|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
نکتهای برای زوجهای امروز و دیروز . برنامۀ "عصر خانواده" یکی از بهترین برنامههای خانوادگی برای همۀ خانوادهها -مخصوصاً زوجهای جوان- است. گاهی حتّی مسائلی که در همۀ رسانهها سانسور میشه را هم نشون میده و کارشناسان دربارش صحبت میکنند. امروز این چند عبارت را شنیدم و تونستم یادداشت کنم: خانمی که مردش را تحقیر میکنه، یا خانمی که مردش را تنبیه میکنه، منتظر دو حالت باشه: ❌ 1- منتظر یک آدم بیعرضه باشه! ❌ 2- یا منتظر یک آدم خشن و بداخلاق باشه! ... مردها زود میشکنند. مردها ستون خانواده هستند و اگر فرو بریزند، خانواده تمام میشود... مردها اگر احساس بیارزشی کنند، چند حالت داره: یا با سکوت نشون میدن؛ یا با خشم نشون میدن؛ یا با بیانگیزگی. چون دیگه سِنسورهاشون کار نمیکنه و میرن توی لاکِ خودشون. = در این صورت، و در یک کلام، اینجور مَردی، یک مُردۀ متحرّک است؛ نه یک مَرد زنده...! . برنامۀ "عصر خانواده" / هر روز ساعت 18 از شبکه 2. موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: ازدواج, طلاق [ سه شنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۴ ] [ 19:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اتّصال عشق . این جمله را از یکی از همکارانم شنیدم؛ ایشان روانشناس است و خوشفکر و اهل مطالعه. به شدّت به این جمله اعتقاد دارم؛ البتّه باید در موقعیّتش قرار گیرید تا متوجّهش بشید... = «کسی که بخواهد از تو بیاموزد، در کنار تو میماند. و کسی که نمیخواهد از تو بیاموزد و تو هم چیزی از او نمیآموزی، قرار نیست کنار هم بمانید...» . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: عاشقانه ها, خیانت, طلاق, ازدواج [ چهارشنبه پانزدهم مرداد ۱۴۰۴ ] [ 7:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ یکشنبه شانزدهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 19:42 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
از سرگذشتِ این مجریان . 1) قسمت اوّل: برنامۀ "از سر گذشت" را زیاد دنبال نمیکنم. ولی دیشب یکی از قسمتهای این برنامه خیلی عجیب بود برام. توضیح نمیدم چرا؛ ولی مدّتی پیش میخواستم دربارۀ "سیّدشهرام شکیبا" بنویسم؛ شکیبا و همسرش خانم ستاره سادات قطبی. برنامۀ دیشب را که دیدم، دلم برای سیّد عزیز رفت...!!! + دربارۀ این ماجرا، و مخصوصاً برعکسِ این ماجرا، میشه یه کتاب رمان نوشت! ============ + 2) قسمت دوّم این برنامه: . از سیّد شهرام شکیبا -غیر از نجابت و سوادی که دارد - خیلی چیزها آموختهام؛ از سال 77 وقتی نویسندۀ مجلّۀ "مِـهر" بود، هر هفته این مجلّه را میخریدم و صفحهاش را میخواندم. امّا برنامۀ دیشب خیلی فرق داشت: دیشب "بزرگی و متانت" را از او یاد گرفتم و "پختگی و صبر و حِلم" را... ... و ای کاش چند سال زودتر این برنامه را میدیدم. "کاهِ سرگشته را کـَهربا میکـَشَد...!" + ممنون آقاسیّد. . . . موضوعات مرتبط: خانوادگی برچسبها: زندگی, طلاق, ازدواج [ دوشنبه نهم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 20:35 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار حرف زدن... . - تو چند سالته؟ - هجده سال. -در این مدّت، آیا 18 کلمه با من حرف زدی؟؟!! . . .
برچسبها: سکانس تماشایی, زندگی, طلاق [ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 20:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۱ ] [ 7:5 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عشق قدیمی؟ یا عشقهای کهنه؟؟
عشق قدیمی را در حدّ پرستش، دوست داشته باشید. ... امّا عشقهای کهنه را دور بریزید !
+ عشقی که در آن، صداقت و احترام و آرامش نباشد، عشق نیست...! . + قبل از آنکه عاشق بشید، مراقب باشید که او لیاقت عشق شما را دارد یا نه؟؟
. 👇👇👇👇
. موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: عاشقانه ها, طلاق [ یکشنبه ششم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 18:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ازدواجهایی که به هدف نمیرسند...!
امروز یکی از شاگردان قدیمی را دیدم؛ جدیداً ازدواج کرده بود. میگفت: رفتم تحقیق محلّی کردم؛ همسایه و همکار و فامیل، گفتند همهچی خوب است! بعد از یک ماه که گذشت، فهمیدم هیچی خوب نیست!!
بهش گفتم: کاش زودتر به وبلاگ ما سر میزدی. بارها و بارها دربارۀ مسائل ازدواج، اینجا نوشتیم و گفتیم. اخیرا حتّی دربارۀ همین تحقیقات اشتباه محلّی هم نوشتیم!!
* اگر کسی در اینباره راهنمایی خواست که بهجای روش کهنه و ناکارآمدِ "تحقیقات محلّی"، چگونه به شناخت برسد، حضوری بیاید، بهش خواهم گفت. سعید جرّاحی 29/فروردین/ 1401 موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: ازدواج, طلاق [ دوشنبه بیست و نهم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 23:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بهانه نیارید؛ زود رها نکنید...
میگفت، و درست هم میگفت: اگر بینتون اختلاف افتاد، یهکم مدارا کنید با هم... این شهرِ کثافت، بوی تنهایی میده؛ این روزها دیگه کسی حوصلهای برای آشنایی نداره، + یهسری روزها، و یهسری آدمها دیگه تکرار نمیشن...
راست میگفت...
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: زندگی, طلاق [ دوشنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 18:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آیا ما هنوز بُت پرستیم؟؟!
داستان این پست را مینویسم؛ حتّی اگر مانع راه یک ازدواج هم برداشته شود، برایم کافیست...
1- آقای قرائتی را همه میشناسیم. ایشون میگن : ما آدمها یکسری رسم و رسومهای کهنۀ 100 سال پیش را هنوز داریم! و این کهنگیها را مثل بُت، میپرستیم!! ایشون در این باره میگن: علّت اصلی بحرانهای اجتماعی و فرهنگی در کشور ما، همین پرستیدن گهنگیهاست! مثل مشکلاتی که در ازدواج و تأخیر در ازدواج داریم. ایشون میگه باید نهضتی پا بگیرد که با این آداب و رسوم کهنه، مبارزه شود.
چند جایی میرن؛ و بعدشم از یکی از همسایهها میپرسند که خانوادۀ فلانی چجوری هستند؟ اون آقا میگفت: همسایۀ ما، که سالها پیش بهخاطر جای پارک ماشین(!)، با هم بحثمون شده بود، شروع میکنه به بدگویی از من و دخترم! و به همین سادگی، یک ازدواج بههم میخوره...!
حالا سوال من این است: آیا واقعا با تحقیقات محلّی، میشود همدیگر را شناخت؟؟ ممکنه اون همسایه یا همکار، رفیق آدم یاشه؛ پس شروع میکنه به تعریف و تمجید دروغ! یا برعکس: ممکنه اون همسایه یا همکار، دشمن آدم باشه؛ پس شروع میکنه به عقدهگُشایی و کینهورزی دروغ!
⁉️ حالا شما بگید: آیا با تحقیقات مسخرهء محلّی، آیا واقعا امکان شناختِ طرفین، آنهم برای ازدواج وجود دارد؟؟ ❌ تحقیقات محلّی، مالِ 100سال پیش بود؛ نه مال الان که عصر ارتباطات است...!
یعنی: آیا شما بُتی را میپرستید که خودتون میتراشید؟؟! اعراب جاهلی، با دست خودشون، بُتی را با چوب یا حتّی خرما میساختند و بعدش جلوی اون سجده میکردند! این روزها بعضی از ماها نیز، دستِ کمی از اعراب جاهلی نداریم! گاهی یکسری آداب و رسوم کهنه، که مال 100 سال پیش بوده، الان برامون شده بُت! خودمون این آدابِ مَندرآوردی را تراشیدیم؛ و خودمون هم اونها را میپرستیم!
سعید جرّاحی 9/1/1401
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: زندگی, ازدواج, طلاق [ سه شنبه نهم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 18:37 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یک دعای عاشقانه!
نمیدونم درسته یا نه؛ نوشته بود: آدمها عاشقِ هم نمیشن؛ بلکه عاشقِ حسّی میشن که از کنارهم بودن میگیرن!!
پس خدایا! لاَ تُسَلِّطْ عَلَينا مَن لا يَرحَمُنَا = چيره مكن بر ما، كسى كه رحم نكند بر ما!
موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: عاشقانه ها, طلاق [ جمعه بیست و پنجم تیر ۱۴۰۰ ] [ 20:14 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ شنبه هشتم خرداد ۱۴۰۰ ] [ 10:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
زنها واجب است این موضوع را بدانند...
اکثر مردها از نظر روحی، برای خودشون به خلوتهایی نیاز دارند، واجبتر از هر چیزی! مردها میخوان در خلوت خودشون، تنها باشن؛ یک روز، یک ماه، یک سال، یا صد سال! اونها را از این خلوت بیرون نکشید؛ میمیرند...!!
چیزی که دارم میگم، واجب است که زنها خبر داشته باشند. حتّی اگر نتونن این موضوع مهمّ را درک کنن!
اگر مردی را دیدید که کنُج خلوت گزیده، و حتّی مدّتی است که آب و غذا نخورده است، شما خلوتش را به هم نزنید! حتّی برای بردن آب و غذا برای او...!
+ دیگر چه رسد به اینکه بروید او را از این خلوت بیرون بکشید ، و بعدش بگویید: ببخشید اشتباه شد!
سعید جرّاحی 6/3/1400 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: زندگی, طلاق [ پنجشنبه ششم خرداد ۱۴۰۰ ] [ 23:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یکی از تلخترین سکانسهای پایتخت + عکس
عصر میخواستم بیام پاسخ کامنتها را بدم؛ ولی امتحان مجازی داشتیم. نشستم و حدود 80 تا برگۀ امتحان تصویری را تصحیح کردم. دیگه چشمام نمیدید! گفتم برای تنفّس، یهکم سریال پایتخت تماشا کنم؛ بلکه صحنۀ طنزی داشته باشه، که حال و هوای آدمو عوض کنه؛ یا یکی از اون سکانسهای ناب قطار ! اتّفاقاً ماجرای خواستگاری ارسطو از شعله بود! این سکانس : 👇
عکس در قسمت ادامه مطلب... 👇👇
برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, طلاق, کلاس درس و امتحان ادامه مطلب [ سه شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۹ ] [ 23:37 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
از ظاهر کسی، عیبجویی نکنید !
1) چند وقت پیش دو نفر را دیدم که دارن دعوا میکنن؛ زن و شوهر بودند یا شایدم نامزد ! یکیشون به اون یکی میگفت: فلان کاری که کردی خیلی بد بود. به نظرم چک کردن گوشی بود یا چیزی شبیه به همین. اون یکی در جوابش، حرف بدی زد ! یعنی در واقع عیبجویی از ظاهرش کرد ! مثلاً حرفی مثل تمسخر از قدّ او، یا شکل مو، یا ریخت و قیافه، یا شکم یا چاقی! (چیزی شبیه به همینها!) طرف مقابلش چیزی نگفت؛ ولی کاملاً مشخّص بود که دلش شکست...
2) فقر انواعی داره: فقر مالی؛ فقر فرهنگی؛ فقر گفتاری؛ فقر چهره؛ فقر خانوادگی و خیلی از موارد دیگر...
3) حدیث داریم که "خدا لعنت کند کسی را که فقیر را به خاطر فقرش سرزنش کند..." 4) و حدیث دیگری که میگوید: "اگر کسی را به خاطر نقصش (و فقرش) سرزنش کنیم، نخواهیم مُرد، تا به همان سرزش مبتلا شویم!
+ کارهای اشتباه دیگران را "نقد" بکنیم؛ ولی ظاهر، و فقرِ ظاهری کسی را نکوهش نکنیم....
سعید جرّاحی 2/5/99
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، دینی، فرهنگی، اجتماعی برچسبها: تک گویی, فقر, زندگی, طلاق [ پنجشنبه دوم مرداد ۱۳۹۹ ] [ 17:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار: بیوفـایی تا کجا؟!
- چرا نمیخوای زن من بشی؟! - تو خودت زن داری!
- خب؛ من اونو طلاق میدم؛ میام با تو ازدواج میکنم!! - تو اگر وفادار بودی، زن خودتو طلاق نمیدادی...!!!
سکانسی از سریال "وارش" گردآوری: سعید جرّاحی 18/آذر/98 موضوعات مرتبط: خانوادگی برچسبها: سکانس تماشایی, طلاق, خیانت [ دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 23:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ یکشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۸ ] [ 22:45 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
فراموششان کنید !
خیلی از ماها، در طول زندگیمون، افرادی هستند که ممکنه پس از مدّتی، از زندگیمون خارج بشن! شاید برای اوّلین بار، سخت باشه؛ ولی اگر این رفت و آمدها تکراری شد، برامون عادی میشن!
خیلیها را دیدم که دچار افسردگی میشن. من همیشه به اونها میگم اگر دوستتان داشتند، نمیرفتند. پس ناراحت نباش؛ چون آنها کسی را از دست دادند که عاشقانه دوستشان داشت؛ و شما کسی را از دست دادید که دوستتان نداشت؛ یا ظاهرسازی میکرد...!
+ فراموششان کنید.
سعید جرّاحی 12/8/98 موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: زندگی, طلاق, خیانت, تک گویی [ یکشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۸ ] [ 22:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
قهر کردن بین زن و شوهر
- هرگز برای تنبیه همسرتون، از اهرم فشار "قهر کردن" استفاده نکنید! - قهر کردن ممکنه باعث سردی شدن روابط، و نهایتاً به طلاق عاطفی ختم بشه... - قهر کردن را راهی برای فرار از مشکلات خود ندانید؛ چون ممکنه مشکلی به مشکلات قبلی خودتون اضافه کنید...! - اگرم به هر دلیل قهر میکنید، اوّلاً علّتشو بگید، ثانیاً ارتباط کلامی و چشمی خودتونو قطع نکنید؛ یعنی به همدیگه فرصت بدید تا اگر طرف مقابلتون کوتاهی داشته، بتونه جبران کنه... ولی اگر قهر کردنتون به خاطر توقّع بالای خودتونه، بلافاصله عذرخواهی و جبران کنید... - زنها وقتی قهر میکنند، تمایل بیشتری برای حرف زدن پیدا میکنند؛ ولی مردها وقتی قهر میکنند، دوست دارند سکوت کنند و یـه گوشۀ خلوتی برای خودشون پیدا کنند و فکر کنند... اینجاست که اگر زن بهشون گیر بده، یا مدام غُر بزنه، یا خدای نکرده توقّعات بیجا داشته باشه، مرد به شدّت عصبانی میشه؛ و چه بسا کار به درگیری و دعوا بکشه..! - هرگز پل های پشت سرتان را خراب نکنید...
+ آداب معاشرت بین زوجین، یکی از مهمّترین آموختنیهاست؛ آنها را بیاموزیم...
گردآوری: سعید جرّاحی 27/4/98 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: زندگی, طلاق [ پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۸ ] [ 11:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
حقّ النّاس عشقی!
❌ خیلی از ماها گاهی به اشتباه فکر میکنیم که حقّ النّاس ، فقط به دزدیدنِ پول است و مال! بله البتّه که این نیز هست؛ ولی حقّ النّاس واقعی این است که "عمر و جوانی و احساسات و اعتماد" کسی را بدزدیم و رهایش کنیم!
+ بترسیم از مکافاتش در این دنیا، و عقوبتش در آن دنیا...
سعید جرّاحی 3/تیر98 برچسبها: عاشقانه ها, زندگی, طلاق, خیانت [ سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۸ ] [ 19:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
وعدۀ عجیب خدای عاشق
خدا خودش در قرآن، یه وعده عجیب به ما انسانها داده: «همۀ گناهان انسان را میبخشم، به جز "شرک" را.»
میدونید چرا؟ خدا "غیرتمند" است؛ خدا در ابتدا عاشق است؛ و این عاشق، غیرتمند است. و لازمۀ غیرتمند بودن این است که هیچ شریکی برای معشوق خود قائل نباشد. اگر عاشق، ببیند که معشوقش کوچکترین نظری به غیر دارد، از او خواهد بُرید ! چون در دَم از چشمش میافتد...
انسان، در خیلی از موارد، "خداگونه" است! انسان نیز از همۀ خطاهای معشوقش میگذرد، به جز "بیوفایی و خیانت" او...
سعید جرّاحی 20/3/98
موضوعات مرتبط: روانشناسی، دینی برچسبها: عاشقانه ها, تک گویی, زندگی, طلاق [ دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۸ ] [ 23:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نگاهی به سریال فاخرِ "مرگ تدریجی یک رؤیا"
. این سریال زیبا، به کارگردانی "فریدون جیرانی"، داستان مردی است به نام"حامد یزدانپرست"، که زندگی آرومی داره؛ استاد دانشگاه است؛ مؤسّسۀ انتشاراتی داره، و چند تا کتاب نوشته.
حامد به طور ناخواسته عاشق یه خانم میشه به نام "مارال عظیمی" ، که ادّعای نویسندگی داره و میخواد رمانِ پر از نقصش را در انتشارات حامد چاپ کنه. . در جریان ویرایش و چاپ این کتاب، کار این دو نفر به ازدواج میرسه! ولی اون خانم بلافاصله بعد از ازدواج، چهرۀ واقعی خودش را نشون میده! زنی خودخواه، خودسر، یکدنده، مغرور، که اعتقادی به محفل خانواده نداره..! . همسرش حامد، هر آنچه شرط بلاغ است، با او میگوید. ولی فایدهای نداره! چرا که بخشی از این فضاحتِ اخلاقیِ مارال، به خانوادۀ او برمیگرده! . حامد هر چه تلاش لازمه را به خرج میده، تا زندگیشونو نجات بده، ولی تنها جوابی که مارال به او میده اینه که: "حوصلۀ نصیحت ندارم!!!" این زن خودخواه، با بیانصافی تمام، خودش را مدرن و همهچیزفهم میدونه، و در مقابل، شوهرش را عقبافتاده و سنّتی و قدیمی!!! . علاوه بر خانوادۀ مارال، دلیل دیگری هم هست که این وقاحت را به این زن داده! و اون، همدمی و همصحبتی مارال با شخصی به نام "داریوش آریان" است. "داریوش"، نویسندهای غربزده و لائیک (بیدین) است ؛ که در لندن (انگلیس) زندگی میکنه و گاهی به ایران میاد، و ذهن مارال را به هم میریزه و میره!! حرفشِنویِ مارال از این مرد غریبه و فاسد، بیشتر از حرفشنوی از همسر خودشه! و این یعنی "وقاحتِ محض"!! . بعد از مدّتی، مارال از حامد درخواست جدایی و طلاق میکنه! و تمام "هستی" حامد را برمیداره و به ترکیّه فرار میکنه... و ماجراهای پس از آن...! . این سریال، داستان مردی است به نام "حامد"، که در عینِ محکمی، دچارِ "مرگ تدریجی یک رؤیا" میشود... . + نکات ناب و منحصر بفردی در این سریال وجود داره که ارزش بارها دیدن را داره. . سعید جرّاحی 6/11/97 . موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: سریال, ازدواج, طلاق, خیانت [ شنبه ششم بهمن ۱۳۹۷ ] [ 22:45 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
خانمهای محترم! قهر ممنوع!!
⛔️قهرممنوع! مردها با قهر کردن زن، عوض نمیشوند! ممکن است بیایند و معذرتخواهی کنند و تعهّد بدهند، امّا کینۀ شما را بیشتر در دل میگیرند. برای همین اگر قصد زندگی کردن دارید و نمیخواهید طلاق بگیرید، قبل از آنکه مرد به دنبال شما بیاید و خواهش و تمنّا کند و قول دهد، خودتان برگردید؛ برگردید و روشهای دیگر را جهت اصلاح، امتحان کنید. هیچ مشکلی با قهر کردن حلّ نمیشود، فقط پیچیدهتر میشود. "قهر کردن" تمرین جدایی است؛ چند قهر کوچک، یک قهر بزرگ و یک قهر آخری... و تمام!
گردآوری: سعید جرّاحی 10/8/97 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: زندگی, طلاق [ پنجشنبه دهم آبان ۱۳۹۷ ] [ 21:7 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
پس به هر دستی نشاید داد دست...
این روزها فراوان میشنوید "دوستت دارم"!! ولی فریب هر "دوستت دارم" را نخورید! + خیلی از اینها پشتوانهای ندارد؛ فقط برای رهایی از تنهاییِ خودشون، آن را نثار شما میکنند... حرارتی موقّت است که میآید و میرود! که اگر اساس داشت، نمیرفت!!! "خوش بوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان..."
سعید جرّاحی 31/3/97 موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: دلنوشته, زندگی, طلاق, خیانت [ پنجشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۷ ] [ 12:56 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
حکایت برّههای گرگین!
"گرگ" عاشق آهویی شد! تمام دندانهایش را کشید که او را نخورَد! امّا آهوی او رفت؛ حالا او مانده و برّههایی که به او میخندند...!
آری؛ این است رسم زندگانی! آدمها شبیه حرفهایشان نیستند؛ پس ساده لوح نباش! آدمها هیچکس دیگری را برای چیزی که هست، دوست ندارند. علاقۀ آدمها به هم، از نیازهایشان شروع میشود. نیازشان که رفع شد، میروند..! نیازهایی که شاید روزی دیگر، آدم دیگری پاسخ بهتری برایشان داشته باشد...!!!
امّا اینها خیالی بیش نیست! + این آهو بالأخره طعمۀ گرگی بدتر از خودش خواهد شد...
گردآوری: سعید جرّاحی 7/3/97 موضوعات مرتبط: روانشناسی، اجتماعی برچسبها: دلنوشته, زندگی, طلاق, خیانت [ دوشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۷ ] [ 22:48 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه یکم فروردین ۱۳۹۷ ] [ 21:19 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چه رفتارهایی باعث عصبانیّت مردان میشود؟
برای زندگی بهتر، باید روش آن را آموخت. این چند روش را بخوانید:
در ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: زندگی, طلاق ادامه مطلب [ جمعه ششم بهمن ۱۳۹۶ ] [ 21:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۶ ] [ 20:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه نوزدهم مهر ۱۳۹۶ ] [ 20:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
خانواده، یعنی همه چی...
پیامبر(ص) فرمودند: از چشم خدا میافتد بانویی که قدرشناس اصل وجود همسرش نباشد...!
حضرت در ادامه میفرمایند: اگر زنی به شوهرش بگوید خیری از تو ندیدم، تمام اعمال این زن "حبط" میشود. ---------------------
+ قاطعانه میشود گفت اگر خانواده اصلاح شد، جامعه و دنیا و آخرت اصلاح میشود...
سعید جرّاحی 24/6/96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی برچسبها: زندگی, طلاق [ جمعه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۶ ] [ 8:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۶ ] [ 13:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
همۀ زوجها بدون جانبداری بخوانند...
متن در ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی، حقوقی برچسبها: عاشقانه ها, زندگی, طلاق, تک گویی ادامه مطلب [ شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۶ ] [ 17:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ذات درّنده...
همه چيز ساده عوض ميشود محبوبِ من! همين تو .. كه تهِ دلت براي حالت نگاهِ دلبرت غنج ميرود، و اگر خم به ابرو بياورد، بند دلت پاره ميشود، روزي ميرسد كه خودت دليلِ اشكهايش باشي! ميبيني؟ همين قدر ساده...! دلت نگيرد از حرف هايم... زندگي همين است! آدميزاد ذاتش درّنده است خوبِ من! درست همان لحظهاي كه فكر ميكني رامش كردهای، دلت را ميدَرَد!
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، شعر برچسبها: عاشقانه ها, زندگی, طلاق, تک گویی [ جمعه سوم شهریور ۱۳۹۶ ] [ 21:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
وقتی فهمید...!
همه میگویند ساده نیست، گذشتن از کسی که گذشتههایت را تیره، و آیندهات را ویران کرده! = امّا من میگم وقتی خودش فهمید که با شما چه کرده، بگذرید...! + البتّه اگر فهمید !!
موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسبها: عاشقانه ها, زندگی, طلاق, تک گویی [ پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶ ] [ 23:29 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
خیانت خائن... !
این مطلب را امروز توی یه کانالی خوندم؛ و دیدم دردِ خیلی از اونهایی است تا حالا از شکست عشقی حرف زدند و باهام دردِ دل کردهاند...!
نوشته بود: « از هیچ آدمی به اندازه آدمِ عاشق، نمیشه يه دلِ سیر سوء استفاده کرد ! اینو معشوق بیانصاف و خائن، خوب خوووب میدونه....! »
کانال میسچال موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: عاشقانه ها, زندگی, طلاق, خیانت [ سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶ ] [ 18:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار : توی کلّـۀ مردان...!
فقط یه مرد میفهمه که تو کلّـۀ یه مرد دیگه چی میگذره...!!!
سکانسی تکان دهنده از سریال"هشت و نیم دقیقه" دیالوگ فرزین به یلدا ؛ وقتی که مرد غریبهای به یلدا ابراز محبّت میکنه! گردآوری: سعید جرّاحی 11-5-96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, زندگی, طلاق [ پنجشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۶ ] [ 19:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار : کفش تنگ...!
زندگی مثل "پا و کفش" میمونه. کفش ناجور، لنگی میاره. آدم تا جوونه، تاب ِ لنگ زدن داره... اما "پیری" خودش لنگی میاره...! وای به روزی که کفشِت کفش نباشه؛ یا اصن کفش پات نباشه...!!
سکانسی قابل تأمّل از فیلم "آماده باش" دیالوگ "آتیلا پسیانی" گردآوری: سعید جرّاحی 31/4/96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, زندگی, طلاق [ یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۶ ] [ 17:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عشق را بدنام نکنید...
عُرضهی "دوست داشتن" را اگر نداريد، و توانِ نگه داشتنش اگر نداريد، پس خراب نكنيد احساسِ پاکِ آدمهايى كه بعد از شما ميخواهند واقعاً عاشقى كنند...!
بعدش سرتان را مىاندازيد پایین، و ميرويد به ناكجا؛ آدم ِ بعد از شما امّـا، بايد جان بكَـنَد تا ثابت كند که مثلِ شما و امثال شما نيست..!!
عُرضهی "دوست داشتن" اگر نداريد، خراب نكنيد همـين اندک ريتم ِ شيرينِ عاشقى را كه جريان دارد... + عاشقی کردن، "
سعید جرّآحی 30/تیر/96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: عاشقانه ها, زندگی, طلاق, تیرماه [ جمعه سی ام تیر ۱۳۹۶ ] [ 11:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار : بزرگی و عذرخواهی...
کسی که معذرتخواهی میکنه، یعنی روی کارهاش فکر میکنه؛ و کسی که روی کارهاش فکر میکنه، یعنی بزرگ شده؛ ولی بزرگ شدن، به معنای اشتباه نکردن نیست...
سکانسی از سریال "هشت و نیم دقیقه" گردآوری: سعید جرّاحی 30/4/96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی، حقوقی برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, طلاق [ جمعه سی ام تیر ۱۳۹۶ ] [ 11:2 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار : انتخاب بد
وقتی انتخابِ بد میکنی، کار به اینجاها هم میکشه...!
سکانسی از سریال "هشت و نیم دقیقه" گردآوری: سعید جرّاحی 19/4/96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, طلاق, تیرماه [ دوشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۶ ] [ 21:52 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
روش همسری...
گاهی با کوچکترین روش ساده، میتوان مانع جداییها شد.
چند تا از این روشها در ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: طلاق ادامه مطلب [ دوشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۶ ] [ 13:49 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ ماندگار : دروغ؛ امّا عاشقانه...!
-فروغ: بچّهم از دست رفت. -احسان: مهمّ نیست؛ بچّهها مهمان ما هستند؛ یه روز میان، یه روزم میرن. مهمّ ما دوتاییم که همیشه کنار همیم! -فروغ: چه دروغ عاشقانهای!
سکانسی از سریال "هشت و نیم دقیقه" گردآوری: سعید جرّاحی 16/4/96 موضوعات مرتبط: خانوادگی برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, طلاق [ جمعه شانزدهم تیر ۱۳۹۶ ] [ 21:31 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
... و گاهی -به این دلایل- زندگی شوخی نیست!!!
مگر ميشود بعد از تخريب روح، قلب، احساس و دنیای یک انسان، بگوییم" ببخشید" و او ببخشد ! مگر ميشود عمری را هدر داد و خوشبختی را از انسانی گرفت و گفت :" جبران میکنم" ! مگر ميشود غرور کسی را جلوی دیگران خُرد کرد؛ و با یک کلمۀ "ببخشید"، غرور لِه شدهاش را پیوند زد ! مگر ميشود در مورد کسی زود قضاوت کرد و یا به او اتّهام ناروا زد؛ و بعد با یک "ببخشید"، احترام و اعتبار از دست رفتۀ او را باز گرداند !!!
دور فلکی یکسره بر مَنهج عدل است/ خوش باش که ظالم نبَـرَد راه به منزل... (حافظ)
گردآوری: سعید جرّاحی 8/3/96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، خانوادگی، اجتماعی برچسبها: دلنوشته, عاشقانه ها, طلاق, خیانت [ چهارشنبه دهم خرداد ۱۳۹۶ ] [ 0:3 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
درگیر بازی...!
تفاوت دارد شکستن و شکستخوردن! آنها که با یک "رفتن" شکست خوردند، عاشق نبودند؛ ... درگیر یک بازی بودند !
+ شکست نمیخورم...
برچسبها: دلنوشته, عاشقانه ها, طلاق, خیانت [ دوشنبه یکم خرداد ۱۳۹۶ ] [ 1:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مرگ تدریجی یک رؤیا . سریالی که این شبها از شبکۀ آیفیلم پخش میشه، "مرگ تدریجی یک رؤیا". داستان "مارال" نویسندهای جوان؛ و همسرش "حامد" استاد دانشگاه. شاید مهمّترین محور داستانیِ این فیلم، نفوذ "فرهنگ اونوَر آب" در ذهن یک نویسندۀ ایرانی است. یعنی چقدر این نفوذ مهمّ است، که شخصی مثل "داریوش آریان" اون نویسندۀ غربزده، حاضره از انگلیس بیاد به ایران، تا دور ذهن "مارال"، یک طناب اسارت بندازه، و اینگونه، نویسندۀ "گیتی" را به نویسندۀ "رؤیا" تبدیل کنه! یعنی نویسندهای که زن ایرانی را جوری معرّفی میکنه که "داریوش آریان" به او دیکته کرده... + این وسط، بیچاره همسر مارال...!!
سعید جرّاحی 31/5/95 . موضوعات مرتبط: ادبیـّات برچسبها: سریال, ازدواج, طلاق [ یکشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۵ ] [ 22:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||