|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
عکس و
خاطراتی از «بـقـیـع»
به‌مناسبت 8 شوّال
"گلستان را می‌توان لگدمال کرد، امّا هرگز رایحه‌ی دل‌انگیزش را نمی‌توان سترد! خانه‌ی آفتاب را می‌توان ویران ساخت، امـّا هرگز با ویرانی، نورانیـّت آفتاب را نمی‌توان گرفت!"...
چند دهه پیش، در چنین روزی، حاکمان سعودی، با فتوای وهـّابیون، اقدام به تخریب قبور مطهـّر چهار امام معصوم(ع) در بقیع نمودند. درباره‌ی توجیهات آنها یا استدلال ما، چیزی نمی‌خوام بنویسم؛ چون این موضوع، أظهر مِنَ الَشمس است! فقط برای اطـّلاع از اصل قضیّه، این چند سطر را می‌نویسم، و سپس خاطراتم را با چند عکس که مستقیم از «حاشیـه‌های بقیـع» گرفتم، براتون تعریف می‌کنم:
بنای بر قبور از جمله موضوعات مورد اختلاف مسلمانان با وهـّابیون، بنا و ساختن گنبد و بارگاه و گلدسته بر روی قبور است. مسلمانان در طول تاریخ به این «سنـّت» عمل کرده و بر جواز و استحباب آن، به ادلـّه‌ای از کتاب و سنّت، تمسّک کرده‌اند. خصوصاً آن که این عمل را موافق با عقل و روش عقلا می‌دانستند. ولی از زمان "ابن تیمیه" مخالفت با این عمل شروع شد و بناها و گنبد و گلدست‌‌ها، از مظاهر شرک شناخته شد؛ تا زمان آل سعود که این عقیده به حدّی اوج گرفت که آل‌سعود عملاً به مخالفت با آن پرداختند و با فتوایی که از سران وهـّابی صادر شد، امر به تخریب گنبد و بارگاه و گلدسته ها و بناهای قبور داده شد. از این رو تمام بناهای قبور به جز بارگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که آن هم از خوف مسلمانان بود، تخریب شد.
چرا مخالفت با ساختن بارگاه؟!! بر اساس فتواهای وهـّابیون، ساختن بنا و گلدسته و بارگاه بر روی قبور، ولو آن که صاحبان آن قبور اشخاص برجسته و ممتازی باشند، حرام است! ابن تیمیه می‌گوید: مشاهدی که بر روی قبور انبیا و صالحین از عامـّه و اهل بیت بنا شده است همه از بدعت‌های حرامی است که در دین اسلام وارد شده است!! او در جای دیگری می‌گوید: شیعه مشاهدی را که بر روی قبور ساخته اند تعظیم می‌کنند و شبیه مشرکین در آنها اعتکاف می‌کنند و برای آنها حجّ انجام می‌دهند همانگونه که حجّاج به سوی «بیت عتیق» حجّ انجام می‌دهند!!!
حال نمی‌دانم جناب "ابن تیمیه"، از کجا این حرف را درآورده که شیعه، به جای «کعبه»، مزار ائمـّه را طواف می‌کند(!) امـّا هرچه که هست، به تاریخچه‌ی این فرقه برمی‌گردد که امثال او یا مثلاً "محمّدبن عبدالوهّاب" (مؤسّس این فرقه) از کجا تغذیه می‌شدند! (کتاب «خاطرات مستر هَمـفِر» را حتماً خوانده‌اید.)
امـّا عکس‌ها:
بقیع قبل از تخریب
و بارگاه چهار امام معصوم(ع) امام حسن مجتبـی(ع) امام سجـّاد(ع) امام باقر(ع) امام صادق(ع)
...و امروز «بقیع»، مخروب و در زندان!
چند سال پیش، حتّی دور آن را هم پوشانده بودند تا فراموش بشوند!!
جالبه بدونید تقریباً همه‌ی صحن‌های مسجدالنـّبی دارای چترهای آفتابگیر است، به جز محوّطه‌ی کنار بقیع! از زبان یکی از ساکنان آن‌جا شنیدم که عمداً این 2چتر را باز نمی‌کنند تا شیعیان، سایه‌‌ای پیدا نکنند برای زیارت!! شکّی در کینه‌ی آنها وجود ندارد!!! (این عکس، حدود ساعت 10صبح گرفته شده، که 2چتر بسته با علامت قرمز مشخّص شده‌اند، و بقیه‌ی چترها بازند!!)
خواستم واقعیّت حرف آن شخص را ببینم، که آیا درست گفته یا نه؟ (و این عکس را ساعت 3 بعد از ظهر گرفتم!) و هنوز آن ۲چتر بسته‌اند!!
با اینکه نظامیان، اجازه‌ی تحرّک و زیارت نمی‌دهند امــّا مردم، از همه جای دنیا، شیعه و سنـّی........
در بقیع، تابلوهایی نصب شده به چند زبان که مردم را نصیحت می‌کند که زیارت قبور، شرک است! جالبه که بدونید حتـّی از «حضرت علی(ع)» هم حدیث آورده‌اند که ایشان مخالف زیارت بارگاه بزرگان بوده اند!!!
اتـّفاقاً به زبان فارسی هم هست!
نظامیان، در همه جای بقیع برای ایجاد رعب و وحشت پراکنده هستند
مخصوصاً جاهایی که به نوعی با «شیعه» در ارتباط هستند
و این هم حرم مطـهّر «حضرت محمـّد(ص)» و باز هم "وهّابی" در کنار "نظامی!"
و گل سر سبد «بقیع» «چهار امام معصوم(ع)» و نظامیان باتوم به‌دست!!.....
شاید یک گردان نظامی با باتوم و اسلحه مانع زیارت هستند! کافیه یکی-دو نفر مشغول خواندن زیارت عاشورا یا هر دعای دیگه‌ای با صدای بلند بشوند، آن‌وقت تمام آنها با باتوم می‌ریزند بر سرش!!! (در این عکس، که با زحمت و احتیاط زیادی گرفته شد، فقط دو گروه از خیل نظامیان مستقرّ در اطراف "بقیع" را می‌بینید)
و وهـّابی‌ها به پشتوانه‌ی همین نظامیان، مردم را نصیحت(!) می‌کنند
این فرد، حتـّی اجازه‌ی نشستن در صد متری قبور چهار امام(ع) را هم نمی‌داد و همه را بلند می‌کرد!!
و دقیقاً همین‌جا بود که توسـّط یکی از همین عناصر وهـّابی، تا مرز «بازداشت و زندان» پیش رفتم! و برای چند روز، ممنوع‌الورود به آن‌جا بودم!!!
. . . . . .
.
و... و این دو نفر از همه‌ی آنها وقیح‌تر و گستاخ‌تر بودند. در پست قبلی که مستقیم از مدینه براتون نوشتم، بهتون گفتم که حرف‌هایی از این دو نفر -بر ضـدّ شیعـه- شنیدم، که شرم دارم بنویسم!... آنها هم به پشتوانه‌ی نظامیان، گستاخی می‌کردند!!!
کاش بعضی از ماها می‌فهمیدیم کی هستیم؟ و نماینده‌ی چه بزرگانی هستیم... کاش می‌فهمیدیم تیشه بر ریشه زدن یعنی چه؟!!......
سعید جـرّاحــی16/6/90
برچسب‌ها: سفرنامه حجّ [ چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۰ ] [ 13:16 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
درباره وبلاگ  این وبلاگ، از همه ی دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و نیز همه ی آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛ ...نیز از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند. امـّا چرا از هر دری، سخنـی؟! باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛ چون که او «درد دین و جامعه» را با هم داشت... ما نیز به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز سخن خواهیم گفت... | |
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||
.jpg)
