|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
[ پنجشنبه هشتم آبان ۱۴۰۴ ] [ 20:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
رسانه‌ها و مراسم یک عروسی! + فیلم . 1- ضریب‌دادن یعنی دو یا سه یا چند برابر کردن. 2- این روزها از مراسم عروسی دختر فلان شخصیّت صحبت میکنند که «چرا چنین»؟! منظورشان از «چنین» چیست؟ لاکچری بودن آیا؟ و یا عکسهای خصوصی مراسم؟! این سؤالی است که این چند روز ازم می‌پرسند. = از آن‌جا که بنده آن‌جا نبودم و ندیدم و فقط شنیدم، و از آن‌جا که فاصلۀ بین شنیدن و دیدن، و نیز کفر و ایمان، فقط 4 انگشت است، بنابراین نظری ندارم و قضاوتی نمی‌کنم. 3- فقط این را می‌دانم که این ماجرا مربوط به یک‌سال و نیم قبل بوده، نه الان! 4- شاید وضع مالی داماد خوب بوده، و خودش خواسته مراسم اعیانی بگیره. پس لاکچری‌بودن هیچ ربطی به "پدرزن" ندارد! 5- ... و اگر منظورشان عکسهای خصوصی عروس و داماد و قدم‌زدن با لباس عروسی بوده، باید بگم وقتی در کلاس و مدرسه، یعنی فرهنگی‌ترین مکان در جامعه، هیچ ادب و شرم و حیایی رعایت نمیشه، توقّع ندارید که در یک مراسم عروسی، مثلا عکسی بیرون نیاید؟ 6- الباقی را هم بذارید به حساب همان ضریـب‌دادنِ مافیای رسانه از طرف همان‌ها که در «ترور جسمی» موفّق نبودند، و به «ترور شخصیّت» روی آورده‌اند و ماجرای یک‌سال‌ونیم قبل را بزرگ‌نمایی کردند...! ... . 👇 دانلود👇 . موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی, رسانه, ازدواج [ چهارشنبه سی ام مهر ۱۴۰۴ ] [ 16:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
پیش‌بینی دقیق، از روشنفکری به نامِ جلال آل احمد . این روزها، در آموزش و پروزش، صحبت از این است که دانش‌آموزان را به سمت هنرستان سوق بدهند تا بتونن فنّ و حرفه و شغلی را یاد بگیرند؛ نه اینکه یک‌مُشت فرمول را حفظ کنند و آخرشم نتونن جایی استخدام بشن و آمار بیکاری بالا برود! امّا آقاسیّدجلال آل احمد شاید حدود 70 سال پیش، همین پیش‌بینی را می‌کرد که باید هنری و فنّی و صنعنی را به بچّه‌ها یاد داد. جلال در کتاب "مدیر مدرسه" می‌نویسد: "... حتّی وُزرای فرهنگ هم اذعان میکنند که این اسم‌ها و فرمول‌ها و سَنَه‌ها و محفوظات، جایی از عمرِ پُر از بیکاری فردای بچّه‌ها را نخواهد گرفت و ناچار باید در مدرسه، هر بچّه‌ای کاری یاد بگیرد. هنری، فنّی، صنعتی... تا اگر از پَته‌ها و کاغذپاره‌های قاب‌گرفته کاری برنیامد و میزی خالی نبود، کسی از گرسنگی نمیرد! پس چه بهتر از کاردستی؟ پس زنده باد مُقوّای قوطی‌های کفش و شیرینی!" مدیر مدرسه/ جلال آل احمد . . موضوعات مرتبط: اجتماعی برچسب‌ها: جلال آل احمد, کتاب, کلاس درس و امتحان [ پنجشنبه بیست و چهارم مهر ۱۴۰۴ ] [ 21:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۴ ] [ 19:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
امسال و دانش‌آموزانم... . -خیلی خوبه که معلّم باشی و کلاس‌هایی داشته باشی، که جنبه داشته باشند، و بشه خیلی راحت حرف‌هایی بزنی که نیازِ خودشونه... نیازِ یک جوان و نوجوان امروزی... -متأسّفانه سیستم آموزشی الآن، فقط به درس و امتحان و کلاس و تست و کنکور و نتیجه‌گرایی چسبیده؛ و بی‌خیالِ "پرورش"! -نوجوان و جوان چرا باید برخی نیازهای فکری‌اش را از فضای مجازی بگیرد؟ چرا باید ذهنیّتش با دیگرانی که غریبه هستند شکل بگیرد؟ -خانواده‌ها هم که اکثراً مرزبندی گفتاری با فرزندانشون دارند و روشون نمیشه همه‌چی را بهشون بگن! -معلّم‌های ریاضی و فیزیک و شیمی و هندسه و دیگران هم که پیش نمیاد که چیزی بگن یا نمیگن! می‌ماند معلّم ادبیّات!... مخصوصاً موقع تدریس که بعضی جاها لازمه که حتماً توضیحاتی خارج از درس و کلاس برای عزیزانم بدم. + خیلی خوبه که معلّم باشی و کلاس‌هایی داشته باشی، که جنبه داشته باشند، و بشه خیلی راحت حرف‌هایی بزنی که نیازِ خودشونه. + خداروشکر که امسال چندتاشو دارم... ... سعید جرّاحی / دبیر ادبیّات 1404/7/11 . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ جمعه یازدهم مهر ۱۴۰۴ ] [ 7:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه دوم مهر ۱۴۰۴ ] [ 21:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بوسۀ ماهِ مِهر . امسال هم شروع شد؛ مهرماه 1404؛ مثل همیشه یهویی! در تمام این سال‌ها، خدا را شاکرم که هر سال در اوّل مهرماه، در کلاس درس حاضر بودم؛ غیر از مِهرِ سال 84 و 94 که نشد که بشود! ابتدای هر سال، بستنِ عهدی؛... و آخرِ سال نیز واکاویِ آن عهد؛ که آیا وفا شد؟ ... عهدی که سال قبل بسته شد، خداروشکر که وفای به عهد شد. ۴۰۴/۶/۳۱ پ.ن - 2) سعدی در مورد "بهار" این مصرع را داره که "بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار..." یعنی ساعات شب و روز در نوروز و اوّل بهار، کوتاه و بلند نیست و یکسان است. + خواستم بگم امروزم که اوّل "پاییز" است نیز "بامدادانش تفاوت نکند لیل و نهار..." + شروعِ پاییز و "عید مِهر" مبارک‌تون باشه... 🌺 ۴۰۴/۷/۱ . . 👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ دوشنبه سی و یکم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 20:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شروع تعطیلات تابستانی از امروز! . تعطیلات تابستانی ما از امروز شروع شد! از الان تا اوّل مهرماه، پنج روز وقت دارم و کلّی برنامه!... قراره به کدام‌شان میرسم؟ هیچ‌کدام‌شان! پارسال و دو سال قبلش، کمتر کلاس تابستانه گرفتم و کلّی وقت اضافه داشتم. ولی امسال، آنقدر درگیر کار بودم که فقط 10 درصد از جلد دوّم کتاب "میوۀ ممنوعه" را فرصت کردم جلوتر ببرم! (از 50 با 60 درصد). درگیری‌های امسال، شاید از نظر مالی و درآمدی، چیزکی آورده باشه برام، ولی احساس ضرر و مغبون‌بودن دارم!! + اینها را نوشتم که هم خودم کارنامهٔ خودم را یادم بماند، هم اینکه بگویم دنیا و جلوه‌های دنیا هم همین است؛ ظاهراً چیزکی می‌دهد و در اصل مغبون رهایت میکند...! ... . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 6:3 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی امتحانی! این دو عکس، مربوط برگۀ یک دانش‌آموز است: . . (1)
. . (2) اگر پست قبلیِ سوتی‌ها را دیده باشید، همین دانش‌آموز، در نوشتنِ کلمۀ "قهرمان" همین غلط املایی را مرتکب شده بود! و دریغ از یک ذرّه عبرت!
میگن از بچّگی و از معلّم دبستانش مشکل داره! به نظرتون مشکل از معلّم دبستانه؟! . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 6:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باز هم سوتی امتحانی از نوع املایی! . قبلا نیز یک عکس از سوتی‌های این دانش‌آموز عزیز گذاشتیم. بدون هیچ اسم و رسمی، تا شناخته نشود. چون قصدمان اصلاح است، نه آبرو ریزی. امّا ناراحت شد!!! و به جای اصلاح خودش، روال قبلی را ادامه داد آخ که چقدر تمرین بهش دادم و کتاب معرّفی کردم؛ دریغ از یک سطر نوشتن و خواندن! . نتیجه‌اش شد این برگه! . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ سه شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 18:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
داستانی واقعی از این اعتراف نتانیاهو . سلام. از تعجّب مونده بودم چه بگویم به این بچّه! کاملاً مشخّص بود حرف‌هایی که می‌زند، اصلاً خودش هم نمی‌فهمد چه می‌گوید! همگی القائات و تلقین‌های شبکه‌های ماهواره‌ای بود. (آن موقع هنوز واتساپ و اینستاگرام نبود؛ ولی BBC فارسی و VoA صدای آمریکا بود!!) این دانش‌آموز که اتّفاقاً وضع درسی‌اش هم چندان تعریفی نداشت و به پشتوانۀ ثروت پدرش، دنبال درس‌خواندن هم نبود، بعد از اینکه حرف‌هایش را زد و یکی-دو نفر دیگر مثل خودش را با خودش هم‌صدا کرد، گفتم کلاس ما آزاد است برای هر حرف و صحبت و "نقد" و انتقادی... شما هر چی خواستید گفتید، حالا بذارید منم چند کلمه صحبت کنم... گفتم و گفتم و گفتم و یکی از جملاتی که گفتم این بود: پس آقای (م. ع.)! این شخصی که الآن دارید بهش توهین میکنید، دقیقاً الآن محافظ ایران است و مراقب من و شماها... اگر اون سدّ محافظ تخریب بشه، سیلِ اسرائیل میاد داخل ایران...! این را که گفتم، پوزخندی زد و زیرِ لب گفت: همش شعار...!! قضایای پاییز 1401 و فتنۀ زن، زندگی، آزادی و فتنه مشکوک مهساامینی پیش آمد و تعدادی از دانش‌آموزان، به‌خاطر احساساتِ خامِ بچّگانۀ خودشون، درگیر این فتنه‌های خیابانی شده بودند... یه روز داشتیم با معاون مدرسه دربارۀ اتّفاقات مدرسه صحبت میکردیم. گفت یکی از دانش‌آموزان سابق این مدرسه هم دیشب در میدان (نعل اسبی) دستگیر شده. پرسیدم کدام دانش‌آموز؟ گفت همان دانش‌آموز قلدر را یادتونه چند سال پیش اینجا بود و هر روز دعوا راه می‌انداخت؟ گفتم اسمش چی بود؟ گفت (م.ع.) سعید جرّاحی 1404/4/8 .
. . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: فتنه, اسرائیل, خاطره, کلاس درس و امتحان [ یکشنبه هشتم تیر ۱۴۰۴ ] [ 8:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چند مورد دربارۀ امتحان ادبیّات فردا . سلام به دانش‌آموزان عزیز فردا امتحان نهایی ادبیّات فارسی پایۀ یازدهم داریم. به علّت اینکه سامانۀ ایتا از دیشب قطع شده، گروه‌های درسی و کلاسی هم از دسترس خارج شدند. بنابراین این چند مورد را اینجا براتون میذارم برای هماهنگی و نیز استفادۀ بهتر و آشنایی بیشتر با نحوۀ سؤالات و بارم‌بندی و ملاحظات دیگر در امتحان نهایی... . . روی لینک مطالب، کلیک کنید: 👇👇 . . . نمونه سؤال فارسی فرزانگان-خرداد402 . .
موفّق باشید. سعید جرّاحی - 404/3/2 برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ جمعه دوم خرداد ۱۴۰۴ ] [ 5:41 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
معلّم عزیزم... . این روزها بیشتر از همیشه به یاد معلّم‌ها و اساتید قدیم خودم هستم. چه آن‌ها که سخت گرفتند و چه آن‌هایی که سهل. هر کدام‌شان به نوعی در زندگی‌ام تأثیرگذار بودند و مسیر را برایم صاف کردند یا راهنما بودند. سپاس از همۀ آن‌ها... و سپاس ویژه از «حضرت استادم» که هر چه دارم از درس‌هایی بود که از ایشان آموختم؛ در لحظه به لحظۀ کلاس و زندگی. + خدایشان محفوظ دارد و فیض‌شان مستدام... سعید جرّاحی- روز معلّم 1404 . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ پنجشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 15:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بهترین کلیپی که دربارۀ کتاب و معلّمِ خوب دیدم... . به طرزِ صحبت کردن این نوجوان و نوع کلماتی که استفاده میکند دقّت کنید... ... تأثیر معلّم خوب؛ و تاثیر کتاب خوب؛ و نتیجۀ تربیت صحیح؛ و پذیرش خودِ نوجوان و جوان... . درود و سلام بر والدین و معلّم و خودش... . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . موضوعات مرتبط: روانشناسی، فرهنگی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, کتاب [ پنجشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 15:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
کلاس دختران و پسران نسل امروز! . - آخرین روز کلاس‌ها (22اسفند) در یکی از مدارس دخترانه کلاس داشتم. راست میگفتند!... ساعت قبل، کلاس دهم بودم و ساعت بعدش کلاس دوازدهم. هر کدام‌شان به شکلی...! + بیشتر از این توضیح نمیدم!... فقط یک جمله اشاره کنم که شاید حدود 20 سال پیش میگفتم بیچاره دانش‌آموزان دختر که گیرِ این پسرهای خطرناک می‌افتند! ولی امروز چیزهایی در کلاس دیدم و شنیدم که گفتم "بیچاره پسرها"...!😉 + یه چیزای دیگه هم دیدم که در پست‌های آینده خواهم گفت... . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره, تک گویی [ شنبه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۳ ] [ 10:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یک فیلم جذّاب و متفاوت . دیروز محفلی بود برای تماشای یک فیلم سینمایی، به دعوت سازمان دانش‌آموزی. ریاست محترم این سازمان، جناب آقای دکتر ملّاباقری هم با خوش‌فکری و سعۀ صدری که در این زمینه دارند، فرصتی برای شکوفایی استعدادهای دانش‌آموزان عزیز فراهم کرده‌اند...
فیلم جذّابی به نمایش درآمد و سپس حاضران به "نقد" و بررسی آن پرداختند. زحمت این جلسه به دوش آقای دکتر ملّاباقری بود که نگاه مثبتی به یکی از مهمّ‌ترین نیازهای دورۀ نوجوانی دارند... موضوع فیلم، به‌قدری جذّاب و نیازِ روزِ نسل نوجوان بود که برخی ضعف‌های فیلم‌برداری و لوکیشن‌های آن به چشم نمی‌آمد یا نباید بیاید... بعد از جلسه، یکی دو نفر شروع کردند به سمپاشی‌های بچّگانه! انگار که کسی پول گرفته باشه برای تخریب یک انسان یا یک هنر! ... جزئیّات جلسه، بماند تا وقتی دِگر. امّا یه پیشنهاد دارم براتون: اسم فیلم، «مَردِ نقره‌ای» بود. هر کسی که این فیلم را ببیند و نظر و برداشتِ شخصی خودش را در چند سطر بنویسد و ارسال کند، نمره و امتیاز خوبی برای مستمرّش قرار میدم. . . 👇👇👇 لطفاً تیک خصوصی نظر را نـزنید!!! . . موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سینما, مسابقه [ چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ] [ 20:5 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چرا از تعطیلی خوشحالیم؟ . هفته‌ای که گذشت، فقط شنبه و سه‌شنبه رفتیم مدرسه! و بقیه تعطیل! وقتی اعلام میشه که مدارس تعطیله، دانش‌آموزان خوشحال میشن، و معلّم‌ها خوشحال‌تر! راستی چرا باید اینجوری باشه؟ و خیلی چیزای دیگه... . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ جمعه بیست و ششم بهمن ۱۴۰۳ ] [ 7:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دانش‌آموزان عزیز! قبل از امتحان بینایی و شنوایی خودتان را تقویت کنید!!
. سوتی امتحانی! . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . .
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ پنجشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۴۰۳ ] [ 9:39 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. موضوع این برگۀ انشا پرستار و شغل پرستاری است! . اگر تونستید یک جملۀ کامل را بخونید، به منم خبر بدید...! .
سوتی امتحانی یا بدخطّی؟! . دانش‌آموزان عزیز! چون امتحان نهایی خرداد، خارج از شهر و استان خودتون تصحیح میشه، ممکنه همین بدخطّی باعث بشه که حقّ‌تون ضایع بشه...! . + تمرین کنید! . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ جمعه دوازدهم بهمن ۱۴۰۳ ] [ 9:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. .
همیشه سوتی‌های املایی را می‌ذاشتیم حالا این را ببینید: 👈 کلمات مرتبط با قطار! =
. سوتی امتحانی از نوع سوتی معلوماتی! . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی, قطار [ پنجشنبه چهارم بهمن ۱۴۰۳ ] [ 10:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی‌های عجیب امتحانی نسل امروز! . در ایّام اوج امتحانات هستیم و گاهی تا حدود ساعت 2 بعد از نیمه‌شب هم مشغول تصحیح برگه‌های امتحانی! و این سوتی‌های عجیب و غریب...! . . (1) برای آغازِ خوبِ نوشته، باید پایان مناسب داشت!!
. . (2) -کتاب روزها را چه کسی نوشته؟ چرخش زمین! -کتاب غزلیّات شمس را چه کسی نوشته؟ خـدا !!
. . نسل امروز به کجا میرود؟؟! . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ چهارشنبه نوزدهم دی ۱۴۰۳ ] [ 8:47 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی امتحانی از نوع املایی! . ایّام امتحانات است و موقع حرص خوردن معلّم‌ها گاهی سوتی‌های عجیبی می‌بینیم بدون اسم و مشخّصات میذاریم اینجا، فقط برای تلنگر به دیگران؛ که مراقب باشید! . (1) ریل قطار !!!
. . (2) کار به صندلی ندارم؛ ولی بـیــلیـط آخه؟! بیچاره حافظ!!
عزیزانم! مهمّ‌ترین علّت این نقص، کمبود مطالعه است و بس! اگر حرفی می‌زنیم، برای خودتون می‌زنیم... . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ چهارشنبه پنجم دی ۱۴۰۳ ] [ 9:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی امتحانی در حدّ افتضاح! . سلام. در ایّام امتحانات، سوتی زیاد داریم! ولی این دانش‌آموز که بعد از 11 سال تحصیل هنوز اسم و مدرسۀ خودش را غلط می‌نویسد استثناست...! . ببینید انشا نوشته دربارۀ شخصیّت‌پردازی خلبان هواپیمای جنگنده
نصف کلماتش را غلط نوشته اون نصف دیگه را هم نتونستم بخونم! . . دلم برای معلّم کلاس اوّل دبستانش سوخت...! . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ دوشنبه سوم دی ۱۴۰۳ ] [ 21:36 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ یکشنبه یکم مهر ۱۴۰۳ ] [ 20:53 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عیدِ امروز و مهرِ فردا 1- تابستان تمام شد و مهرماه هم یهویی رسید؛ واقعاً یهویی! 3- یکی از معایبی که دارم، اینه که زود تند میشم...! (ویژگی یک صفراوی‌مزاج!) . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ شنبه سی و یکم شهریور ۱۴۰۳ ] [ 7:43 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شاگردانی که معلّمِ معلّم خود میشوند. . دیروز و امروز جلوه‌های قشنگی به چشمم آمد. - شاگردی که بعد از کلاس، خلوتی می‌طلبد تا حرف دلش را بزند و آنچنان از عشق صحبت میکند که دل آدم می‌لرزد... و اینکه چگونه یک "عشق پاک" توانسته مسیر زندگی‌اش را بهتر و بهتر کند... و این هفته میرود به زیارت کربلا که با امام حسین(ع) دردِ دل کند... - از شاگردی که بر خلاف ظاهرش، این هفته عازم پیاده‌روی اربعین است و امروز می‌آید برای مرخّصی از کلاس... و آدم می‌ماند که او کجا و من کجا...! - شاگردی که روز تولّدش، بسته‌های غذایی تهیّه میکند و به بچّه‌های کار که مستحقّ هستند می‌دهد؛ در حالیکه خودش هنوز نوجوان است و بعدازظهرها را کار میکند... اینها را که می‌بینم، چقدر می‌آموزم از شاگردانی که معلّمِ معلّم خودشان هستند... + در تمام مدّت 77 سالی که دارم تدریس میکنم، از این صحنه‌ها کم ندیده‌ام... دمتون گرم. . . سعید جرّاحی 1403/5/22 . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی, دلنوشته [ دوشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۳ ] [ 20:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی امتحانی ! . . چند وقتی بود که از این عکس‌ها نذاشته بودم. امروز داشتم آرشیو کلاس را مرور میکردم، که نگاهم به این عکس‌ها افتاد. گفتم ذکرِ خیری شود از سوتی‌های ناشی از "کمبود مطالعه"!! . . (1) نمیدونم چقدر فشار را تحمّل کرده، که تونسته کلمۀ "مطمئنّ" را اینجوری بنویسه!
. . (2) وای از اتوبوس!!
. . (3) اگر از "اهالی مؤدّب" بگذریم، نماز را چگونه میشود گرفت؟؟!
. . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ شنبه ششم مرداد ۱۴۰۳ ] [ 18:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. (1) تصوّر میکنید اینجا کجاست؟ یک پارک تفریحی؟ یا یک منطقۀ کوهستانی؟
. (2) نه، هیچ‌کدام! اینجا "کانون اصلاح تربیت نوجوانان" است!
. (3) این هم فضای کلاس!
یک کلاس به گستردگی یک عدّه جوان و نوجوان . امروز به دعوت کانون اصلاح و تربیت، به این مرکز پرورشی رفتم. رفتم و -طبق برنامهء قبلی- قرار بود یک ساعت باشم، ولی نزدیک به دو ساعت پای صحبت‌های بچّه‌ها نشستم و با هم حرف زدیم. به نظرم یک بار رفتنش مخصوصاً برا ما معلّم‌ها که مشابه این بچّه‌ها سر کلاس‌هامون نشستند، نیاز است و حتماً ارزشش را دارد. حدود 25 نفر بودند که کمترین جُرم‌شون "کیف‌قاپی و زورگیری" بود؛ و بیشترینش هم که متأسفانه "قتل همه اعضای یک خانواده!" با اینکه قبلاً تجربۀ این جلسات را داشتم، و دو تا از داستان‌هایش را -به‌صورت چراغ خاموش- در کتاب "میوۀ ممنوعه" آوردم، ولی امروز حسّ متفاوتی برام داشت. غیر از دو یا سه‌تاشون که کم‌حوصله بودند، بقیه اشتیاق داشتند برای ادامۀ مباحث. ازم خواستند که باز هم برم و این دفعه قرار شد که در زمینه داستان و قصّه‌نویسی با هم کار کنیم. پتانسیل خوبی در بین این نوجوان‌ها و جوان‌ها وجود داره که واقعاً حیف که استفاده نشده و نمیشه... اینها در درون‌شان نیرویی دارند که فقط لازمه به سمت مناسب هدایت بشه و چون نشده، به بی‌راهه رفته... (نمیشد از بچّه‌ها عکس بگیرم؛ ولی قبل از شروع جلسه، چند تا عکس از فضای کلاس گرفتم.) سعید جرّاحی/ دبیر سادۀ ادبیّات 1403/5/6 . . موضوعات مرتبط: روانشناسی، اجتماعی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ شنبه ششم مرداد ۱۴۰۳ ] [ 17:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
کلاس داستان‌نویسی . 1- با دو تا از مراکز فرهنگی، تصمیم گرفتیم که یک دورۀ مقدّماتی و تکمیلی "آموزش داستان‌نویسی" برگزار کنیم. حدود سه هفته پیاپی، در همۀ گروه‌های کلاسی برای دانش‌آموزان پسر، اعلام کردیم برای ثبت نام. در همین وبلاگ هم فراخوان دادیم. به نظرتون چند نفر آمده باشند خوبه؟ جلسۀ اوّل را که رفتم، همگی کارآموزان دختر بودند! و فقط یک نفر آقا! + چرا آقایون این‌قدرررر بی‌خیال‌اند؟؟! . 2- این چند روز، داشتم مراحل انتهایی کتاب جدیدم را آماده میکردم. شبانه‌روز تایپ و ویرایش و بازنویسی و مأخذنویسی. باید برای امروز آماده می‌شد و می‌رفت برای چاپ. صبح با آقای ناشر محترم تماس گرفتم که فایل کتاب آماده است؛ چه ساعتی بیام برای قرارداد؟ ناشر محترم فرمودند من الآن شهر مکّۀ هستم!! . . موضوعات مرتبط: مبانی داستان‌نویسی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, کتاب [ شنبه شانزدهم تیر ۱۴۰۳ ] [ 17:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
کلاس داستان‌نویسی دو تا از سازمان‌های فرهنگی، یک دوره کلاس داستان‌نویسی گذاشته که لینکش را در گروه‌های کلاسی گذاشته‌ام. اگر کسی مایل به شرکت است، آدرسی بگذارد تا لینک و جزئیّاتش را براش بفرستم. + نهایتاً همین در همین چند روز. . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ پنجشنبه هفتم تیر ۱۴۰۳ ] [ 14:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این چند جمله دربارۀ ماجرای جلسۀ امتحان . * چند پست قبل، دربارۀ ماجراهای جالب در جلسۀ امتحان نهایی نوشتم. این هم قسمت دوّمش: 1- امروز پایان امتحانات دهم بود. 2- این یک ماه ایّام امتحانات، دوستان جدیدی پیدا کردم از مدارس مختلف. دوستانی بامعرفت و نانِ حلال‌خورده را برای خودم سوا کردم و قرار شد بیشتر در ارتباط باشیم و حتّی کلاس‌های فوق برنامۀ تابستان هم شرکت کنند. + هیچ چیزی بهتر از معرفت و حلال‌زادگی نیست. 3- قبل از ورود به مدرسه، یکی از شاگردان قدیمی خودم را هم دیدم که رشتۀ خاصّی قبول شده و داره الان فارغ التّحصیل میشه و میگفت که قراره برای ادامه تحصیل برود و قول داد که دوباره برگردد؛ از ایتالیا! 4- امروز جلسۀ آخر حوزۀ امتحانی بود؛ و امتحان ریاضی؛ و 120 دقیقه هم وقت داشت. 5- امروز چون جلسه آخر بود، مطمئنّ بودم که بازرس از اداره میاد. اواخر وقت بود که دیدیم دو نفر آقا و دو نفر خانم وارد جلسه شدند. پوشه‌ها و برگه‌ها و صورت‌جلسه و مدارک را بازدید کردند و سپس آمدند با تک‌تک مراقبان هم سلام و علیک کنند. یکی از آقایان به سمت من آمد و خوش و بش و چاق سلامتی ... و دیدم که اسم کوچکم را صدا زد! تعجّب کردم که چرا اینقدر صمیمی؟! و وقتی تعجّب مرا دید، خودش آشنایی داد که همکلاسی دوران دانشجویی بودیم با هم؛ حدود 77 سال پیش! . 6- یکی از شیرین‌ترین لذّات عمر، خاطره‌بازی است... . سعید جرّاحی 26/3/1403 . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره, تک گویی [ شنبه بیست و ششم خرداد ۱۴۰۳ ] [ 18:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چند خاطره جالب از جلسۀ امتحان نهایی . امروز، اوّلین جلسۀ امتحان نهایی بود. نیم‌ساعت قبل از امتحان، در لحظۀ آخر بهِم خبر دادند که باید به عنوان مراقب برم سرِ جلسه امتحان. صحنه‌های جالبی به چشمم آمد که چند موردش را براتون می‌نویسم. = 1-یکی از دانش‌آموزان وقتی امتحان شروع شد، شاید به 5 دقیقه اوّل نرسیده بود که گفت: تموم شد؛ میتونیم بریم؟!... و رفت! 2- یکی دیگه، چند دقیقه‌ای که نوشت، سرش را گذاشت روی دستۀ صندلی و خوابید؛ خواب عمیق! 3-یکی دیگه را از دور دیدم که هر مطلبی را که می‌نوشت، برای لحظاتی انگشت خودش را می‌مکید! یعنی مثلاً 5 ثانیه می‌نوشت؛ و شاید 10 ثانیه انگشتش را می‌مکید!... تمامِ انگشت را!! 4- همان ابتدا، دانش‌آموزان باید بازرسی بدنی میشدند و سپس باید از جلوی دستگاه الکتریکی برای بازرسی گوشی عبور میکردند. یکی از دانش‌آموزان وقتی رسید جلوی دستگاه، دستگاه آلارم داد و سوت کشید که یعنی وسیله‌ای به همراه دارد! 5 - چون کارت‌های ورود به جلسه همگی عوض شده بودند، برخی دانش‌آموزان کارت خودشونو عوض نکرده بودند، بنابراین برخی جاها و صندلی‌ها عوض شده بود. دانش‌آموزی وارد شد و بعد از چند لحظه برگشت و در حالیکه بغض کرده بود، گفت آقا یه نفر دیگه جای ما نشسته... و زد زیر گریه! 6- و آخر اینکه وقتی جلوی درِ ورودی سالن، دانش‌آموزان را بازرسی بدنی میکردیم، یکی یکی دست‌ها را باز میکردند و ما هم یک بازرسی مختصری میکردیم که گوشی نداشته باشند. یه دانش‌آموز وارد شد و وقتی دید که دست‌هامو باز کردم، او هم دست‌هاشو باز کرد و با لبخند پرید تو بغلم !! . + خدا رحم کنه تا جلسۀ آخر! . . 👇 👇👇 👇👇 👇 👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . .. . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی, خاطره, تک گویی [ شنبه پنجم خرداد ۱۴۰۳ ] [ 17:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دورهمی معلّم و شاگردی . 1) امسال دورهمی‌های خوبی با عزیزان دانش‌آموز داشتم. در این هم‌نشینی‌های خودمونی، حرف‌های خوب و مباحث مفیدی در بین صحبت‌ها شنیده میشه که لازمه که شنیده بشه... و خوشحالم که دوستانم خیلی راحت حرف‌های خودشونو میزنن... که چقدر لازمه مدارس و اولیای مدرسه هم توجّه بیشتری داشته باشند؛ خیلی بیشتر از توجّهی که به نمره و تست و آزمون‌های دانش‌آموز میکنند...! برای خودم هر سال، کلاس‌هایی هستند که به خاطر ندیدن دوبارۀ عزیزانم، دلتنگ‌شان میشم که چقدر زود دیر شد...! + و ممنونم از دوستان باوفایی که بودند و هستند و هستند و هستند... از 77 سال پیش، تا همیشه...! . 3) این هفته، با برخی از همین عزیزان، عازم سفر نمایشگاه کتاب هستیم. . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی, دلنوشته [ دوشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 6:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نوزدهمین مسابقۀ امسال . سوتی امتحانی !! . املای دانش‌آموزان،به طرز فجیعی ضعیف است! تا حدّی که دارن بنده را سکته میدن...! .
. سؤال مسابقه: به نظرتون چرا ؟؟؟ چرا اینقدر املای دانش‌آموزان امروزی ضعیفه؟ . . .. مهلت تمام شد. پاسخ‌های شما ... ..👇 👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی, مسابقه [ جمعه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 6:15 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
جشن متفاوت برای روز معلّم . هر سال عزیزان دانش‌آموز برای جشن روز معلّم، خلّاقیّت‌های خاصّی به خرج میدن. جدای از زحمتی که کشیدند و هزینه‌ای که کردند -که دست‌شان مریزاد- حسّ و حال و لطافت باطن‌شون برام جذّاب بود. انسان باید معلّم باشد و معلّم جدّی و سخت‌گیر هم باشد و باز هم اینگونه عکس‌العمل خالصانه از عزیزانش بگیرد... تا بفهمد که حسّ و حالِ بنده چون است...! . . (1) وارد کلاس که شدم، با این صحنه مواجه شدم!
. (2) و این‌هم نقّاشی پای تخته!
. (3) طرّاحی روی کیک !
ازشون ممنونم... به خاطر صفایی که دارند...🌹
. . (4) این احساس هر چه که باشد، ظاهری نیست؛ یعنی تا "دل"ی نباشد، اینگونه نمیشود... . زیبا نیست...؟؟
. (4) صفحه 86 از کتاب "سرباز فراری"
. . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره, دلنوشته, قطار [ یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 5:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. از این معلّم‌ها دوست دارید براتون سفارش بدم؟ . باید از کشور هندوستان وارد کنیم! . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, طنز [ جمعه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 17:28 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یادِ استادانی که یادشان گرامی شد... . 1- در یک سال اخیر، خبرِ کوچِ چند نفر از استادانم را شنیدم؛ در جوار رحمت خدا. شاید قبلاً اینقدر منقلب نمیشدم، که در این دو سال اخیر...😭 شاید به این دلیل که این روزها بیشتر از هر روز میفهمم معنی آن کلام خاصّ "حضرت استادم" که می‌فرمود: "معلّم شویم؛ که وقتی شدیم، یادمان بشود...!" . 2- خدایشان رحمت کناد، آنانی که رفتند؛ و مستدام و پربرکت باد، زندگی همۀ اساتیدی که سایه‌شان بر سرِ ماست... "بـر لـبِ بحـرِ فنـا منتـظریــم ای ساقی! فرصتی دان که ز لب تا به‌دهان، اینهمه نیست!" . + روز معلّم مبارک... 🌹❤️🌹 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, دلنوشته [ سه شنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 20:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نامعلّم هــا...!
2- عضو یک گروه دبیران هستم که اعضای آن، مثلاً معلّم(!)های این جامعه هستند! گاهی مطالبی در این گروه گذاشته میشه که آدم تعجّب میکنه که اینها واقعاً معلّم‌های جامعه هستند...؟؟!! مثلاً: - یک معلّم(!): معلّم‌ها در کشورهای دیگر، بهترین زندگی را دارند؛ حتّی سر چهارراه وقتی چراغ قرمز است، معلّم میتواند عبور کند!! ولی در ایران فلان و فلان...! - معلّم(!) بعدی: زمان حسن روحانی، یارانۀ مرا قطع کردند و رئیسی که آمد، یارانۀ مرا وصل کرد. امّا من به حسن روحانی رأی میدم! مهم اینه که رئیسی دوباره رأی نیاره!! 3- بعضی وقت‌ها که دیگه افتضاح میشه! گاهی مطالبی در این گروه گذاشته میشه که آدم به جای خنده، باید به حال اعضای آن گریه کنه...! مطالبی در حدّ کانال‌های داعش و بهایی‌ها و وهّابی‌ها و یهودی‌ها و سلطنت‌طلب‌ها...! 4- ... و این را هم می‌دونم که وضعیّت در دانشگاه‌ها نیز به همین شکل است و شاید بدتر ! 5- بعد انتظار داریم که تربیت نسل جدید، مطابق تمدّن و فرهنگ ایرانی و اسلامی ما باشه؟؟! .
... . سعید جرّاحی / نیمه شعبان 1445 . . . 👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, کینه به اسلام [ یکشنبه ششم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 7:23 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سلام. گروه‌های کلاسی در ایتا فعلا قطع هستند. دوستان کلاس 203 فردا شنبه امتحان ادبیّات دارند. بودجه‌بندی امتحان از درس 9 تا 11 است. - به همدیگه اطّلاع‌رسانی کنید. برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 12:54 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بازوان یک معلّم... . دیروز یکی از دوستان قدیمی را دیدم؛ یکی از دوستان در همین عکس؛ از نسل طلایی دانش‌آموزانی که ورّاث‌شان راه اجداد خود را ادامه نمیدهند! نیمساعتی -به‌سرعت برق و باد- هم‌صحبت شدیم و ذکر خاطرات و ایده‌ها و سرگذشت تک‌تک دوستان در این تصویر. . + ... و چه لذّتی دارد برای یک معلّم وقتی نتیجۀ خود را سال‌ها بعد در چهره‌های مصمّم می‌بیند... .
. . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره, تک گویی [ دوشنبه بیست و پنجم دی ۱۴۰۲ ] [ 22:45 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.
به تفکیک استان استان یزد با میانگین 12.04 همچنان در صدر . راستش نمیدونم این خبر، خوبه یا بـد ؟ ولی معدّل 12.04 چرا باید بالاترین باشد؟؟ . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ چهارشنبه بیستم دی ۱۴۰۲ ] [ 9:43 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بارم‌بنـدی امتحانات ترم اوّل: فارسی و فنون ادبی/ تمام پایه‌هـا: . سلام. چون گروه‌های کلاسی زیاد بودند، و ممکن بود که کلاسی از قلم بیفتد، همه را اینجا گذاشتم. . .
.
.
.
.
.
. . سؤالات امتحان تقریباً بر همین اساس طرّاحی میشوند؛ مگر اینکه برخی دروس اندکی عقب باشیم و به سرفصل نرسیده باشیم، که ممکنه در حدّ 0/5 یا مثلا 1 نمره بالا و پایین‌تر باشه. . موفّق باشید. . .
. . 👇👇👇👇 . . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ پنجشنبه سی ام آذر ۱۴۰۲ ] [ 16:13 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ماجرای قابل تأمّل در شغل معلّمی! . از روز اوّل مهرماه، تکالیفی را برای هر کلاس تعیین کردیم به عنوان کارِ عملی، که هر کسی که علاقمند است که نمرۀ اضافه و ارفاقی داشته باشه، این چند موارد را انجام دهد. همان روز و دقیقا همان لحظه این را هم گفتم که تکالیف عملی خودتون را نذارید برای دقیقۀ 90 در روز آخر ! ...و این را هم گفتم که برخی کاهلان در روزهای آخر می‌آیند و خواهش و التماس که اگر میشه یک روز دیگه مهلت بدید تا ما برویم و یکی از تکلیف‌ها را انجام بدیم و برگردیم! همۀ اینها را روز اوّل طی کردیم. + الان روزهای آخر ترم است و دوباره همان حکایت دقیقۀ 90 در روزهای آخر و خواهش و التماس‌ها که... به یکی از کلاس‌ها یک هفته مهلت دادم. امروز پایان همان مهلت اضافه بود و فقط دو نفرشان تکالیف عملی را ارائه دادند! . + به یاد روزی افتادم که نامۀ اعمالِ انسان‌ها را به دست‌شان میدهند و برخی انسان‌ها التماس میکنند که یک روز دیگر به من اجازه دهید به دنیا برگردم تا جبران کنم... ولی هیچی به هیچی...! . . . 👇👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: روانشناسی، دینی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۴۰۲ ] [ 20:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. سوتی امتحانی افتضاح! . به نظرتون آیا این برگۀ امتحانی یک دانش‌آموز سوّم دبستان است؟؟ نـَـع ! این برگۀ ادبیّات فارسی کلاس یازدهم است؛ از یک عدد مهندس آینده! . . . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ جمعه هفدهم آذر ۱۴۰۲ ] [ 20:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نادر ابراهیمی و تکان‌دهنده‌ترین جمله دربارۀ آموختن... . [اگر] شاگردی کمتر از معلّمش بداند، دنیا را به عقب می‌راند ! و شاگردی که به قدر معلّمش بداند، جهان را متوقّف میکند... . برچسب‌ها: نادر ابراهیمی, کلاس درس و امتحان [ جمعه هفتم مهر ۱۴۰۲ ] [ 9:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شمارش معکوس هم تمام شد! . همین چند روز پیش میخواستم بنویسم شمارش معکوس برای اوّل مِهر شروع شد؛ تابستان تمام شد؛ به یک چشم به هم زدنی! . + تابستان چه کردیم؟ اگر مفید گذشت، طول عمر نیز به همان شکل مفید می‌گذرد... . سعید جرّاحی - 31/6/1402 برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ جمعه سی و یکم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 11:47 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی امتحان شهریور+ عکس . مشغول تصحیح برگه‌های امتحانات شهریور هستم! بچّه‌ها هم بدجور در فکر "شهریور" هستن!!! آنقدر که موقع جواب دادن به سؤالات هم کلمۀ "شهریور" را فراموش نمیکنند...! .
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ یکشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 17:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ماجرای این پیامک! . 1- یکی از شاگردانم دیروز پیامک داده که استاد اگر امکان داره امتحانم را تجدیدنظر کنید و یک‌کم ارفاق کنید تا تجدید نشم! -پرسیدم: یه‌کم نمره، یعنی چقدر؟ -میگه حدود 4-5 نمره!! این دانش‌آموز خواب‌آلود، یک سال درست نخونده؛ تکلیف انجام نداده؛ امتحاناتش افتضاح بوده؛ در کلاس گاهی بی‌ادبی میکرده؛ غیبت کلاسی زیاد داشته؛ یک سال هرچی گفتم گوش نکرده و وظیفه‌اش را انجام نداده؛ تازه امتحان پایانی هم شده 3 !! حالا به نظرتون این یه‌کم نمره را ارفاق کنم یا نه؟؟! (+ نذارید پیام‌ها دیر بشن...!!!) . 2- این چند روز، یک سفر یهویی پیش اومد... با تجربه‌ای تازه. + یا به سفر بروید؛ یا سفرنامه‌های دیگران را بخونید... . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سفرنامه [ پنجشنبه هشتم تیر ۱۴۰۲ ] [ 8:20 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی‌های امتحانی + عکس . سوتی‌های این هفته به غلط املایی می‌پردازیم. . . (1) امسال این دانش‌آموز، سرشار بود از سوتی‌های گفتاری و نوشتاری!
. . (2) این هم یک دانش‌آموز دیگر
. . (3) و ایشون که وقتی لب باز می‌کرد، خنده‌ام می‌گرفت! از بس که نمی‌دونست چی داره میگه...!
. . (4) ایشون میخوان در آینده شاعر و نویسنده بشن!
اتّفاقاً یکی از سؤالات امتحان را هم با یک غزل شیرین از خودشون پاسخ داده‌اند! که در نوبت‌های بعد براتون میذارم! . . . اگر بخوام در یک جمله آسیب‌شناسی بکنم این را میگم که نسل امروز اصلا با خواندن و نوشتن غریبه شده. از فضای مجازی، فقط دیده و شنیده و لایک کرده!!! اصلا نمیدونه کلمه چیه! کلام کدومه! و جمله‌بندی یعنی چه...! . . . . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ جمعه دوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 8:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سالی که گذشت... . امسالِ تحصیلی که گذشت، یکی از بهترین و متفاوت‌ترین سال‌های تدریسم بود؛ در شاخص‌های مختلف. در کلاس‌ها، دوستان خوبی پیدا کردم که رابطۀ صمیمی‌تری با هم داشتیم. درددل‌هایی که عزیزانم باهام داشتند، نشون میداد که چقدر نیاز دارند به معلّمی که حسّ نزدیک‌بودن بهش داشته باشه... اردوهایی که امسال رفتیم، سابقه نداشت. + به هر حال، قرار بود سال بعد کلاس کمتری بگیرم. ولی به قدری امسال خوب گذشت، که سال بعد تمام هفته را پر کردم؛ حتّی ساعت‌های اضافه را! سعید جرّاحی 1/4/1402 . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ پنجشنبه یکم تیر ۱۴۰۲ ] [ 23:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این چند سوتی امتحانی! . این روزها شبانه‌روز مشغول تصحیح برگۀ امتحانات هستم. با اعمال شاقّه! . (1) در متن داستان اومده که مکان داستان در مدینه است. بعد دانش‌آموز نوشته مکّه!!
. (2) این هم یک دانش‌آموز دیگه در همان سؤال! املای ذی‌الحجّه و ذی‌القعده !!
. . (3) کلمۀ "نرگس" در ادبیّات، گاهی استعاره از "چشم" است. ولی چجوری ایشون "تهران" برداشت کرده‌اند !
. . (4) ایشون هم که زده به سیم آخر! حرف " د " را کاملاً وارونه نوشته!!!
. خدایا! صبر عنایت کن...! . . . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ جمعه بیست و ششم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:16 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مسابقه طور ! تکمیل این داستان کوتاه . برای تکمیل نمرات مستمرّ، علاوه بر اینکه تا جمعه فرصت دارید که کتاب‌های معرّفی‌شده را تهیه کنید، در این طرح نوشتاری هم شرکت کنید: کافیست که این جمله را تبدیل به یک داستان کوتاه کنید. شغل من معلّمی است؛ و الآن در ایّام امتحانات هستیم. دیروز مراقب جلسۀ امتحان بودم. وسط امتحان دیدم که دو نفر از دانش‌آموزان مشغول تقلّب هستند. من ... [ مابقی داستان از شما...] . لطفاً داستان را در چند سطر کوتاه تکمیل کنید، و به صفحۀ ایتای بنده ارسال نمایید. (فرصت فقط تا جمعه.) . . . موضوعات مرتبط: داستان برچسب‌ها: مسابقه, کلاس درس و امتحان [ یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 8:52 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی امتحانی از این نوع ! . . ایّام امتحانات رسید ؛ و دوباره بازار سوتی‌های امتحانی هم گرم شد! . (1) ثروت آفریدگار
. . (2) امان از بدخطّی! رحم کنید به ما معلّم‌هـا !
. طبق آیین‌نامۀ امتحانات، اگر جواب سؤالی قابل خواندن نباشد، در حکم ننوشتن آن است؛ و نمره‌ای به آن تعلّق نمی‌گیرد! . . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ سه شنبه نهم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 20:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. علاقه به مدرسه با رسم شکل! . . معلّم به شاگردانش گفت: آرزوی خود را نقّاشی کنید! و این شاگرد بااستعداد این نقّاشی را کشید... . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, طنز [ سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 22:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. روز معلّم را تبریک میگویم، به همۀ معلّم‌ها و اساتید خودم که اندیشیدن را آموزش دادند...
.
موضوعات مرتبط: فرهنگی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. فیلمی از عکس‌العمل یک کودک کم‌بینا هنگام عینک زدن . امروز در کلاس ادبیّات، درس "قصّۀ عینکم" را داشتیم. اون‌جایی که قهرمان داستان تعریف میکنه که چشمش ضعیف بوده ولی کسی نمیدونسته که مشکلش چیه. تا اینکه به صورت اتّفاقی عینک یکی از مهمان‌ها را به چشم میذاره و تازه متوجّه مشکل خودش میشه. = به یاد این فیلم کوتاه از یک کودک افتادم که وقتی عینک به چشم میذاره، چه عکس‌العملی نشون میده. . این همان فیلم کوتاه است. ببینید و لذّت ببرید ؛ و خدا را شکر کنید بایت سلامتی خودتون... . . .
موضوعات مرتبط: پزشکی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 19:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 22:56 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این چند سوتی امتحانی! . (1) روح جنون در این بیت، آرایۀ "استعاره" دارد. (اضافۀ استعاری)
. . (2) رابطۀ خداوند و عزرائیل را با اضافۀ استعاری نمیفهمم!
. . (3) کتاب‌های نثر مولانا: مکاتیب، مجالس سبعه، فیه نا فیه.
امّا : شاید دوستِ این دانش‌آموز گفته "مثنوی مولوی" و گوش این دانش‌آموز شنیده "غزنوی مولوی"! .
. . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ پنجشنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 19:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این دو سوتی امتحانی! + عکس . (1)
بوستان و گلستان از سعدی! . . (2) قانونی در کلاس داریم که: اگر کسی در جلسۀ قبل غایب بود، حقّ ندارد بگوید غایب بودیم! باید از دوستانش جزوه بگیرد ، تا درس را بخواند و در کلاس حاضر شود.
نبودیم نداریم...! . .
. . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ پنجشنبه چهارم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 6:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این دو سوتی امتحانی + عکس . . (1) کتاب مرصادالعباد : نجم الدّین رازی کتاب تحفة الاحرار: جامی
اینکه برعکس نوشته، به کنار؛ چرا در جلسۀ امتحان، گوشش اشتباه شنیده آخه؟؟؟! . . . (2) اوّلش فکر کردم که مجنون و لیلی را با هم اشتباه گرفته! بعدش دیدم با زینب و مریم هم اشتباه گرفته..! .
. . . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ یکشنبه نهم بهمن ۱۴۰۱ ] [ 20:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ شنبه یکم بهمن ۱۴۰۱ ] [ 20:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باز هم سوتی امتحانی! . . احتمالاً داستان "پیرمرد، چشم ما بود" را میشناسید. زندگی‌نامۀ نیما یوشیج است از زبان جلال آل احمد. در این سؤال، پرسیده شده که : "منظور از پیرمرد کیست؟ و حالا جواب این دانش‌آموز 👇 👇
👇 دیگـه کم‌کـم دارم نگران این نسل جدید میشم...! . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ پنجشنبه پانزدهم دی ۱۴۰۱ ] [ 22:49 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دو خاطره از جلسۀ امتحان . گاهی برنامۀ مراقبت داریم در جلسات امتحان مدارس. جمعیّت شلوغ در سالن، و هر کلاسی هم در ردیف خودش. اون روز برنامۀ "فنون2 یازدهم" داشتیم. به صورت اشتباهی، به یکی از دانش‌آموزان یازدهم ، "برگۀ فنون1 دهم" رسید! این آقا نزدیک 25 دقیقه نوشت و نوشت! تازه اون وقتی فهمید برگۀ خودش نیست، که به یک سؤال سخت رسید!!!
سعید جرّاحی 7/10/1401
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی, خاطره [ چهارشنبه هفتم دی ۱۴۰۱ ] [ 8:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شوخی شوخی سِکسِکه! . تا حالا فکر میکردم "تند غذا خوردن" علّت اصلی سِکسِکه است! ولی امروز فهمیدم علّت‌های دیگر هم میتواند داشته باشد! مثلاً چای خوردن! البتّه تصوّر کنید که مراقب جلسۀ امتحانات ترم هستید، و در آن سکوت محض، شروع میکنید به چای خوردن، و یهو سِکسِکه‌ات هم شروع میشود...!
. . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره, تک گویی [ شنبه سوم دی ۱۴۰۱ ] [ 15:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. فصل امتحانات شروع شد؛ سوتی دانش‌آموزان هم شروع شد!! . .
. این آقا، بعد از اینهمه سال، هنوز نمیداند "آل احمد" یعنی چه؟! دیگه بگذریم که فکر میکند که خانم پروین اعتصامی، یک آقـا است!!! . . . 👇👇👇👇 . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ چهارشنبه بیست و سوم آذر ۱۴۰۱ ] [ 20:7 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دقیقۀ 90 تحصیلی...! . 1- دانش‌آموزان همیشه دقیقۀ 90 یادشان می‌افتد که امتحان دارند و باید بخوانند! 2- هفتۀ اوّل مهرماه، یک‌سری فعّالیّت جنبی و تحقیق درسی برای دانش‌آموزان تعیین کردم، تا جبرانی باشد برای نمرۀ مستمرّ. و به آن‌ها گفتم که سعی کنید در همین مهرماه، و نهایتاً آبان که سرتون خلوت‌تر هست، این تحقیق‌ها را آماده کنید؛ و تأکید کردم که نذارید برای اواخر ترم آذرماه، که ترافیک امتحانات زیاد میشود! 3- الان اواخر آذرماه است، و دقیقاً دقیقۀ 90 ترم! و گفتیم مهلت تمام است. شاید 90 درصد دانش‌آموزان، کم‌کاری کردند و هنوز چیزی تحویل نداده‌اند! . 4- زندگی و عمرِ انسان هم مثل همین ترم‌های درسی است؛ که ناگهان به دقیقه 90 عمر میرسیم...! . سعید جرّاحی 18/آذر/1401
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, زندگی [ جمعه هجدهم آذر ۱۴۰۱ ] [ 7:37 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اتّفاقی که به‌طور اتّفاقی نمی‌افتد...! . نه تنها شاگردانم، بلکه بنده خودم شخصاً معتقدم که معلّم سختگیری هستم! شاید مهمّ‌ترین دلیلش هم "جدّیّت و اهمّیّت دادن به معلّمی" است. شاید برای نسل امروز، خوشایند نباشد این جدّیّت؛ و این خوشایند نبودن، عادتی است که متأسّفانه برخی همکاران به دانش‌آموزان امروز، تلقین میکنند...! پس طبیعی است که مشکلاتی هم برایم پیش بیاید! ... ولی نمیدانید چه لذّتی دارد وقتی به‌صورت اتّفاقی در موقعیّتی قرار بگیری، که تو را به عنوان یک معلّم صاحب برند معرّفی کنند... چیزی که تمام این سال‌های تدریسم، دیدم و شنیدم؛ و دیروز و امروز ، بیشتر... معلّم صاحب برند در روش تدریس، در حسّاسیّتی که روی جزئیّات کار معلّمی دارم؛ در مسائل نوشتاری و خوانشی، و از همه مهمّ‌تر در کتاب و کتابخوانی. + گاهی یک اتّفاق، به صورت اتّفاقی برایت پیش می‌آید، که اتّفاقی نیست! اتّفاقی که خستگی 77 سال تدریس را از تنت به در میکند...! ++ شکر. . سعید جرّاحی / دبیر سادۀ ادبیّات مورّخ 10 /آذر / 1401 . . 👇👇👇👇 . . . موضوعات مرتبط: فرهنگی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ پنجشنبه دهم آذر ۱۴۰۱ ] [ 18:19 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
چند ساعت کلاس میریم؟ چند ساعت موبایل داریم...؟؟! . 1- هر دانش‌آموز در طول سال، حدود 800 ساعت به کلاس میرود. 2- اگر این 800 ساعت را نه برای 9 ماه تحصیلی، بلکه برای 12 ماه (یعنی 365) روز سال محاسبه کنیم، به‌طور میانگین میشود: 2 ساعت. . 3- امّا در همین 365 روز، به‌طور میانگین حدود 4 ساعت در روز، با رسانه‌ها (موبایل، تبلت، کامپیوتر، و تلوزیون) مشغول است...! . . . 👇👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: فرهنگی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ سه شنبه هشتم آذر ۱۴۰۱ ] [ 19:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دیالوگ زیبا: امتحان کتبی یا شفاهی؟! . - کتبی من خیلی بَـده؛ امّا شفاهی من فقط بده!! . سکانسی از سریال زیبای "دودکش2" (دیالوگ بهروز مشتاق) . برچسب‌ها: سکانس تماشایی, طنز, کلاس درس و امتحان [ یکشنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۱ ] [ 19:37 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اعتصاب معلّم‌ها در ایران و کانادا . 1) در ایران (پارسال): تعدادی از معلّم‌ها اعتصاب کردند. نخست وزیر کانادا: ما از معلّم‌های ایرانی حمایت میکنیم!! . 2- در کانادا (همین امروز): تعدادی از معلّم‌ها اعتصاب کردند. نخست وزیر کانادا: هر معلّمی که به کلاس نرود، 4000 دلار جریمه میشود! . 👇👇👇👇 . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, کانادا [ دوشنبه شانزدهم آبان ۱۴۰۱ ] [ 19:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی دانش‌آموزی! . .
مولوی، سه کتاب نثر دارد؛ به نام‌های 1- فیه ما فیه/ 2-مکاتیب/ 3- مجالس سبعه
ولی این دانش‌آموز ادب‌دوست، اسم دو تا کتاب از دو نفر دیگه نوشته! موش و گربه که از عبید زاکانی است گلستان که از سعدی است. ولی ایشون گفته "گلستان سعدی"، از مولانا است! . . . 👇👇👇👇 . . موضوعات مرتبط: ادبیـّات برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ جمعه بیست و نهم مهر ۱۴۰۱ ] [ 9:35 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آمپول امتحان! . میگن اون پنبه‌ای که قبل از آمپول می‌مالند، استرسش بیشتر از خودِ آمپوله! . امروز توی کلاس گفتم: بچّه‌ها موافقید که هفتۀ بعد، یه امتحان کوچولو بگیریم" = دیدم یکی از بچّه‌ها رنگش عوض شد!!! . . برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, طنز [ دوشنبه هجدهم مهر ۱۴۰۱ ] [ 19:54 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. جلسۀ اوّل کلاس در هفتۀ اوّل مهرماه! . کلاسی، با جمعیّت 4 نفر، ولی چون این هفته چند تعطیلی داشتیم، نیامدند! و فقط همین یک نفر! این هم خاطره‌ای شد در این سال‌های تدریس!
.
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ چهارشنبه ششم مهر ۱۴۰۱ ] [ 16:15 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هدایت تحصیلی یا تحصیل اجباری ؟؟؟
این روزها، کلاس‌های ترم تابستان را داریم برگزار میکنیم؛ برای دانش‌آموزانی که در امتحانات خرداد، نمرۀ قبولی نیاوردند و تجدید شدند. دیروز در کلاس، از چند نفرشون پرسیدم چرا تجدید شدید؟ اکثراٌ گفتند که علاقه‌ای به این رشته نداریم و به زور پدرومادرمون اومدیم! دلم براشون سوخت! راست میگفتند؛ هدایت تحصیلی مدارس که فرمالیته است و از آنطرف هم والدین نیز چشم و همچشمی و بلندپروازی! یکی از همین بچّه‌ها میگفت: چند ساله که باتری‌سازی کار میکنم و شاید دو سال دیگه بتونم مغازه باز کنم. او میگفت: میخواستم برم هنرستان، رشتۀ برق، یا مکانیک؛ ولی مادرم به زور گفته باید رشته انسانی بخوانی!
حالا این نوجوان که استاد برق اتومبیل است و من حاضرم تعمیر ماشینم را به او بدهم، آمده دبیرستان، و به‌زور درس میخواند؛ به‌طوری‌که مجموع تمام نمرات یک سال تحصیلی او، مجموعاً 20 نمیشود!!! . + اگر علّت ضعف علمی مدارس را خواستید، جایی دیگر دنبالش نگردید! علّتش همین است!!! . سعید جرّاحی- معلّم سادۀ ادبیّات 27/5/1401 . 👇👇👇👇
. موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی [ پنجشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۱ ] [ 22:24 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
خاطره‌ای از پایان یک روز درسی!
چند سال پیش، دو روز در هفته را در یک استان دیگر تدریس میکردم. ظهر دوشنبه برمیگشتم یزد؛ تا برای کلاس سه‌شنبه اینجا آماده بشم. یادمه هفتۀ اوّل مهرماه که رفتم اونجا، ایّام محرّم بود. ظهر دوشنبه که کلاسم تمام شد، رفتم مسجد مرکزی آن شهر که نماز ظهر را بخونم؛ و بزنم به دلِ جادّه. وقتی وارد مسجد شدم، نماز تمام شده بود و مردم داشتند آماده میشدند برای ناهار نذری امام حسین(ع). من هم یه گوشه‌ای ایستادم و نمازم را بستم. چون شکسته بود، زود تمام شد. بعد از نماز دیدم، همه دارن به من نگاه میکنن! حتّی بچّه‌های کوچک را هم دیدم که دارن پِچ پچ میکنن! بعضیا هم خنده‌های پنهانی...! تعجّب کردم! نمیدونستم چرا؟ بی‌توجّه به نگاه‌ها و خنده‌ها، بلند شدم که نماز دوّمم را ببندم، که دیدم خادم مسجد آمد جلو و گفت: "آقا! قبله را اشتباه ایستادید!!!" ای داد...! عجب غفلتی کرده بودم...!مسجد، تقریبا تازه‌ساز بود و من به قبله توجّه نکرده بودم! تشکّر کردم و نماز اوّل را دوباره خواندم. + بعد از دو نماز، خستگیِ همۀ آن روز، با غذای نذری آن مسجد، به در شد. .
👇👇👇👇
. برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره [ سه شنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۱ ] [ 16:48 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اشتباه سلیقه‌ای در آموزش و پرورش!
معاون یکی از مدارس میگفت: قراره سال بعد، از ساعات درس "سواد رسانه‌ای و نگارش" کم کنیم، و به‌جاش به درس‌های فیزیک و شیمی و زیست و ریاضی اضافه کنیم! گفتم: این نظر شماست؟ یا نظر آموزش و پرورش؟ گفت: نظرِ ما !
+ به‌عنوان یک معلّم با 77 سال سنّ، و تجربۀ تدریس میگم که: از وقتی همین تنگ‌نظری‌ها و بدسلیقگی‌ها در آموزش و پرورش شروع شد، از همان موقع نیز خطاهای اجتماعی و بیسوادی در جامعه شروع شد!
نوجوانی که نمیتواند حتّی چند سطر مطلب ساده بنویسید ، یا عکس و فیلمی را که در فضای مجازی می‌بیند، نمیتواند تحلیل کند، اگر شیمی و ریاضی و فیزیکش خوب بشود، چه میشود؟؟؟! + ... گزیده‌تر برد کالا!!!
سعید جرّاحی 31/4/1401 موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ جمعه سی و یکم تیر ۱۴۰۱ ] [ 13:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
وقتی قلم روی کاغذ میذارید، اوّل تاریخ بزنید !
امشب، موقع قدم زدن، یکی از شاگران قدیمی خودم را دیدم. شاید برای معدود مواردی بود که شناختم! اکثر مواقع، چهره‌های در حال رشد دانش‌آموزان، آنقدر تغییر کرده که تشخیص نمیدم؛ و باید ازشون بخوام که خودشون بگویند کی و کجا؟؟! ولی امشب شناختم! از درس و کارشون پرسیدم: مدیر یک کارخانه و صاحب یک درمانگاه پزشکی نزدیک منزل ما، که هر روز از مقابلش عبور میکردم و نمی‌دیدم!!
نکتۀ جالب‌انگیزناک در ملاقات امشب این بود که : چند تا یادگاری از آن سال‌ها را یادآوری کردند؛ از کلمۀ مستطاب "نقد" که میگفتم همیشه پررنگ‌تر و متفاوت بنویسند؛ تا فردوسی حکیم،... و مهمّ‌تر از همگی، تأکید روی "تاریخ زدن" بالای هر نوشته بود؛ و گفتند که چقدر این عادتِ تاریخ زدن، تا الان براشون مفید بوده...
+ لذّت بردم از این مصاحبت و یادگاری خوب! + + اینگونه بامعرفت باشیم...
سعید جرّاحی/ دبیر سادۀ ادبیّات 29/4/1401 برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, تک گویی, خاطره [ چهارشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۱ ] [ 22:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی های جدید امتحانی !
چند روزی است که امتحانات تمام شده، و نمرات هم اعلام شده. ولی سوتی دانش‌آموزان، مگه تمام میشود؟! . .
(1)
"پدر شعر نو"، لقب نیما یوشیج است. سؤال امتحان این بوده: آخرین کسی که بالای سر نیما ینوشیج بود، چه کسی بود؟ نوشته : پدر شعر نو !
(2)
می‌دانید که سؤال شعر حفظی در امتحانات ادبیّات چگونه است. از نظر این دانش آموز شاعر مورد نظر، هر دو مصرع را یک جور سراییده ! ضمن اینکه: واقعاً "قاعدۀ ممال چیست؟؟!
. .
(3)
مبارزه کرد و جلوی ظالمان ایستاد، و در آخر ، او را "سر به نیست" کردند ؛ یعنی او را از بین بردند....!! . .
خدایا! به ما معلّم‌ها صبــر بـده!
👇👇👇👇
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی, طنز [ یکشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۱ ] [ 10:56 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی از نوع قاعدۀ قافیه!
تا وقتی که امتحان هست، سوتی امتحانی هم هست!
(1)
در علم عروض و قافیه، کلّاً 2 قاعده بیشتر نـداریم! قاعدۀ 1 / قاعدۀ 2 ولی ایشون احتیاطاً 10 قاعده را یاد گرفته! . .
(2)
ایشونم از بس شکّ داشته که 1 یا 2 تصمیم گرفته -این‌شکلی- هر دو را بنویسد! شاید دلِ معلّم به رحم آید...!!
+ و نمیداند که اگر معلّم بفهمد کسی قصد دارد او را فریب دهد، سخت عصبانی میشود...!!
👇👇👇👇
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ جمعه سوم تیر ۱۴۰۱ ] [ 20:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ارفاق در نمره‌ها، آری یا خیر ؟؟! مسأله این است؟؟
این روزها، شبانه‌روز مشغول تصحیح برگه‌های امتحانی هستم؛ و تا جایی که امکان دارد، با ارفاق و دست بالا نمره می‌دهم. ولی گاهی بوده‌اند و هستند دانش‌آموزانی که هر نمره‌ای بگیرند، باز هم ایراد می‌گیرند و اعتراض میکنند! که یعنی ما بیشتر می‌شدیم!! اتّفاقاً هرموقع که به برگۀ این افراد میرسم، دقیق‌تر و ریزتر می‌خوانم! و چون هر نمره‌ای که بهشون ارفاق کنم، باز هم بی‌معرفتی میکنند، راستش دلم نمیاد که آنچنان ارفاق کنم...!
+ عادت کنیم که همیشه، ممنون باشیم از اطرافیانی که به ما لطف دارند. و از خداوند عزیز. همیشه شاکر باشیم؛ و هرگز غُر نزنیم...! چون نعمت‌ها از ما گرفته میشود...
سعید جرّاحی / دبیر سادۀ ادبیّات 26/3/1401 برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 16:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی تقلّب ؛ و تاریخ ادبیّاتی ! . . (1)
صائب تبریزی، شاعر قرن 11 است. یعنی حدود 400 سال پیش! و نه معاصر! . . .
(2)
یعنی به دانش‌آموزی که نمیدونه شاهنامه یک کتاب نثر نیست، چی باید گفت؟؟؟! . . . . (3)
این هم برگۀ یک دانش‌آموز نسبتاً خوب! به‌جای کاخ، نوشته کاج !
❌️ امان از ضعف بینایی، موقع تقلّب در جلسۀ امتحانی!!!
👇👇👇👇
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 14:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باز هم سوتی "غلط املایی !"
موضوع انشا داده بودیم: نژاد پرستی و این هم املای دانش‌آموز عزیز!
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ دوشنبه بیست و سوم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 7:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتیِ زمانِ خوردن!
یک داستان کوتاه نوشتم؛ بعدش پرسیدم یک واژه دربارۀ زمان بنویسید. جواب داده "می‌خوردم"!!!
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ سه شنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 22:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی‌های امتحانی!
سلام. فصل امتحانات شروع شد؛ و سوتی‌های دانش‌آموزی هم دوباره نقل مجلس شد!
این دو عکس را گذاشتم، برای عزیزانی که به‌دنبال نمرۀ کامل هستند؛ که بدانید که برگه‌هاتون خیلی مشکل دارند...!
(1) در امتحان نگارش، سؤال تئوری هم داریم. اکثر کسانی که نمرۀ پایین میارن، به‌خاطر همین سؤالات است!
. .
(2) اسم نخستین کتاب نثر فنّی، "کلیله و دمنه" است. امّا ایشون نوشته "کتاب" است!!! ضمن اینکه نویسنده‌اش را نوشته "رودکی و فردوسی"! در حالیکه این دو شاعر، اصلا نثر ندارند؛ چه رسد به نثر فنّی!!
.
+ راستی در امتحان نگارش، سفارش در سفارش کردم که موقع نوشتن انشا، حتماً حتماً "حاشیهگذاری" کنید!! شاید 1401 بار تکرار کردم، در کلاس و بیرون کلاس و در گروه و کانال و و وبلاگ! بازم 90 درصد دانش‌آموزان حاشیهگذاری نکردند؛ و نمره‌اش را از دست داده‌اند!!
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ دوشنبه نهم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 22:49 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این دو حکایت از نتایج کلاس‌های مجازی! یا عدم مطالعۀ آزاد...!
امروز مراقب جلسه امتحان بودم. یه بخش سالن، دورۀ دوّم؛ و بخش دیگر هم دورۀ اوّل. یه دانش‌آموز کلاس هشتمی کنار من بود. هر 5 دقیقه یک‌بار میپرسید: ببخشید،چقدر دیگه تا پایان امتحان وقت داریم. و منم زمانش را میگفتم. بازم 5 دقیقه بعد میپرسید: ببخشید، چقدر دیگه تا پایان امتحان وقت داریم؟ بهش گفتم اگر سؤالات را نوشتی و تمومه، خب پاشو برگه‌ات را تحویل بده! -گفت: بله تمومه؛ ولی نمیتونم برم! -گفتم چرا؟ -گفت: اگر قبل از "یک‌ساعت و نیم"، از جلسه امتحان برم بیرون، مادرم شاکی میشه!!!
2) دورۀ اوّل، امتحان علوم داشتند. یکی از دانش‌آموزان در جواب این سؤال که "نام یک حیوان پستاندار تخم‌گذار را بنویسید" جواب نوشته بود: "شُتـر" !!! معلّمشون رفت بالا سرش گفت این چیه نوشتی؟ آخه شتر؟؟ -اصلا شتر می‌دونی چیه؟ تا حالا شتر ندیدی؟ -دانش‌آموز گفت: نـه!!
سعید جرّاحی 7/3/1401 برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, خاطره, طنز [ یکشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 7:53 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
حال و هوای این‌روزهای مدارس آمریکا!
🔺 کریس مورفی، سناتور آمریکایی خطاب به نمایندگان مجلس سنا، درباره بی‌تفاوتی نسبت به کشته‌شدن کودکان و مردم این کشور با سلاح گرم گفت: 🔹بچّه‌هامون با ترس و لرز به مدرسه میروند! داریم چکار میکنیم؟؟
- کریس مورفی: 🔹این اتّفاق ، فقط در کشور آمریکا می‌افتد و در کشورهای دیگر چنین اتّفاقی رخ نمیدهد. 🔹هیچ کجای دنیا وقتی کودکان به مدرسه میروند فکر نمیکنند که قرار است تیر بخورند!! 🔹خرید سلاح در آمریکا آسان‌تر از خریدِ حیوان خانگی است...!
(اصل فیلم سخنرانی این سناتور آمریکایی در کانال تلگرامی ما موجود است.)
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, آمریکا [ پنجشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 18:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باور کنید که آروزی ما موفّقیّت شماست...!
این عکس را امروز دیدم. باور کنید غیر از این نیست که بخواهیم شما موفّق بشید؛ و چه کنیم که همه چیز هم در دستان ما نیست!
سعید جرّاحی- دبیر ادبیّات 3/3/1401
موضوعات مرتبط: عکس برچسب‌ها: طنز, کلاس درس و امتحان [ سه شنبه سوم خرداد ۱۴۰۱ ] [ 19:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مطالب باطلی که به خوردِ دانش‌آموزان ما داده میشود...!
این چند جلسۀ آخر، آخرین وصیّت و نصیحت‌ها معلّم و شاگردی را به شاگردانم در کلاس‌ها میگویم. که غیر از درس، سعی کنید هنر یا فنّی را هم در کناش بیاموزید...
روز 21 اردیبهشت امسال، رهبر در جمع معلّم‌ها و مسؤولان آموزش و پرورش گفتند: خیلی از این علوم و دروسی که در کتاب‌های مدرسه است، علمِ لایَنفع است! یعنی اطّلاعات بیخود و غیرمفید، که نه به دردِ دنیای کسی میخورد، نه آخرت!
+ امیدوارم روزی برسد، که تحوّل آموزشی هم شروع شود...
سعید جرّاحی / معلّم ادبیّات- 22/2/1401 موضوعات مرتبط: علمی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ جمعه بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 8:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نام کتاب‌هایی که خوانده‌اید...
سلام. برای ثبت نمره‌های مستمرّ، فرصتی نیست. اوّل سال، یه قولی داده بودم، و آن اینکه هرکسی که مطالعه آزاد دارد و کتاب غیر درسی خوانده است، اسم کتاب را بنویسد، و ما به اندازۀ ارزش آن کتاب، امتیازی به نمرۀ مستمرّش اضافه میکنیم. بنابراین دوستان عزیزی که از ترم دوّم، (یعنی از بهمن 1400 تا الان) کتاب غیردرسی خوندید، اسم کتاب و نویسندۀ آن را در قسمت نظرات همین پست بنویسند. فرصت اندک است؛ ممنون. سعید جرّاحی 21/2/1401
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, کتاب [ چهارشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 23:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باز هم چند سوتی امتحانی !
سلام. نزدیک امتحانات است؛ و دوباره آغاز سوتی‌های نوشتاری!
(توضیحات در زیر عکس) . .
(1)
1- تهمتن: لقب رستم است؛ و پدر سهراب! 2- هجیر: فرمانده لشکر ایران در زمان حملّ سهراب به ایران گردآفرید: دختری است که به جنگ سهراب میرود! . . .
(2)
پرسیده شده: نام کتاب دکتر اسلامی ندوشن؟ نوشتند: جلال آل احمد !!! 🤦♂️
. . .
(3)
یعنی چیو غلط نوشته؟؟؟! به نظر شما اصلاً چرا نمرۀ این عزیزان، اینقدر کم میشه؟؟؟
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 19:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
روز معلّم
سلام. روز معلّم، مبارک باشه بر همه معلّم‌های گرامی و محترم، و نیز بر همهء متعلّمان عزیز. (یعنی دانش‌آموزان و آموزندگان) امسال به همین سادگی...! سعید جرّاحی / دبیر ادبیّات ۱۲/ اردیبهشت/۱۴۰۱ برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ دوشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 7:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
🔺 نحوۀ درس خواندن و آزمون در کشورهای کره و چین
(1)
(عکس 1) اینجا کشور چین است؛ و اینجا آزمون ورودی آکادمی هنر در کشور چین
این عکس را که دیدم، به یادِ آزمون‌های ورودی دانشگاه‌ها در ایران افتادم!! آزمون‌های ایران، بیشتر تئوری هستند، و دانش‌آموز و دانشجو باید مقادیر زیادی حفظیّات را در حافظه ذخیره کنند، فقط برای دو-سه ساعتِ کنکور، و بعدش هیچی! . .
(2)
(عکس 2) اینجا هم یکی از کتابخانه‌های دانشگاه کُره جنوبی است. این فیلم را یکی از ایرانی‌های مقیم کره ارسال کرده. در روز یکشنبه، که در کره تعطیل است؛ و ساعت هم 21 ( 9 شب) کتابخانه، پر است از دانش‌آموز و دانشجو و محقّق.
حالا این سؤال را میپرسم که به نظرتون: چند درصد دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی، اصلا عضو کتابخانه هستند؟؟
... و اگر در این وسط، معلّمی بخواهد فراتر از کلیشه‌های خشک آموزشی مدارس، کارهای متنوّعی انجام دهد، نمی‌گذارند! مدارس و والدین!!!
عزیزان ! + پیشرفت کشورها، اتّفاقی و تصادفی نیست...!!
سعید جرّاحی 6/2/1401 موضوعات مرتبط: علمی، فرهنگی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ سه شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 16:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
وقتی معلّم، به دین توهین میکند...!
یادتونه قبلا مطلبی نوشتم درباره یه کانال که چند نفر از همکاران دبیر قدیمی تشکیل دادند، که گفتم مطالب عجیبی میذارن؟؟ و اگر یادتون باشه، گفتم گاهی مطالب و پست‌هایی میذارن که انگار از کانال داعش و گروهکِ #منافقین مریم #رجوی پیدا میکنن!! سرشار از توهین به دین و مذهب و شیعه، و به‌صورتِ افراطی، مشغول تمسخر اعتقادات!!
امروز مطلبی گذاشته بودند دربارهء صدقه دادن؛ و اینکه برای چی صدقه میدید ؟ !!! خیلی عجیبه!!! همانطور که می‌دانید، صدقه و زکات، دستور مستقیم خدا و پیغمبر در قرآن است. و اگر این صدقه و زکات، به درستی انجام شود، فقر از جامعه ریشه‌کن خواهد شد.
ولی امروز در کانال این همکاران، زشت‌ترین حرف‌ها را نثار امر صدقه و صدقه‌دادن کردند؛ و در کنارش، به مشهد و سیّد و سادات هم اهانت کردند و آن‌ها را به تمسخر گرفتند!!
+ آری! وقتی معلّمِ این مملکت، اینگونه اعتقادش از دین فاصله بگیرد، تکلیف جامعه مشخّص است...!!
+ امشب و این روزهای آخر ماه مبارک، بهترین موقع برای صدقه‌دادن است...
سعید جرّاحی 2/2/1401 موضوعات مرتبط: دینی، فرهنگی برچسب‌ها: کینه به اسلام, کلاس درس و امتحان, رسانه [ جمعه دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 21:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شروع دورهمی‌های معلّم و شاگردی
2- چند روز پیش دربارۀ انسان‌های "درونگرا" براتون نوشتم. بازخوردهای خوبی در کلاس و بین بچّه‌ها داشتم. یه مطلب هم آماده کردم در مورد انسان‌های "برونگرا". اوّلین فرصت براتون میذارم.
1- خداروشکر که روزبه‌روز آمار کرونا داره کمتر میشه. دیگه کم‌کم میتونیم برنامه‌ریزی کنیم برای سفر؛ سفر خانوادگی و سفر با شاگردان عزیزم. مثل همۀ سال‌های قبل از کرونا، و چه سفرهای خاطره‌انگیزی که با شاگردام رفتیم. ...و بعدشم جلسات انجمن ادبی جلال؛ و جلسات "نقد فیلم".
سعید جرّاحی 1/2/1401 موضوعات مرتبط: روانشناسی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان [ پنجشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 22:18 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شکل مغزِ نژاد پرستان
این هفته، در برخی کلاس‌های نگارش، برای موضوع انشا، این موضوع را داده بودم که : "آیا نژادپرستی در اطراف خودتون و در شهر و دیار خودتون می‌بینید؟" = عزیزانم پاسخ‌های خوبی داده بودند.
و یک سؤال: آن‌هایی که ادّعای برتری نژاد آریایی دارند، آیا افکارشان به‌نوعی، رنگ نژادپرستی ندارد؟؟؟!
+ این عکس بالا ، هدیۀ همۀ آنانی که نژادپرست نیستند...
سعید جرّاحی / دبیر ادبیّات 26/1/1401 موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, فرقه ها [ جمعه بیست و ششم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 22:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
حکایت یک روز صبح از مدیر مدرسه
یک روز صبح، به مدرسه که رسیدم، ناظم هنوز نیامده بود. از این اتّفاق‌ها کم می‌افتاد؛ و طبیعی بود که زنگ را هم نزده بودند. ده دقیقه‌ای از زنگ می‌گذشت و معلّم‌ها در دفتر، گرم اِختلاط بودند. خودم هم وقتی معلّم بودم، به این مَرض دچار بودم! امّا از وقتی مدیر شده بودم تازه میفهمیدم که چه لذّتی می‌برند معلّم‌ها از اینکه پنج دقیقه، نه، فقط دو دقیقه، حتّی یک دقیقه دیرتر به کلاس بروند...! چنان در این کار، مُصِرّ بودند که انگار فقط به‌خاطر همین یکی-دو دقیقه تأخیرها معلّم شده‌اند...! حقّ هم داشتند! آدم وقتی مجبور باشد شِکلکی را به‌صورت بگذارد که نه دیگران از آن می‌خندند، و نه خود آدم لذّتی می‌برد، پیداست که [فقط] رفعِ تکلیف میکند...!
بخشی از کتاب رمان "مدیر مدرسه" از جلال آل احمد موضوعات مرتبط: داستان برچسب‌ها: جلال آل احمد, کتاب, کلاس درس و امتحان [ سه شنبه بیست و سوم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 20:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
قطـار و کتـاب! سلام. 1- جلسۀ آخر کلاس اسفند، گفته بودم که عکس‌هایی که خودتون از " قطار" گرفتید را برام بفرستید. بعضی تصاویر ارسالی، خیلی قشنگ‌اند؛ قشنگ و خوب و جذّاب.
2- هفتۀ اوّل تعطیلات نوروز تمام شد؛ امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه. هفتۀ دوّم هم شروع شد. این چند روز باقیمانده را چه نیکوست که کتابی را تورّق کنیم و بخوانیم. بعد از تعطیلات، نمره‌ای را میذارم برای دوستانی که این ایّام، کتابی را خوانده باشند.
راستی این لیست متنوّع را نگاه کنید؛ شاید خوشتون بیاد. 👇 لیست را اینجـا ببینید.
برچسب‌ها: قطار, کتاب, کلاس درس و امتحان [ یکشنبه هفتم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 22:7 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عاقبت نیمکت آخر!
(این عکس را همین دیروز گرفتم.) اومدم یه توضیحی دربارۀ این عکس بنویسم، دیدم جزئیّاتِ عکس، خودش همۀ حرف‌ها را زده...!
موضوعات مرتبط: عکس برچسب‌ها: عکس, طنز, کلاس درس و امتحان [ یکشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۰ ] [ 6:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتی نگارشی؟ یا فرمایشی؟!
سلام. در پست‌های قبلی، بعضی از سوتی‌های امتحانی دانش‌آموزان را براتون گذاشتم. مثلا پست آخر سوتی‌ها، دربارۀ سوتی تاریخ ادبیّاتی بود!
برای امروز ، بخشی از برگۀ انشای دانش‌آموز کلاس دهم انسانی(!) را براتون میذارم! حالا توروخدا بگید من چه نمره‌ای بدم!
. غیر از اینکه ارتباط این شعرها را با موضوع انشا نفهمیدم، معنای کلمۀ " می‌سرویند" یعنی چی؟؟
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, سوتی [ چهارشنبه سیزدهم بهمن ۱۴۰۰ ] [ 18:43 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
درباره وبلاگ  این وبلاگ، از همه ی دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و نیز همه ی آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و منطقی هستند، دعوت به همکاری میکند؛ ...نیز از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند. امـّا چرا از هر دری، سخنـی؟! باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛ چون که او «درد دین و جامعه» را با هم داشت... ما نیز به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز سخن خواهیم گفت... | |
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||
_6ugr.jpg)
میانگین معدّل امتحانات نهایی خرداد 1402
_doay.jpg)
_kfqr.jpg)
