انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
شعری که تشنهای را سیراب میکند...
بعضی وقتها ممکنه پیش بیاد که یک شعر، تمام زندگی انسان را نشان دهد! خودم خاطرههای خوبی از این شعر زیبای مولوی دارم؛ با تمام وجودم...
-آن بَخت کِه را باشد، کآیَد به لبِ جویی/ تا آب خورَد از جو، خودْ عکسِ قَمَر یابَد؟ -یا تشنه چو اَعْرابی، در چَهْ فِکَنَد دَلْوی/ در دَلْو، نِگارینی چون تَنْگِ شِکَر یابَد -یا موسیِ آتشجو، کآرَد به درختی رو / آید که بَرَد آتش، صد صُبح و سَحَر یابَد -در خانه جَهَد عیسی، تا وارَهَد از دشمن / از خانه سویِ گَردون ناگاه گُذَر یابَد -یا هَمچو سُلَیمانی، بِشْکافَد ماهی را / اَنْدَر شِکَمِ ماهی آن خاتَم زَر یابَد
مـولانا دقیقاً 10 / آذر / 1400 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, خاطره [ چهارشنبه دهم آذر ۱۴۰۰ ] [ 0:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |