انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

بارانی به وسعت دو جغرافیا !

 

امشب، آسمان هم ابری بود و  عیدی خوبی به دلِ دلشدگان داد...

بارش باران لطیف، و  هوسِ شادِ قدم در دلِ غمدیدۀ کوچه،

همان کوچه که صد تاب  به زلفِ شکن‌اندر شکنش داشت...

 

چند ماه بیش ندارد عمر؛

ولی راست بخواهی،  عمر دلتنگی او،

بیشتر از عمر یک خاطرۀ نغزِ  به‌جا مانده به دلِ آن دو غزالِ مهجور  ز هم بود...

سالهاست که این دل، با غم این خفتۀ آوارۀ کوچیده، به بغض است،

... و  نمیگوید هیچ!!

 

 

سعید جرّاحی / در همین باران!

23/2/1400


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: عاشقانه ها, دلنوشته, باران
[ پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 23:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار