انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

 

 

ملـّی شدن طلای سیاه

 

 

29 اسفند؛ روز ملـّی شدن صنعت نفت

    طلای سیاه؛ جوشیدن‌اش همیشه برای ایرانیان  خوشبختی نیاورده است. درد سرهایی هم داشته. گرفتاری‌اش از 110 سال پیش شروع شد، که مظفـّرالدّین شاه قاجار، امتیاز پیداکردن و بردن‌ و  همه‌ی عَوایدش را   یکجا  بخشید به «ویلیام ناکس دارسی انگلیسی»، تا  فقط 20هزار  لیره بگیرد!!

قرارداد دارسی، نیمه‌کاره ماند  و  مجلس آن زمان که در سال 1311ش.  لغوش کرد، کسی نمی‌دانست که انگلیسی‌ها در این مدّت، چند میلیون لیتر نفت از ایران بردند!

«حسین مکـّی» از  یاران «مصدّق» در شانزدهمین دوره مجلس شورای ملـّی، و  مخالف فروش نفت به انگلیس می‌گوید:

«ایران و دولت ایران هیچ‌گاه نتوانست اطـّلاع پیدا کند که انگلیسی‌ها  چه میزان نفت، مجـّانی یا  به قیمت خیلی کم از ایران ‌برده‌اند.»

 

حسین مکـّی

مکـّی

 

 

 

انگلیسی‌ها حالا دیگه  وِل‌کنِ ماجرا  نبودند! چون مزّه‌ی نفت ارزان زیر دندان‌شان رفته بود! بنابراین قرارداد دیگری نوشتند و  اسمش را  قرارداد «گِـس-گـُلشاییان» گذاشتند.

این قرارداد که به مجلس رسید، صدای نمایندگان مجلس را  بلند کرد؛ دکتر مصدّق و آیت‌الله کاشانی  بیشتر از بقیه.

دکتر مصدّق در این باره می‌گوید: «دیشب وقتی پرده از روی نوع این قرارداد  برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را  نخواسته‌اند بفهمند. می‌خواستند حقّ ملـّی و قانون مصوّب مجلس ما را  با دادن چند میلیون لیره، و  لغو مذاکرات، نادیده بگیرند...»

 

 

در 24 اسفند سال 1329، آیت‌الله کاشانی مردم را  دعوت به راهپیمایی کرد. همین کافی بود تا  فصلی از  ملـّی شدن صنعت نفت به مجلس شورای ملـّی برسد.

 

تظاهرات مردم تهران در مقابل مجلس شوراي ملي

تظاهرات

 

آن گونه که در سخنان آن زمان آیت‌الله کاشانی هم هست، انگلیسی‌ها آن روزها  علیه کشورمان تبلیغات به راه انداختند و شروع به تهدید کردند:

«اینک انگلیسی‌ها که طیّ 50 سال، خون مظلوم ایران را  نوشیده و  بر تمام شؤون اجتماعی و سیاسی ما  مداخلات ناروا کرده و ملـّت ما را به روز سیاه نشانده، به حالا که ستمکاری و غارتگری خود را خاتمه یافته می‌بیند، به دست و پا افتاده و میلیون‌ها پولی که از نفت یعنی ثروت ملّی ما غارت کرده است، با همین پول علیه ما  تبلیغات می‌کند؛ و از همه مضحک‌تر این‌که ملّت مسلمان ما را  تهدید می‌نماید.»

 

 

 رفاقت دکتر مصدّق و آیت الله کاشانی؛

رفاقتی که انگلیسی‌ها  نتوانستند تحمّل کنند، و...!

 

 

انگلیسی‌های نامرد، کینه‌ی مصدّق و  کاشانی را  به دل گرفتند و شروع به توطئه کردند.

و طبق سیاست انگلیسیِ «تفرقه بینداز و  حکومت کن»، مابین این دو یار صمیمی  تفرقه انداختند، تا آن‌جا که این دو رهبر سیاسی و مذهبی  با هم اختلاف پیدا کردند.

...و در نهایت، کار  به کودتای 28 مرداد رسید و سقوط دولت مصدّق، و  بازگشتِ دوباره شاهِ فرارکرده از کشور، با کمک انگلیس و آمریکا!!

 

 

دستگیری مصدّق با دستور انگلیس و آمریکا

دستگیری مصدّق

 

 

 

 

 

آیت الله کاشانی هم به گونه‌ای دیگر...

کاشاتی

 

 

 

جالب این‌جاست که در این سال‌های اخیر،  همین انگلیسی‌ها، با راه‌انداختن شبکه‌های گوناگون، ادای یک دایه‌ی دلسوزتر  از مادر  را  درمی‌آورند و خود را  جوری جلوه می‌دهند که انگار نه انگار...!!!

 

 **

 

     ...سال‌ها گذشت؛ قضایای فتنه 88 که پیش اومد و  نقش سفارت انگلیس در آشوب‌های آن  بر  همه فاش شد، دولت و مجلس ایران تصمیم گرفتند که سفیر انگلیس را  اخراج کنند.

 

..و اون‌ها  بازهم کینه ما را  به دل گرفتند و همین چند ماه پیش بود که  بحث تحریم و  نخریدن نفت ایران را  مطرح کردند، تا به خیال خودشان به اقتصاد ایران ضربه بزنند!

 

تحریم نفتی ایران؛..  اوّلین‌بار در سال 1329  دلیلش، ملـّی شدن صنعت نفت بود. قرار شد کسی نفت ایران را  نخرد. می‌گویند مصدّق هم چند سالی کشور را  بدون نفت اداره کرد.

تاریخ حالا دوباره دارد تکرار می‌شود. حالا هم دلیلش، ملـّی شدن صنعت نفتی دیگر است.

 

ایرن با افتخار

 

 

اسفند سال 90، با شصت سال قبل  فرق‌هایی کرده. اگر آن موقع نفت ایران را  نخریدند، حالا «رستم قاسمی» وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران کاری کرده که قیمت بنزین در بریتانیا در یک ماه، حدود 3 برابر شده است..!

وزیر نفت می‌گوید که:

     «ایران، نفت را  به مشتری مطمئنّ می‌فروشد، نه به انگلیسی‌ها...»

 

سعیـد جـرّاحـی 29 اسفند 90

 


موضوعات مرتبط: سیاسی، اقتصادی
[ دوشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۰ ] [ 18:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار خصوصی آمار

جاوا اسكریپت

قفل صفحه