انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
هواشناسی این روزها . از عصر دیروز، تا سحرگاه دیشب، یکسره باران بارید، و عجب بارانی...! شاید سابقه نداشته این موقع سال، و اینجور بارانی در کویر یزد. و چه حالی دارد قدم زدن ، در خُنکای خلوت شباهنگام بارانی... . . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسبها: هواشناسی, یزد, دلنوشته [ سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 5:18 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این پست را، دارم زیر بارون مینویسم!
الف) صبحنوشت: دیشب، حدود ساعت 2 بعد از نصف شب، رفتم بودم قدم بزنم! داشت بارون میومد؛ البتّه نَمنم بارون. وقتی رسیدم خونه، زیاد شد. و از ساعت 3 خیلی شدید شد، شاید شدیدترین باران یزد! تمام کوچه، و خیابان و محلّۀ ما، رفت زیر آب!! عجب سیل ترسناکی! از همان ساعت 3، تا الان که نزدیک 8 صبح است، داشتیم راهِ آب را باز میکردیم، که سیل، وارد خونهها نشه. عجب شب عجیبی بود...! 1. یکی اینکه دیشب واقعاً دلم برای مردم شهرهای سیلزده سوخت... 2. و دیگه اینکه بهشدّت نگران عزیزانم هستم که خبری ازشون ندارم. ...کاش یه خبری میدادند که حالشون خوبه... لطفاً! ------------------
ب) عصرنوشت: میانگین بارندگی یزد، در یک سال، 50 میلیمتر است. دیشب در یزد، فقط در یک شب، 90 میلیمتر باران آمد. (آمار جدید را تصحیح کردم. ) بالاترین میزان بارندگی در ایستگاه راهآهن بوده! امّا خداروشکر که به خیر گذشت؛ خودم اندک کسالتی، و اون هم برطرف میشه. در تمام عمرم، دو بار از باران ترسیدم! 1- یه بار، نوجوان بودم و شب، تنها در منزل، دیدم که از سقف اتاق، مثل شلنگ، دارد آب میریزد پایین! مانده بودم تنهایی چه کنم! رفتم بالای پشت بام، سوراخ سقف را پیدا کردم؛ و در آن باران شدید بهاری، با مقداری سیمان و خاک رُس، آنجا را مسدود کردم و برگشتم پایین. خوب شد ! 2- بار دوّم، بخشی از دورۀ سربازی، در منطقۀ پُر بارش نزدیک شمال کشور بودیم که باران پاییزی شروع شد. هوا هم سرد، به سردی همان کوه البرز. نیمههای شب، از سقف آسایشگاه پادگان، آب جاری شد! همه جمع شده بودیم وسط سالن، و نگاه میکردیم. البتّه اون موقع، شاید دیدن بارانِ اینشکلی، برام جذّاب بود بیشتر، تا ترسناک! یادمه همگی اسلحه برداشته بودیم و با حالتِ "آمادهباش"، به باران وحشی نگاه میکردیم!!... یه جورایی همهمون هول شده بودیم! 3- و سوّمین بار، دیشب بود؛ حدود ساعت 4 صبح؛ همان موقع که آب به خانۀ همسایهها افتاده بوده. و بیچارهها نمیدانستند چه کنند! زن و بچّه و پیر و جوان، آمده بودند وسط کوچه. وقتی از کوچه میخواستیم عبور کنیم، تا زانو در آب بودیم! همسایههایی که اصلا همدیگه را نمیشناختند، چه کمکی به هم میکردند؛ همکاری در حدّ خانواده! همگی با تیشه و کلنگ، به جان بتُون افتاده بودیم تا راهِ آب را باز کنیم! + گذشت... غیر از دلتنگیهایش، خدایا شکرت که هر سه بار به خیر گذشت...
سعید جرّاحی - عصر 7/5/1401 برچسبها: هواشناسی, باران, یزد, خاطره [ جمعه هفتم مرداد ۱۴۰۱ ] [ 7:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آهِ دماوند و فیروزکوه، آخرش تهرانیها را میگیرد...!
دارم اخبار گوش میکنم: ریزگردها، تهران را تعطیل کرد. به ذهنم آمد که این طنز را بنویسم : 1) زمستان که میآید، به خاطر آلودگی هوا، همۀ مناطق تهران تعطیل میشود، بهجز دماوند و فیروزکوه!
2) الان هم که تابستان است، به خاطر ریزگردها، همۀ مناطق تهران تعطیل شده، بهجز دماوند و فیروزکوه!
+ دلم برای "دماوند و فیروزکوه" میسوزد!!
سعید جرّاحی 13/4/1041 برچسبها: هواشناسی, طنز [ دوشنبه سیزدهم تیر ۱۴۰۱ ] [ 14:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
طنـز آفتاب و باران
این چند روز، تقریبا در تمام استانهای کشور، بارش برف و باران بود؛ خداروشکر. ... حال استان ما هم خوب است! از شما چه پنهون، ما هم آفتاب خوبی داشتیم. خداروشکر. ---------- * پینوشت: + حدود 40 دقیقه پیش، این پست را گذاشتم. شاید باورتون نشه، همین الان، یعنی حدود ساعت 22 بارش نمنم بارون شروع شده! خدایا شکرت! کاش زودتر این پست را میذاشتم!
برچسبها: هواشناسی, باران, یزد [ دوشنبه سیزدهم دی ۱۴۰۰ ] [ 21:18 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اوّلین بارون پاییزی
قرار بود امروز جمعه بارون بیاد؛ ولی یه کم زودتر شد؛ دیشب بارون شروع شد؛ فوقالعاده بود. اوّلین باران پاییزی امسال. هوای شب بارونی؛ و هوای قدم زدن زیر بارون، در صبح آن شب، بینظیره...
+ ملموسترین معجزۀ خدا -که قابل دیدن است و از آسمان فرو میآید- باران است. خدا شکرت... باران غروب + عکس
متن بالا، مربوط به صبح امروز جمعه بود؛ هنگام طلوع افتاب. امّا این عکس پایین را غروب همین جمعه انداختم:
غروب جمعه، زیرِ نَمنَم بارون، در باصفاترین پارک شهر، و "موسیقیِ صدایی که خوشتر ز هر ترانه است..."
سعید جرّاحی جمعه 14/8/1400 برچسبها: هواشناسی, باران, یزد, قطار [ جمعه چهاردهم آبان ۱۴۰۰ ] [ 6:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه دوازدهم آبان ۱۴۰۰ ] [ 19:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
برف روی شیرکوه ! +عکس
امروز بعد از چند ماه، یک چند دقیقهای رفتم سراغ کوه! هوای بارونی و دل بارونی و بوی بارون، همگی فقط کوه میطلبید... !
فقط یکی از تصاویرش را میذارم: اندکی برف روی شیرکوه بود، اونم این موقع سال! از یزد که حرکت کردم، یه تکّه ابر جلوی قلّه بود! که نمیشد برفها را راحت دید. شاید باورتون نشه، اون ابر تا خودِ تفت همونجا بود! کنار نمیرفت که یه عکس واضح از برف قلّه بگیرم! ولی واقعاً برف بود؛ یا از قبل، یا از بارندگیهای این چند روز. اونهایی که موقعیّت اینجا را میشناسن، میدونن که اینجا کجاست! (به اون ظرف بزرگ انار نگاه کنید!!)
سعید جرّاحی 25/2/1400 موضوعات مرتبط: جغرافیا برچسبها: سفرنامه, عکس, باران, هواشناسی [ شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 23:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ پنجشنبه هفتم اسفند ۱۳۹۹ ] [ 10:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دو بار اسم یزد !
امشب گزارش هواشناسی را گوش میکردم. برای اوّلین بار در تاریخ هواشناسی، اسم یزد را 2 بار به زبان آورد !! که بارون داریم. راستش حتّی اگر بارون هم نیاد، همین که اسم یزد اومد، اونم 2 بار، خودش به اندازه یه بارون میارزه..! چون مورد داشتیم که بارها اسم همۀ استانها را آورده، بهجز یزد !
ولی جدای از شوخی، اینهفته 5 شنبه بارون داریم؛ با هوای خیلی سرد. از الان براش برنامهریزی دارم... فقط خداکنه ابرها قبل از رسیدن به یزد، گم نشن!
سعید جرّاحی - سه شنبه 5/12/99 برچسبها: هواشناسی, باران, یزد [ سه شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۹ ] [ 22:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هوای 4 فصل یزد
امروز، هوای یزد از صبح تا شب، کمی تا قسمتی، همه جوره عوض شد!! 👇 - صبح: سرد - قبل از ظهر: صاف - ظهر: گرم - بعد از ظهر: نیمه ابری - عصر: طوفان شن! - غروب: رگبار بارون!! - و الآن: هوای مطبوع زمستان با بوی بارونِ بهار ! + از اون هواهایی که بدونِ قدم زدن، نمیشه ازش گذشت... ❤️گوارای طبع تان...❤️ سعید جرّاحی 18/12/97 برچسبها: یزد, هواشناسی, باران [ شنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۷ ] [ 22:15 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
برف در یزد ! +عکس
کمتر سابقه داشته که در یزد، بیش از 24 ساعت مداوم بارون بیاد. ولی دیروز و امروز 22 و 23 بهمن اومد. امروز بارشها حتّی ساعاتی به برف هم تبدیل شد.
عکس زیبا از داخل کلاس: در ادامه مطلب.. 👇👇
برچسبها: یزد, هواشناسی, باران ادامه مطلب [ سه شنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۷ ] [ 19:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۷ ] [ 6:15 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سوتیهای گفتاری!
مُجریان رادیو و تلویزیون، یه اصلی دارن با این مضمون که «تـُپُق زدن، مال مُجری است!!»
1- مثلاً اگر یادتون باشه سال قبل "آقای حیاتی"، گویندۀ اخبار گفته بود: آقای ظریف، به سفر، قطر کرد!!
2- همین چند روز پیش هم "آقای اصغری" کارشناس هواشناسی گفت که: این روزها اگر به جنگل رفتید، موقع برگشتن، از آتیش بودن خاموشها مطمئنّ بشید!!
+ یواشکی میگم که گاهی معلّمان محترم هم ...بعله!!
سعید جرّاحی 8 /آذر/98
👇👇 بازگشت به صفحۀ اصلی وبلاگ
برچسبها: طنز, هواشناسی, کلاس درس و امتحان, سوتی [ پنجشنبه هشتم آذر ۱۳۹۷ ] [ 22:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باران و یـاران...
چند شب پیش نوشتم: «شبهایی که روزش بارشِ باران به خودش دیده، اون شبها را باید قاب گرفت!»
امشب امّا ناگهان خودِ شب، بارانی شد! هوا و فضا مطبوع، آنچنانکه باید تا صبح قدم زد و فکر کرد...
+ همین امشب، دوستی قدیمی، از اهالی آذرِ عزیز، جلوهای کرد؛ و وبلاگ درویشانۀ ما را با نسیم قلمش نوازش داد...
یاریاش مستدام...
سعید جرّاحی 20/8/97 برچسبها: دلنوشته, آذرماه, هواشناسی, باران [ یکشنبه بیستم آبان ۱۳۹۷ ] [ 22:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باران در کلاس!
بعد از مدّتها، امروز یکشنبه، در یزد بارون اومد. بارش باران در یزد، یک رخداد خاصّ محسوب میشه که هر چند سال یکبار اتّفاق میفته!! حالا حساب کنید که سرِ کلاس ، موقع درس، ناگهان بارش بارون شروع بشه! دیگه این لحظه، همه سرِ کلاس، میخوان بیرون رو تماشا کنن! یعنی اصلا دیگه کسی حواسّش به درس نیست! خودِ معلّم که دیگه هیچی!!☺️
✅ اینجور وقتا کاری نمیشه کرد، جز اینکه "نیم دقیقه" اجازه بدی که همه بارون رو تماشا کنن...!!😎
سعید جرّاحی 6/8/97 برچسبها: تک گویی, کلاس درس و امتحان, هواشناسی, باران [ یکشنبه ششم آبان ۱۳۹۷ ] [ 21:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
طنز هوای آقای هواشناسی!
از بس که از سازمان هواشناسی بد گفتیم، هواشناسی هم دیگه هوای ما رو نداره! میذاره میذاره، هر موقع پامونو از یزد میذاریم بیرون، برف و بارون و هوای دلپذیر !
شنیدم این یکی دو روز گذشته، برف خوبی هم توی یزد اومده؛ تا حدّی که مدارس رو تعطیل کرده!
دیگه ما باشیم لجِ آقای هواشناسی رو درنیاریم! آقای هواشناسی! مخلصیم!!
+ (البتّه ما هم برف خوب، و سرمای دلچسپی اینجا داشتیم!)
سعید جرّاحی 9/11/96
اینجا رو هم کلیک کنید: تمام پستهای هواشناسی+ تصاویر بعضاً طنز !
برچسبها: طنز, هواشناسی, تک گویی, باران [ سه شنبه دهم بهمن ۱۳۹۶ ] [ 19:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هیچ خبری نیست!
دو شب پیش، کارشناس هواشناسی (آقای اصغری) داشت گزارش هوا میداد، میگفت اکثر استانها بارندگی دارند، برف و بارون. (مثل همیشه به جز یزد!)
بعد خودش گفت که از شهر یزد پیامک دادند که چرا اسم یزد را نمیبرید؟ باشه امشب میگیم: هوای یزد صاف و آفتابی است و هیچ خبری از بارندگی نیست!
سعید جرّاحی 26/10/96 برچسبها: طنز, هواشناسی, تک گویی, باران [ چهارشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۶ ] [ 19:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بارونی که برف شد ! +عکس
توی پست قبلی نوشتم که بارون هر جا باشه، دیدن داره. باید برای دیدنش رفت! رفتم و توی راه، این صحنهها را هم دیدم!
تصاویر در ادامه مطلب..
برچسبها: هواشناسی, سفرنامه, باران ادامه مطلب [ یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۶ ] [ 23:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باز هم بیخیالِ یزد !
امشب آقای اصغری، هوای همۀ شهرها را هواشناسی کرد؛ جز یزد ! خیلی از شهرها بارون، برف، رگبار، ابرناکی، حتّی تگرگ...! ولی دریغ از یزد؛ حتّی دریغ از اسم یزد !
امروز یه عزیزی از یه شهر دیگه پیام داد که داره بارون میاد ! فردا باید رفت همون شهر؛ برای دیدن بارون...!
سعید جرّاحی 24/ آذر /96
روی عبارت زیر کلیک کنید:
موضوعات مرتبط: جغرافیا برچسبها: تک گویی, هواشناسی, طنز, باران [ جمعه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۶ ] [ 22:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یزد؟ یا پاییـز...؟
هوای یزد جوری شده که صبح که از خونه میری بیرون، باید بخاری ماشینو روشن کنی؛ ظهر که برمیگردی باید کولر بزنی!
... شایدم تقصیر یزد نیست؛ + اثر پاییـزه...
سعید جرّاحی 26/7/96 برچسبها: عاشقانه ها, هواشناسی [ چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۶ ] [ 22:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ ] [ 17:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه چهارم فروردین ۱۳۹۶ ] [ 17:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
طنز: صبح ساعت یک بعد از ظهر !!
همین چند دقیقه پیش رفته بودم قدم بزنم، زیر این برف زیبا! همسایهمون اومد بیرون؛ سلام و علیک و احوالپرسی کردیم؛ یهو دیدم گفت "صبح بخیر !!" من گفتم صبح شمام بخیر ! ساعت 1 بعد از ظهر !
خب یزده دیگه! مگه چند روز در سال، هوا ابری میشه؟!! وقتی هوا ابری باشه، سرد هم باشه، برف هم بیاد، همه فکر میکنن هنوز صبحه! حتّی ساعت 1 بعد از ظهر !!!
سعید جرّاحی 15/11/95 برچسبها: هواشناسی, طنز, تک گویی, باران [ جمعه پانزدهم بهمن ۱۳۹۵ ] [ 13:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه هشتم بهمن ۱۳۹۵ ] [ 19:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دو عکس گرمازده!
میخواستم زنگ بزنم هواشناسی بگم چرا اینقدر گرماست؟ دو تا عکس برام فرستادند که اینا را ببین؛ برو خدا را شکر کن ! دیگه چیزی نگفتم! تصاویر در ادامه مطلب..
برچسبها: هواشناسی, طنز ادامه مطلب [ پنجشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۵ ] [ 19:18 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
این خانم ابتکار، همتا ندارد !
اهوازیها به خانم ابتکار میگن: اینقدر سیاسیکاری نکنید، فکری به حال هوای اهواز هم بکنید. امّا خانم ابتکار -با زبان بیزبانی- میگن: من که بیکار نیستم که هر روز به شهرها برسم! تقصیر دولت قبل است!!
اهواز اگر هوا ندارد / ربطی به من و شما ندارد چون دولت ما قصد دخالت / در خواسته ی خدا ندارد ما را چه به معجزه، که دولت/ موسی نبوَد، عصا ندارد در فکر معاش خلق بودن / در دولت ما که جا ندارد + معصومه ابتکار داریم/ بانوی گلی که تا1 ندارد! -------------- 1- تا : همتا شعر: عليرضا قزوه ارسال: محسن ابویی موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: هواشناسی, طنز [ یکشنبه سوم مرداد ۱۳۹۵ ] [ 16:54 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هواشناسی شهر ما در یک نگاه! +عکس
یه نفس عمیق بکشید، و عکس ادامه مطلب را ببینید..
برچسبها: هواشناسی ادامه مطلب [ جمعه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۵ ] [ 11:35 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
لذّت بردن یا نـبردن از باران...!
1) چند وقت پیش، شعری را از کمال الدّین اصفهانی توی کلاس میخوندیم؛ به این بیت رسیدیم: "وقتی چنین نشاط، کسی را مُسلّم است / کهاسبـاب عیـش دارد انـدر زمـان برف" یعنی برف برای کسانی شادیآور است که رفاه داشته باشند، [وگرنه همین برف برای آنها دردسر است!]
2) امشب باران زیبایی در شهر ما بارید. خدا را شکر... توی خیابون داشتم میرفتم؛ دیدم یه آقایی موتورش را گذاشته کنار، و زیر سایهبان ایستگاه اتوبوس پناه گرفته! در واقع هرچه دیگران از این باران لذّت میبردند، او لحظهشماری میکرد تا بارون تموم بشه!!
+ خدایا! لذّت نعمتهایت را به همه بچشان...
سعید جرّاحی 21/2/95 دو عکس اضافه شد . در ادامه مطلب..
برچسبها: هواشناسی, فقر, باران, تک گویی [ سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ ] [ 21:28 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مسابقۀ یهویی! اون دوّمی چیه..؟؟
سلام. همین الآن کارشناس هواشناسی یه جملۀ عجیبی گفت! چون دقیقاً همین جمله را توی یکی از کلاسهای المپیاد از کتاب کلیله و دمنه خوندم، میخوام اینجا هم بگم. آقای سرکرده، کارشناس هواشناسی گفت: "به قول قدیمیها به دو چیز نباید اعتماد کرد؛ یکیش ابر بهاریه؛ و شما مردم عزیز خودتون میدونید اون دوّمیش چیه!"
+ به نظرتون اون دوّمیه چیه؟! ++ جوابتونو در قسمت نظرات بنویسید. + + + تا سه روز دیگه همون متن اصلی از کلیله را براتون میذارم؛ البتّه با کمی شرمندگی...! آره شرمندگی...!!
سعید جرّاحی 12/2/95 موضوعات مرتبط: ادبیـّات برچسبها: مسابقه, هواشناسی, تک گویی [ یکشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ] [ 22:15 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
امان از این کارشناس هواشناسی..!
دیروز 4شنبه، توی کلاس گفتم که فردا (یعنی امروز 5شنبه) اینجا شدیداً بارون میاد! اینو از کارشناس هواشناسی شنیدم؛ از رادیو جوان، ساعت 7:58دقیقه! به جان خودم خودش گفت! گفت 5شنبه از صبح زود، باران شدید در یزد ! منم توی کلاس به بچّهها خوشخبری دادم که فردا بارون میاد شدید !! طفلکی بچّهها ! جوری گفتم "بارون شدید" که اونها مطمئنّ شدند که با این بارون شدید، 5شنبه مدرسهها تعطیل میشه!
امّا... امروز، سراسر آفتاب تابان !!... دریغ از یه تیکه ابر !!...
+ میگم طبق فرمایش وزیر صنعت در دولت تدبیروامید، که میخواد مهندس از خارج وارد کنه، ما هم باید کارشناس هواشناسی از "خارج" وارد کنیم...!
سعید جرّاحی 26/1/95 برچسبها: هواشناسی, طنز, تک گویی, باران [ پنجشنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۵ ] [ 14:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۵ ] [ 22:17 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه دهم اسفند ۱۳۹۴ ] [ 17:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هوای گرم زمستانی! +عکس
امروز خیلی هوای اینجا گرم بود؛ توی کلاس، پنجرهها باز و پنکه روشن، و بچّهها در آرزوی کولر...! این دو عکس را گذاشتم تا یه کم حالتون جا بیاد!
تصاویر در ادامه مطلب..
برچسبها: هواشناسی ادامه مطلب [ یکشنبه دوم اسفند ۱۳۹۴ ] [ 21:24 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
واردات کارشناس هواشناسی!
امروز کارشناس هواشناسی، با سنگدلیِ تمام، اسم همۀ استانها را گفت، که برف و بارون دارن؛ به جز یزد !
+ پیشنهاد میکنم که بریم و یه کارشناس هواشناسی از خارج وارد کنیم..! مگه چیه؟ وقتی وزیر صنعت میگه باید مهندس از خارج وارد کنیم، ما نباید کارشناس هواشناسی وارد کنیم؟؟! وااالّا...!
سعید جرّاحی 24/آذر/94 برچسبها: هواشناسی, طنز [ سه شنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۴ ] [ 19:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه یازدهم آذر ۱۳۹۴ ] [ 21:49 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه بیست و نهم آبان ۱۳۹۴ ] [ 19:35 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مسابقه! این کدام استان است که...؟؟ +عکس
مهلت مسابقۀ قبلی تموم شد؛ میتونید نظرات دوستان را ببنید. (نمرۀ پاسخدهندگان محفوظ!) حالا در مسابقۀ امروز، به نظرتون این نقشه، مربوط به کدام استان کشور است؟
عکس در ادامه مطلب..
برچسبها: هواشناسی, طنز ادامه مطلب [ یکشنبه هفدهم آبان ۱۳۹۴ ] [ 21:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
فقط بوی بـارون...!
از دیروز صبح، و خصوصاً دیشب تا حالا بوی بارون میاد اینجا... تقریباً تمام کشور بارون اومده؛ ولی اینجا ابرها میایند و یه گوشهای پارک میکنن، و بعدشم میرن شهرهای دیگه میبارن...! همش تقصیر هواشناسی و کارشناسشه!!
البتّه همین که اینجا یه تیکه ابر توی آسمون میبینیم، خیلی خوبه! خدایا شکرت، به همینم راضیایم... امـّا... دیشب تا حالا... بدجور بوی بارون میاد اینجا.
+ حسّ ماه آذر به آدم دست میده...
سعید جرّاحی 9/8/94
برچسبها: دلنوشته, هواشناسی, آذرماه, طنز [ شنبه نهم آبان ۱۳۹۴ ] [ 4:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
...و دیشب اینجا باران بارید
هواشناسی گفته بود شمال و جنوب کشور، بارندگی است. اینجا نه شمال است، نه جنوب!
.. امـّا دیشب -شب قدر- اینجا باران بارید...
سعید جرّاحی ۹۲/۵/۱۰
موضوعات مرتبط: دینی برچسبها: هواشناسی, باران ادامه مطلب [ پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 8:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه دوم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 10:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۲ ] [ 1:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |