سرود که: نه مرا طاقت غربت، نه تو را خاطر قربت دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم! خواستم بگم که اون دو کلمه، علاوه بر اینکه تضادّ دارند، جناس اختلافی هم دارند؛ همین!
سعید جرّاحی 10/10/1400 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: عاشقانه ها [ جمعه دهم دی ۱۴۰۰ ] [ 22:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سبک هندی، و این بیت زیبا و نازکاندیشانه
سبک هندی، سرشار از ظرفاتهای شعری است. گاهی حتّی به دقّت خیلی بالایی نیاز دارد، تا بشود بیتی را معنا کرد. شعرایی مثل "صائب تبریزی، بیدل دِهلَوی، طالب آملی" بهترین اشعار سبک هندی را سرودهاند. در قرنهای 10 تا 12 هجری. این بیت زیبا را ملاحظه کنید؛ از بیدل دهلوی: از مَآل جستوجوهای نفس آگه نیام اینقدر دانم که سیر شعله تا خاکستر است...!
شاید این بیت را باید بارها و بارها خواند... تا بشود معنایش را فهمید! و این، خاصیّت سبک هندی و نازکاندیشیهای آن است... سعید جرّاحی 4/10/1400 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر [ شنبه چهارم دی ۱۴۰۰ ] [ 21:49 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
کینۀ عاشق، حرام است!
-در مذهب عاشق، اثر کینه حرام است حرام / در کیش صفا، لکّه به آیینه حرام است حرام -در مذهب ما، گر همه اَنوارِ قلوب است / یک نکته به جز داغ تو در سینه، حرام است حرام -با یاد نگاهت به طَربخوانی رِندان/ جز بادهکشی در شب آدینه، حرام است حرام...
شب جمعه 18 آذر 1400 نوشتم؛ بماند به یادگار... موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ پنجشنبه هجدهم آذر ۱۴۰۰ ] [ 17:5 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
پاییزِ اخوان، آری/ پاییز ابتهاج، نـه!
پاییز، محکم است و با صلابت؛ مثل قطارِ در حرکت... پاییز، آرام است و باوقار.
- امّا پاییز، مثل هوشنگ ابتهاج نیست! هوشنگ ابتهاجی که من دیدمش، خیلی جلف و سبُک است!
-پاییز باید محکم باشد، و سنگین! مثل اخوان ثالث! همان اخوانی که گفت: باغ بیبرگی، کِه میگوید که زیبا نیست...؟؟؟!! داستان از ميوههای سر به گردونساي اينک خُفته در تابوتِ پستِ خاک میگويد! باغ بیبرگی، خندهاش خونیست اشکآميز. جاودان بر اسبِ يالافشانِ زردش میچمَد در آن؛ پادشاه فصلها، پاييز... سعید جرّاحی 14/ آذر /1400 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: قطار, دلنوشته [ یکشنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۰ ] [ 14:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعری که تشنهای را سیراب میکند...
بعضی وقتها ممکنه پیش بیاد که یک شعر، تمام زندگی انسان را نشان دهد! خودم خاطرههای خوبی از این شعر زیبای مولوی دارم؛ با تمام وجودم...
-آن بَخت کِه را باشد، کآیَد به لبِ جویی/ تا آب خورَد از جو، خودْ عکسِ قَمَر یابَد؟ -یا تشنه چو اَعْرابی، در چَهْ فِکَنَد دَلْوی/ در دَلْو، نِگارینی چون تَنْگِ شِکَر یابَد -یا موسیِ آتشجو، کآرَد به درختی رو / آید که بَرَد آتش، صد صُبح و سَحَر یابَد -در خانه جَهَد عیسی، تا وارَهَد از دشمن / از خانه سویِ گَردون ناگاه گُذَر یابَد -یا هَمچو سُلَیمانی، بِشْکافَد ماهی را / اَنْدَر شِکَمِ ماهی آن خاتَم زَر یابَد
مـولانا دقیقاً 10 / آذر / 1400 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, خاطره [ چهارشنبه دهم آذر ۱۴۰۰ ] [ 0:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شیرینی فراق
شیرینیِ فراق، کم از شور وصل نیست/ گر عشق، مقصد است، خوشا لذّت مسیر... 👤 فاضل نظری موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ دوشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۰ ] [ 22:28 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ شنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۰ ] [ 3:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
فقط تــــو ...
نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست... جز من، اگرت عاشق و شیداست، بگو ور هیچ مرا در دل تو جاست، بگو مولانا
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ دوشنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۰ ] [ 14:5 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بعد از آن ... بعدِ من، تنها نخواهی ماند؛ امّا بعدِ تو بر منِ تنها نمیدانی چهها خواهد گذشت...
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ یکشنبه نهم خرداد ۱۴۰۰ ] [ 9:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بارانی به وسعت دو جغرافیا !
امشب، آسمان هم ابری بود و عیدی خوبی به دلِ دلشدگان داد... بارش باران لطیف، و هوسِ شادِ قدم در دلِ غمدیدۀ کوچه، همان کوچه که صد تاب به زلفِ شکناندر شکنش داشت...
چند ماه بیش ندارد عمر؛ ولی راست بخواهی، عمر دلتنگی او، بیشتر از عمر یک خاطرۀ نغزِ بهجا مانده به دلِ آن دو غزالِ مهجور ز هم بود... سالهاست که این دل، با غم این خفتۀ آوارۀ کوچیده، به بغض است، ... و نمیگوید هیچ!!
سعید جرّاحی / در همین باران! 23/2/1400 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, دلنوشته, باران [ پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 23:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دوستداشتنِ اینجوری!
اوّلاً: «دوستت دارم!» ثانیاً: «هر آنچه بینمان رخ داد، اوّلی را از یاد نبر ...»
"محمود درویش" / شاعر مشهور فلسطینی موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 1:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آخرِ غربتِ دنیا
اونروزا، قدیم قدیما یه شعری بود که میگفت: آخرِ غربتِ دنیاست مگه نه؟ / اوّلِ دوراهی، آشنا شدن...!
اینجا شاعر، کلمات "دو و اوّل و آخر" را به صورت تناسب در یک عبارت کنار هم آورده! و کلمات "غربت و آشنا" را به صورت متضادّ! موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ پنجشنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 0:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یوسف پاک
بیگناهی، کم گناهی نیست در دیوان عشق یوسف از دامانِ پاکِ خود به زندان میشود...!
صائب تبریزی موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ دوشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 23:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
تو منظور منی...
دل و جانم به تو مشغول، و نظر در چپ و راست! تا ندانند حریفان... که تو منظور منی...!
سعدی
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ جمعه سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 0:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۹ ] [ 9:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عطرِ یارِ غایب...
- نظرتون دربارۀ این 3 بیت زیبا چیه؟
ای صبا! نَکهَتی از خاکِ رهِ یار بیار تا معطّر کنم از لطف نسیم تو مَشام حافظ موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ سه شنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۹ ] [ 12:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یاران عزیزتر از جان!
دِلا ! یاران سه قِسماند، گر بدانی: به "نانی"، نان بده، از در برانش! ولیکن "یارِ جانی" را نگه دار
مولانا
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ یکشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۹ ] [ 22:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
گُلی که زود میمیرد...!
گلی که امروز می خندد / فردا میپژمرد تمام آنچه آرزوی ماندنش داریم وسوسه میکند، بعد میرود... خوشی این دنیا چیست؟ آذرخشی که تمسخر شب است، میدرخشد؛ و زود میمیرد...
شعر: "پرسی بیش شلی"
موضوعات مرتبط: شعر [ چهارشنبه هشتم بهمن ۱۳۹۹ ] [ 22:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعر هایکو (در ادبیّات ژاپن)
«هایکو »، -آنطور که در تعریفش نوشتند- کوتاهترین نوع شعر در جهان است که توسّط ادبیّات ژاپن به ادبیّات جهان معرّفی شده است. هرچند بنده خودم تا الآن هرگز نتونستم با این نوع شعر، ارتباط برقرار کنم! دلیلش را هم نمیدونم! شاید چون اینگونه متن یا شعر، اوّلاً فقط در ژاپن نیست و در کشورهای دیگر از جمله در ایران خودمون هم دیده میشه، پس حرف جدید نیست؛ ثانیاً و مهمّتر اینکه اتّفاق خاصّی در این شعر نیفتاده، جز اینکه خیلی خیلی کوتاه شده!
هایکو شعری است 17 هجایی که در سه سطر نوشته میشه! سطر اوّل و سوّم هر کدام 5 هجا و سطر دوّمش 7هجا دارند! ببینید؛ اصولاً یک اصل مالایلزم!! خب اگر من خواستم به جای 17 هجا، مثلا 16 هجا بگم، یا مثلاً کلماتم بیشتر شد؛ و شد 18 هجا، آیا دیگه شعرم "هایکو" نیست؟؟!
مشخّصات دیگر هایکو اینه که نه وزن دارد و نه قافیه؛ و آرایه های کلامی در آن به ندرت به کار میرود. خب این ویژگی هم، در ادبیّات خیلی از کشورها هست که شعرشون فاقد وزن و قافیه و آرایه باشه! ضمن اینکه اگر سخنی از آرایهها خالی بشه، خشک و بیروح میشه و چه بسا آمیخته با خشونت هم بشه!
امروزه هایکو سُرایان سراسر جهان دارای انجمنهای خاصّ در سطح محلّی و ملّی و بین المللی هستند؛ و با برگزاری همایشها و سمینارهای دورهای و یا از طریق سایتهای اینترنتی، به تبادل نظر در مورد هایکوهای خودشون میپردازند. کاری که متأسّفانه در ادبیّاتا ما - با انهمه تنوّع شعری- کمتر دیده میشود...
نمونهای از یک هایکوی ژاپنی:
(شاعر: «تسودا کی یو کو»)
سعید جرّاحی 23/10/99 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: ژاپن [ سه شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۹ ] [ 16:48 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مرگ قـو
شنیدم كه چون قوی زیبا بمیرد شبِ مرگ، تنها نشیند به موجی در آن گوشه، چندان غزل خوانَد آن شب گروهی بر آنند كاین مرغ شیدا شب مرگ از بيم، آنجا شتابد من این نكته گیرم كه باور نكردم چو روزی از آغوش دریا برآمد تو دریای من بودی، آغوش واكن
(دکتر حمیدی شیرازی) موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ سه شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۹ ] [ 11:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دانلود ترانهای در حال و هوای 77/7/7
امروز 99/9/9 بود؛ یادآور روز خاصّ 77/7/7 . یه ترانهای بود که اونروزها تازه بر سر زبانها افتاده بود؛ در حال و هوای پاییز، و به شدّت با بوی آذرماه...! با شعر "میرزا حبیب خراسانی"؛ و با صدای زیبای "محمّد اصفهانی".
دم غروب، بعد از خستگی کلاس، آلبوم ترانهها را میگشتم که یکی را گوش کنم، به این ترانه رسیدم! کاملاً تصادفی. در آستانۀ روز 10 آذر !
از داغ غمت، هر کــه دلش سوختنی نیست در طوف حریمش ز فنا جامــۀ اِحرام گِرد آمده از نیستی، این مزرعــه را بـرگ گوینـد کــه در خانــۀ دل، هست چـراغـی یک دانــۀ اشک است روان بـر رخ زرّین شاعر: میرزا حبیب خراسانی
👇👇 دانلود ترانه حسرت با صدای محمّد اصفهانی
سعید جرّاحی 9/ آذر /99 موضوعات مرتبط: شعر، موسیقی برچسبها: آذرماه, خاطره [ یکشنبه نهم آذر ۱۳۹۹ ] [ 21:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
حرفِ دلِ بعضی روزهای بعضی آدمها !
چند سال پیش، زمانی که پای ثابت برنامۀ شبانگاهی رادیوپیام، و رادیوشب بودم، یه شعر فوقالعاده از قیصر شعر ایران (قیصر امینپور) شنیدم؛ با صدای ساعد باقری. آنان که میدانند، میدانند ...!
اون شعر فوقالعاده را گذاشتم به موقعش بذارم. دیروز یه شعر زیبای دیگه از قیصر شنیدم. این شعر را الان براتون آماده کردم،
که در قسمت "ادامه مطلب" ببنید:
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: دلنوشته ادامه مطلب [ جمعه شانزدهم آبان ۱۳۹۹ ] [ 22:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یاری کن.. که به یاران رسانیام...
از زندگانیام گِله دارد جوانیام
شهریار موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ جمعه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 21:41 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه هفتم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 17:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
تو این جان عاشق به من دادهای...
ببین در دل شب، نشان از تو جویم / هوای تو دارم سخن با تو گویم تو این جان عاشق به من دادهای / دلی چون شقایق به من دادهای بیادت همه شب دل من خـدایــا / در این سینۀ خسته چون نِی بنالم نیســـتان جـانم به بانگ جرسها / به خون خفته اکنون که تا کِی بنالم خـــدایا من این بار سنــگین غـــم را / به عشق تو بر دوش جان میگذارم من آن مرغ سرگشتۀ شبنـوازم / که در باغ هسـتی، نوای تو دارم
تو این جان عاشق به من دادهای دلی چون شقایق به من دادهای...
(؟)
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ چهارشنبه یکم مرداد ۱۳۹۹ ] [ 22:20 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه سی ام تیر ۱۳۹۹ ] [ 23:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چون تو در عالم نباشد...
امشب قرصِ کاملِ ماه را که دیدم، به یاد این شعر سعدی افتادم: تو را نادیدنِ ما غم نباشد (سعدی) موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, تک گویی [ شنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۹ ] [ 21:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مخواه از من! نه طاقتی؛ نه قوّتی؛ نه قدرتی...!
غم زمانه خورم یا فراق یار کَشَم؟ به طاقتی که ندارم کدام بار کشم؟/ نه قوّتی که توانم کنارهجستن از او نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم/ نه دست صبر که در آستین عقل برم نه پای عقل که در دامن قرار کشم/ چو میتوان به صبوری کشید جورِ عَدو چرا صبور نباشم که جورِ یـار کشم... (سعدی) موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها [ دوشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 17:56 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سال ها میگذرد، حادثه ها میآید...
میدونید شاعر این بیت کیه؟ سالها میگذرد، حادثهها میآید انتظارِ فرج از نیمۀ خرداد کَـشم...
امروز، نیمۀ خرداد است؛ این بیت در نیمۀ خرداد سالها قبل، یعنی سال 1342 سروده شد. زمانی که رژیم شاه پهلوی، مردم را در میدان ژالۀ تهران، به خاک و خون کشید. شاعر این شعر، غصّهدارِ مردم بود؛ و از خداوند میخواست که فرج و ظهور امام زمان را برساند...
سالها گذشت؛ و شاعر اون بیت بالا، دقیقاً در آستانۀ نیمۀ خرداد عروج کرد؛ یعنی 14 خرداد سال 68. + شاعر این بیت، امام خمینی است.
سعید جرّاحی 15/خرداد/99 موضوعات مرتبط: سیاسی، شعر، تاریخی برچسبها: خاندان شاه پهلوی [ پنجشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 12:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
زندگی گاوی؟ یا زندگی انسانی ؟؟
یادتونه چند روز پیش، یه پستی گذاشتیم که نگاه یه جوان غربی به زندگی را بیان میکرد؟ حالا طرز نگاه یک جوان شرقی، و البتّه مسلمان ایرانی را هم به زندگی بخوانیم...
هر دو در قسمت ادامه مطلب.. 👇👇
موضوعات مرتبط: شعر، اجتماعی برچسبها: زندگی, غربزدگی ادامه مطلب [ سه شنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ 22:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ایهام و کنایه و ظرافت این بیت را دریابید...
حلول ماه مبارک رمضان، مبارک... موضوعات مرتبط: دینی، شعر برچسبها: عاشقانه ها, رمضان [ جمعه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ 18:41 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بوی بارون، بوی تو ...
بوی عیدی بوی تو، بوی کاغذ رنگی… شدّت اومدنت تو فکر من! به اینا حواسمو جمع میکنم؛ با اینا عشقمو محکم میکنم بوی قهوه؛ بوی عکس!
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: باران, دلنوشته, عاشقانه ها [ شنبه نهم فروردین ۱۳۹۹ ] [ 22:24 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
غیر از علی(ع) واژۀ بهتر نداشته... عید میلاد امیرالمؤمنین(ع) و روز پدر، مبارک
مولای ما نمونۀ دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف، دور حرم فکر میکنم این خانه بیدلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینهای برای پیمبر نداشته است
سوگند میخورم که نبی(ص) شهر علم بود شهری که جز علی(ع) درِ دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است انگار قلعه، هیچ زمان در نداشته است!
یا غیر "لافتی" صفتی در خورَش نبود یا جبرئیل واژۀ بهتر نداشته است...
سیّد حمیدرضا برقعی موضوعات مرتبط: دینی، شعر [ شنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۸ ] [ 20:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
حکایت قرن بیستم؛ قرن شور و شرّ !
نه کلامی ز همزبانیها / نه نشانی ز مهربانیها کس ندارد، به مهرِ کس پیوند/ شهرِ دلها، به سوگِ یک لبخند واژگون کردی، ای قرنِ بیباور ! / قرنِ جنگ و جهل، ای قرنِ شور و شـرّ ! در بلوغِ فصلِ سختِ آهن و دود / حرصِ دنیا، حسرتِ سود، آدمی را کرده نابود بنگــر ای معبـود! / در غریبستانِ این قرنِ شب آلود طاقتِ دلها بفرســود / جلوه کن خورشیـدِ موعود، خورشیــدِ موعــود
موضوعات مرتبط: شعر [ شنبه دهم اسفند ۱۳۹۸ ] [ 22:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آزادی ...
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی، تا مگر به دست آرم دامن وصالش را
(همان شاعرِ لبدوخته، و کشتهشده به دست رضاشاه!)
موضوعات مرتبط: شعر، تاریخی برچسبها: خاندان شاه پهلوی [ جمعه دوم اسفند ۱۳۹۸ ] [ 22:45 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
تصاویر شعر بانگ جرس
کتاب ادبیّات فارسی یازدهم، (درس دهم) با نام "بانگ جرس" شعر زیبای آقای حمید سبزواری، و ماجرای لبنان و فلسطین.
تصاویر مربوط به این درس، در قسمت ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: ادبیـّات، سیاسی، شعر برچسبها: کلاس درس و امتحان ادامه مطلب [ دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۸ ] [ 22:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
وفادار و جفاکار...
ای دل چه اندیشیدهای در عذر آن تقصیرها؟ زآن سوی او چندان وفا، زین سوی تو چندین جفا !
زآن سوی او چندان نِعَم، زین سوی تو چندین خطا !
زآن سوی او چندان کشش، چندان چشش چندان عطا
چندین کشش از بهر چه؟ تا در رسی در اولیا ...
مولانا موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, خیانت [ چهارشنبه نهم بهمن ۱۳۹۸ ] [ 21:20 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه نهم بهمن ۱۳۹۸ ] [ 7:28 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
تو مال منی...
بارون نیست؛ ولی امشب بوی بارون هست! این شعر زیبا تقدیم به همۀ باراندوستان:
وقتی میگویم تو مال منی، نه اینکه هدفم گرفتنِ تو در حصار باشد ! نه! امّا نمیدانم چرا دلم میخواهد که تو را مال خودم بدانم... درست مانند اتاقم که مال من است/ درست مانند تختم؛ مانند گوشی/ مانند لپ تاپم... نه اینکه هدفم این باشد که بگویم تو هم مانند آنها یک وسیلهای! نه اصلا ! ولی میخواهم وقتی کسی تو را دید/ نشانی از من را در تو ببیند... مثل وقتی که اگر خودم هم در خانه نباشم، میگویند این اتاق فلانی است... متوجّه منظورم میشوی؟ هدفم، بودنِ نشانم در توست؛ که تا تو را دیدند، بگویند او برای فلانی است ...
+ آری... تو مال منی...
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: دلنوشته, عاشقانه ها, باران [ جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۸ ] [ 21:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعر "من بلد نیستم"
شنیدید چند روز پیش، مقام محترم و معزّز ریاست دولت تدبیروامید در یک سخنرانی آتشین فرمودند که: اگر حلّ مشکلات، فقط متّکی به داخل باشیم، من بلد نیستم؟؟!
راستش فعلاً کار به سخنان معاون دروغگوی ایشان ندارم که فرمودند: دهۀ شصتیها برای مملکت، دردِ سر هستند!
ولی آقای رئیس! شما وعدۀ حلّ مشکلات در 100 روز دادید؛ و حتّی قسم خوردید که اگر مشکلات، راه حلّ نداشتند (و شما نمیدانستید) اصلاً نامزد نمیشدید! یادتان هست؟ ایشون که نه؛ شما یادتون هست؟
حالا یک شاعر محترم، شعر طنزی سروده ، که خوندنش خالی از لطف نیست!
شعر در قسمت ادامه مطلب.. 👇👇
موضوعات مرتبط: سیاسی، شعر برچسبها: طنز ادامه مطلب [ دوشنبه سی ام دی ۱۳۹۸ ] [ 21:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
علّامه دهخدا، و مژدۀ مشروطه
چند جمله دربارۀ یکی از اشعار دهخدا، و بیتی از حافظ:
در قسمت ادامه مطلب.. 👇👇
سعید جرّاحی 6/10/98 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، سیاسی، شعر، تاریخی ادامه مطلب [ جمعه ششم دی ۱۳۹۸ ] [ 9:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
قطار مولانا...!
امشب داشتم مولانا میخوندم؛ که به این شعر قشنگ رسیدم: قبلاً شنیده بودم؛ ولی امشب بیشتر برام جالب توجّه بود. ... وقتی حتّی مولوی هم از "قطار" سخن میگوید!
در هوایت بیقرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب ... ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب...
سعید جرّاحی 29/آذر/98
اضافه شد توضیح ابیات در قسمت "ادامه مطلب" 👇👇
موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: قطار, عاشقانه ها ادامه مطلب [ جمعه بیست و نهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 21:2 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دگری!... چرا همیشه "دگری"؟!
من در غم تو؛ تو در هوای دگری! دلتنگ تو من، تو دلگشای دگری!
من دست تو بوسم، و تو پای دگری!!
گردآوری: امیررضا جلیلیان موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, خیانت [ پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۸ ] [ 20:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چرا روشن تر از خاموشی ؟!
سالها... و بارها و بارها سریال زیبای "روشنتر از خاموشی" را دیدم و لذّت بردم. سریالی در شرح زندگانیِ فیلسوف و عارف بزرگ، "ملّاصدرا". ولی همیشه این سؤال در ذهنم بود که: کارگردان این سریال، چرا اسم این سریال را "روشنتر از خاموشی" گذاشته؟
تا اینکه این شعر را از "بایزید بسطامی" دیدم:
سعید جرّاحی 25/آذر/98 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, تک گویی, سريال تاریخی [ دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۸ ] [ 22:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعری دربارۀ کلاس فنون!
یکی از دانش آموزان که به تازگی سرودن شعر را آغاز کرده، چند بیتی دربارۀ یکی از کلاسها سروده. شبیه به طنز است با چند کلمۀ محلّی!
شعر در قسمت ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: طنز, کلاس درس و امتحان ادامه مطلب [ دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۸ ] [ 17:56 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
روز هجران یار، آخر شد...
روز هجران و شب فُرقت یار آخر شد آن همه ناز و تنعّم که خزان میفرمود آن پریشانیِ شبهای دراز و غم دل ساقیا لطف نمودی قَـدَحَت پُر مِی باد حافـظ 10/ آذر/ 98 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, آذرماه [ یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 0:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعری در طلیعۀ ماه نازنین آذر
سلام. گاهی در کلاس، عزیزانی هستند که حرفها و پندها و توصیههای معلّم را جدّی میگیرند و به کار میبندند. آقای امین دشتی، از زمانی که شروع به سُرایش شعر کردند تا اکنون، دیری نیست که راه چند ساله را یکی دو ساله پیمودند! مقام دوّم کشوری در شعر دانشآموزی، و سرودن فیالبداهه شعر حتّی در کلاس! نتیجۀ همین راهِ پیموده شده است. شعر زیبای زیر، با استعارات و مَجاز و ایهام و کنایاتش، در حال و هوای ماه مستطاب "آذر"، تقدیم به دوستداران شعر و دلنوشتههای نوستالژیک:
سعید جرّاحی 5/آذر/98
این شعر زیبا در قسمت ادامه مطلب.. 👇
موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: آذرماه, دلنوشته, قطار ادامه مطلب [ سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۸ ] [ 21:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |