|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
آذرماهِ باجلال! امسال شاید بهترین جلسات ادبی را با عزیزانم داریم. چند دورهمی و کارگاههای آموزش نویسندگی و داستاننویسی؛ که تا حالا خروجیهای خوبی داشته... خیلی به آینده و تأثیرش در آینده امیدوارم. جلسۀ انجمن ادبی خودمون هم که جای خود دارد؛ + امروز وارد آذرماه شدیم؛ = اسمش را گذاشتم «ماهِ جلالِ باجلالِ ماه!». . . . 👇👇👇 لینک بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ . . برچسبها: جلال آل احمد, آذرماه [ پنجشنبه یکم آذر ۱۴۰۳ ] [ 23:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. آذرماه امسال هم گذشت؛ خیلی خوب گذشت... امسال هم جشن تولّد جلال آل احمد را داشتیم. هرچند احترام ایّام فاطمیّه را هم نگه داشتیم... هنوز فرصت نگردم تصاویرش را بذارم. این عکسها را از سالهای قبل نگاه کنید : روی عکس زیر بزنید
. برچسبها: آذرماه [ پنجشنبه سی ام آذر ۱۴۰۲ ] [ 23:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
صاحبخبر . آذرماه امسال، خیلی خوب شروع شد ؛ و وقتی به دهم و آستانۀ یازدهم رسید، خوبتر شد... . به یادِ این بیت شعر از سعدی افتادم: گوشم به راه، تا کِه خبر میدهد ز دوست؟ صاحبخبر بیامد و من بیخبر شدم! . . . 👇👇👇👇 . . برچسبها: آذرماه, عاشقانه ها [ جمعه دهم آذر ۱۴۰۲ ] [ 21:27 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اوّلش سحرگاه امروز: بارش و لطافت باران. / ساعتی بعد: یه اتّفاق بد. / دو ساعت قبل از ظهر: یک خبر خوب. / یک ساعت بعد از ظهر: یک اتّفاق بد. / عصر که شد: یک اتّفاق بد. / غروب همان روز: یک حسّ بد. / یک ساعت بعد: یک خبر خوب. / دو ساعت بعد: یک صحنه تلخ. / یک ساعت بعد: یک حسّ بد. / نزدیک نیمهشب: حسّ خنثی...! ... عجبا...!!... آخر مهرماه، تکرار حسّ آذرماه و تیرماه؟ (نوشتم تا بماند...) 29مهر1402 برچسبها: آذرماه, تیرماه [ شنبه بیست و نهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 23:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
. یکی که هست؛ ولی نیست...! . شب یلداست. نمیدونم چی شد که این دیالوگ زیبا به ذهنم آمد که بنویسم. برای آخرین دقایق آذرماه، با تمام مناسبتهایش... ... - آدمها دو جور ناراحتند : یا غم دارند؛ یا خییییلی غم دارند...! - - مگه فرقش چیه؟ - دوّمیش گریه نداره، اشک نداره، صدا نداره؛ میره تو دلی که تَه نداره...! خیلی ها تو این دنیا یکی را دارند، که ندارند!! یعنی تو دلشون دارند، ولی ندارندش...! . . سکانسی فوق العاده از سریال زیبای "دودکش2" گردآوری: سعید جرّاحی آخرین ساعات آذرماه 1401 . . برچسبها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها, آذرماه [ چهارشنبه سی ام آذر ۱۴۰۱ ] [ 19:2 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ پنجشنبه دهم آذر ۱۴۰۱ ] [ 17:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
قطار فراری! وحشتناکترین موجود جهان
امشب یک فیلم واقعی دیدم از یک "قطار فراری!" البتّه نه آن فراری که خیلیها فکر میکنن! بلکه فراااااااری !! (از کسی که قطار را میشناسد بپرسید؛ برایتان میگوید که چیست!) الان مدّتی است که مات و مبهوت و مدهوش این فیلم هستم...
قطار، به همان اندازه که عاطفیترین و لطیفترین موجود جهان است ، میتواند به همان اندازه هم، ترسناکترین و خشنترین موجود جهان باشد! و در عین ترسی که دارد، باز هم مظلوم است، و تنها...!! 😭 😭
بگذارید بگویم، و با قاطعیّت میگویم: وحشتناکترین موجود جهان، قطاری است که فرار کرده است... تمام !
سعید جرّاحی 28/ آذر/ 1400
👇👇 این پست را هم اینجــا کلیک کنید.
برچسبها: دلنوشته, آذرماه, قطار [ یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۴۰۰ ] [ 21:52 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
به استقبالِ ماهِ مستطابِ آذر
بالأخره ماه آذر هم رسید؛ امسال خیلی آرام و بیصدا! امشب خواستم متنی بنویسم، در خوشآمدگویی خاصّترین ماه سال؛ امّا این عکس استثنایی را انتخاب کردم، که رازش را به زبان تصویر بگوید...
بینظیر است این عکس... + امروز هوا نیز بارانی بود؛ و لطیف... مثل آذر !
اوّل / آذر / 1400 برچسبها: قطار, آذرماه, باران [ دوشنبه یکم آذر ۱۴۰۰ ] [ 0:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۹ ] [ 22:3 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شــب یلـــــدا سفر به چشمۀ پاییز +تصاویر
امسال، آذرماه خیلی زود گذشت! نه اینکه خیلی خوش گذشته باشه؛ نه! ولی زود گذشت! شاید دلیلش مدّتی بعد مشخّص بشه..! امسال برای بدرقۀ آذرماه عزیز، و برای شب یلدا، تعدادی عکس، از سالی خاطرهانگیز انتخاب کردم؛ یکشنبهها و دوشنبهها،در سال 96 و 97؛ سالی که برای تدریس، به شهر دیگهای میرفتم. این تصاویر برای دانشآموزان اون شهر، قطعاً خاصّ محسوب میشه؛ و شاید برای شما هم خالی از لطف نباشه...
تصاویر در قسمت ادامه مطلب..
برچسبها: سفرنامه, خاطره, قطار, آذرماه ادامه مطلب [ یکشنبه سی ام آذر ۱۳۹۹ ] [ 18:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
اکسیژن باران!
1) امروز موضوع انشا دادیم که "فواید باران؟" همه را نوشتند؛ جز یکی را !!
2) قریب به 10 روز است که در یزد، هوا بارانی یا نیمهبارانی است؛ و این از نوادر ایّام است!
3) قدم زدن در این هوای آذرماهی، از لذّتهایی است که شاید کمتر مشابهی بشود برایش یافت! امروز هوا "اکسیژن" خاصّی داشت...
+ خدایا شکرت! سعید جرّاحی 16/ آذر / 99 برچسبها: دلنوشته, باران, آذرماه [ یکشنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۹ ] [ 20:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آذر بود و قطار بود...
جمعه بود و غروب بود و باران بود و آذرماه...! امّا چیزی کم بود!
چند عکس ویژه در قسمت ادامه مطلب..
برچسبها: دلنوشته, آذرماه, قطار ادامه مطلب [ جمعه چهاردهم آذر ۱۳۹۹ ] [ 18:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
دانلود ترانهای در حال و هوای 77/7/7
امروز 99/9/9 بود؛ یادآور روز خاصّ 77/7/7 . یه ترانهای بود که اونروزها تازه بر سر زبانها افتاده بود؛ در حال و هوای پاییز، و به شدّت با بوی آذرماه...! با شعر "میرزا حبیب خراسانی"؛ و با صدای زیبای "محمّد اصفهانی".
دم غروب، بعد از خستگی کلاس، آلبوم ترانهها را میگشتم که یکی را گوش کنم، به این ترانه رسیدم! کاملاً تصادفی. در آستانۀ روز 10 آذر !
از داغ غمت، هر کــه دلش سوختنی نیست در طوف حریمش ز فنا جامــۀ اِحرام گِرد آمده از نیستی، این مزرعــه را بـرگ گوینـد کــه در خانــۀ دل، هست چـراغـی یک دانــۀ اشک است روان بـر رخ زرّین شاعر: میرزا حبیب خراسانی
👇👇 دانلود ترانه حسرت با صدای محمّد اصفهانی
سعید جرّاحی 9/ آذر /99 موضوعات مرتبط: شعر، موسیقی برچسبها: آذرماه, خاطره [ یکشنبه نهم آذر ۱۳۹۹ ] [ 21:38 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ یکشنبه نهم آذر ۱۳۹۹ ] [ 20:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آذرماه و خاطراتِ همیشه زندهاش...
آغازین دقایق ورود به ماه مستطاب آذر. ماهی که همیشه متفاوت بوده؛ کما اینکه هر سال با سال قبل و بعدش متفاوت بوده...! حتّی از نظر صوَر فلکی... داشتم یادی میکردم از روزهای سال 77 و 78، و سال 85، و سال 96. کتاب و زندگی و فلسفه و عشق و ارادت و شاگردی و "نقد" و «اکسیژن حضرتم»...
سالهاست که بعضی از بیتهای این شعر "بیدل دهلَوی" را زمزمه میکنم؛ و به ناگاه امشب هم به زبانِ قلمم جاری شد. (با زبانِ فلسفه و عشق بخونید) :
به داغ غربتم واسوخت آخر خودنماییها برآورد از دلم چون ناله، اظهار رساییها
غبارانگیز شهرت نیست وضع خاکسار ما خروشی داشتم، گمکردهام در سُرمهساییها
هوادار مزاج طفلیام امّا از این غافل که چون گُل، پوست بر تن میدَرد رنگین قباییها
در این وادی به تدبیرِ دگر نتوان زدن گامی مگر نذرِ "ز خود رفتن" شود بیدست و پاییها
مباش ای غنچهٔ اوراق گل! مغرورِ جمعیّت که این پیوستگیها، در بغل دارد جداییها
به دل گفتم کدامین شیوه دشوار است در عالم؟ نفس در خون تپید و گفت: پاس آشناییها...
سعید جرّاحی 1 / آذر / 99
موضوعات مرتبط: فلسفه برچسبها: دلنوشته, تک گویی, آذرماه, عاشقانه ها [ شنبه یکم آذر ۱۳۹۹ ] [ 0:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آنچه منتظرش بودم...!
امشب اومد ! خیلی وقته منتظرش بودم. همیشه از اوّل مهرماه منتظرشم. هر سال، یکی دو بار ، قبل از اینکه خودش بیاد، رایحهاش میومد ! امّا امسال با تأخیر اومد؛ میترسیدم که شاید نیاد! یا من بهش نرسم! ولی امشب اومد؛ تنها نبود؛ همراه با بوی بارون اومد... کمتر از ده روز دیگه خودشم میاد...
+ ... و مگر میشود که هوا نیمهبارانی باشد، و بوی آذر بیاید، و قدم زدنِ شبانه نباشد...؟!
سعید جرّاحی 21/8/99 برچسبها: آذرماه, باران, دلنوشته, تک گویی [ چهارشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۹ ] [ 23:40 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عکس خاصّ روز اوّل پاییز!
1- امروز، روز اوّل پاییز است. آخرین پاییز قرن!
2- عصر داشتم سریال مستطاب "مدار صفر درجه" را میدیدم! 3- نمیدونم چی شد که این عکس را برای این پست انتخاب کردم! + فقط میدونم شاید هر کسی نتونه معنای این عکس را بفهمه...!!
سعید جرّاحی اوّلین روز آخرین پاییز قرن! برچسبها: تک گویی, آذرماه, سریال, عاشقانه ها [ سه شنبه یکم مهر ۱۳۹۹ ] [ 22:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 10:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
🔵 آخر ِ آذر ِ عزیز...
... آذرِ امسال هم گذشت. هرچند امشب شب یلداست، و زمین و زمان، دست به دست هم میدن تا آذر تموم نشه...! و فلسفۀ طولانیترین شب سال هم همین است...! آذر رفت؛ با تمام زیباییها و خوبیها و خاطراتش؛ از عفو عمومیاش! گذشت؛ با تمام ویژگیهای یک "آذر قشنگ" ... ... به قشنگیِ دیدارِ یارِ غایبِ امروز.
+ تا دیدنِ دوبارۀ آذر، اندکی صبر...
سعید جرّاحی 30/ آذر /98 برچسبها: تک گویی, دلنوشته, آذرماه [ شنبه سی ام آذر ۱۳۹۸ ] [ 17:14 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۸ ] [ 5:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه بیست و دوم آذر ۱۳۹۸ ] [ 21:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مرصادِ حضرت
امروز این درس را داشتم تدریس میکردم. مثالی زدم از مثنوی مولوی؛ و با این شعر از حافظ...
متن کامل در قسمت ادامه مطلب.. 👇👇 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، فلسفه برچسبها: عاشقانه ها, آذرماه, خاطره, کلاس درس و امتحان ادامه مطلب [ یکشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 20:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
انسانِ دوستداشتنی...
مردمی که گلها را دوست میدارند، خودشان از آن گلها دوستداشتنیتر هستند... از کلمات قصار جلال آل احمد
تبریک روز 11 آذر سالروز تولّد " جلال آل احمد " نویسندۀ و روشنفکر معاصر
10 / آذر / 98 برچسبها: جلال آل احمد, جملاتقصارجلالآلاحمد, آذرماه [ یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 20:20 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نظرات "حضرت استاد" دربارۀ جلال آل احمد
سالها پیش، دقیقا در همین دهم آذر، در همان سال که زندگی آغاز شد، در محضر حضرت استادم بودم؛ و کنفرانسی دربارۀ "جلال آل احمد". آغاز سخن، شرحی و "نقد"ی بر مکتب "رئالیسم" بود؛ و اینکه جلال، یک رئالیست واقعی بود؛ و سپس ویژگیهای رئالیسم پویا در اندیشۀ جلال:
1- برخورد با غرب: بحث روز است؛ یک رئالیست چگونه با غرب برخورد میکند؟ 2- برخورد با نظام طبقاتی جامعه. 3- برخورد با ظاهرسازیِ [برخی مذهبیّون]. 4- برخورد با سیاستمداران. 5- برخورد با میهنپرستی و ناسیونالیسم [افراطی]. 6 بیان طنز او: [خود شما دانشجویان] میتوانید استخراج کنید؛ هنر با طنّازی، هنر او است. جلال اگر طنز میگوید، طنّاز خوبی است؛ و اگر "نقد" میکند، "جلالوار" وارد "نقد" میشود... 7- برخورد با فرهنگهای مختلف. 8- بُعد اخلاق او: اخلاق چیست؟ بُعد اخلاق در ایران، اخلاق اسلامی است. اخلاق شرقی، ریشه در اسلام دارد (درصد بالایی). اخلاق این است که حُسن و قُبح برای چیزها قائل شود. امـّا در غرب، این نیست! آنها احساس قبح نمیکنند! اخلاق غربی اگر خواست در جامعۀ شرقی اجرا شود، این میشود همان "غربزدگی". 9- توجّه به اصالت زن: [تا جاییکه] برخی میگویند "فمیسنیم جلال!" 10- جلال به عنوان مُصلح و منتقـد: که عجب "نقد"هایی کرده... 11- جلال به عنوان معترض: میخواهد مدینۀ فاضلهای را ترسیم کند؛ اگر دربارۀ بدیها میگوید، قصد ندارد سیاهنمایی کند. اگر معدّل بگیریم از جامعه، همین است؛ چه کنیم! هست؛ تعارف هم نیست!
+ چشم "خُردبین و کوچکبین و انتقادی" در جلال آل احمد، باعث شد تا به او "رشد فکری خاصّی" بدهد...
از سلسله افاضات "حضرت استاد دکتر دهقانی فیروزآبادی" در درس مستطاب "نقد ادبی" 10/ آذر/ همان سال! سعید جرّاحی 10/آذر/ 98 برچسبها: جلال آل احمد, کتاب, آذرماه, خاطره [ یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 19:42 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
روز هجران یار، آخر شد...
روز هجران و شب فُرقت یار آخر شد آن همه ناز و تنعّم که خزان میفرمود آن پریشانیِ شبهای دراز و غم دل ساقیا لطف نمودی قَـدَحَت پُر مِی باد حافـظ 10/ آذر/ 98 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: عاشقانه ها, آذرماه [ یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۸ ] [ 0:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
شعری در طلیعۀ ماه نازنین آذر
سلام. گاهی در کلاس، عزیزانی هستند که حرفها و پندها و توصیههای معلّم را جدّی میگیرند و به کار میبندند. آقای امین دشتی، از زمانی که شروع به سُرایش شعر کردند تا اکنون، دیری نیست که راه چند ساله را یکی دو ساله پیمودند! مقام دوّم کشوری در شعر دانشآموزی، و سرودن فیالبداهه شعر حتّی در کلاس! نتیجۀ همین راهِ پیموده شده است. شعر زیبای زیر، با استعارات و مَجاز و ایهام و کنایاتش، در حال و هوای ماه مستطاب "آذر"، تقدیم به دوستداران شعر و دلنوشتههای نوستالژیک:
سعید جرّاحی 5/آذر/98
این شعر زیبا در قسمت ادامه مطلب.. 👇
موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر برچسبها: آذرماه, دلنوشته, قطار ادامه مطلب [ سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۸ ] [ 21:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
بوی زندگی پاییز
هر سال، روز 30 شهریور که میشه، بوی پاییز هم بیشتر و بیشتر به مشامّ میرسه. شبهای بلند و هوای سرد و گـَسِ پاییز؛ برگریزان درختان رنگارنگ؛ مدرسه و درس و نیمکت!
... و پاییز که میاد، برای من که بوی زندگی هم میاد؛ بوی مِهر؛ بوی قطار؛ بوی ماه آذر؛ بوی کودکـی؛ بوی خــانـواده؛ بوی باهـم بودن؛ بوی بیشتر در کنار هم بودن. ... و اصلا بذارید بگم: پاییز یعنی بوی عشق!
مِهرتون پُرمهر ...
سعید جرّاحی- معلّم سادۀ ادبیّات در آستانۀ مهر 98 موضوعات مرتبط: خانوادگی برچسبها: عاشقانه ها, آذرماه, کودکانه, قطار [ شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۸ ] [ 17:7 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
20 اُمین 20 شهریور
امروز هم گذشت. دقیقاً همان حسّ، و دقیقاً همان حال و هوای 20 شهریور؛ بدون کوچکترین حسّ، یا حال و هوای شبیه به 20 شهریور! تک و فضای جدید...! چیزی میان آذر و تیر ! میسازد یا ویران میکند؟؟ شاید باز هم -مثل هر سال- جرقّهای در راه است؟؟؟! ... سعید جرّاحی 20/شهریور/98
برچسبها: آذرماه, تیرماه, تک گویی [ چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۸ ] [ 23:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۸ ] [ 11:17 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ساعت بیچاره!
چند روزی بود که ساعتم حالِ خوشی نداشت. گاهی عقب میشد و گاهی هم کلّاً میخوابید! ماه آذر که تموم میشه، همه چی حالتِ عادی خودشو از دست میده! ساعتو بردم ساعت سازی برای تعمیر. تعمیرکار هنوز ساعت را ندیده، گفت باید موتورشو عوض کنید!! گفتم چیزیش نبود که؛ چند ساله داره کار میکنه. مجدّداً فرمودند که توی کارخونۀ سازندهاش، گاهی معیوب تولید میشه؛ و باید موتورشو عوض کنید! تشکّر کردم و گفتم یه دور میزنم و برمیگردم!! دو تا مغازه بالاتر یک ساعت سازی دیگه بود. ساعتو نشون دادم. گفت باتری تموم کرده! و پرسید باتریشو عوض کنم؟ باتریشو عوض کرد؛ ... و الان چند روزه که داره مثل عروس، ببخشید مثل ساعت داره کار میکنه!!!
+ ما ایرانیها، عجب ملّت شریفی هستیم...!!!
سعید جرّاحی 6/10/97 موضوعات مرتبط: اجتماعی برچسبها: تک گویی, آذرماه [ پنجشنبه ششم دی ۱۳۹۷ ] [ 20:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آذر 97 هم رسید...
سلام. امروز اوّلین روز آذر بود. چقدر خوبه که همه چی خوبه...! تنها سرمایۀ یک معلّم، حضور شاگردان بامعرفتش هستند که پس از سالها هنوز هستند... امروز توی تلگرام، تبریکهای زیادی دریافت کردم؛ از شاگردان وفاداری که عزیز بودند و عزیز هستند؛ از کسانی که حتّی فکرش هم نمیکردم! و خیلیها بدون اسم، که شائبۀ مداهنه پیش نیاد! از همه ممنونم.
+ ماه آذر، برعکسِ تیرماه، همه چی خوبه...
سعید جرّاحی 1/آذر/97
برچسبها: آذرماه, تک گویی [ پنجشنبه یکم آذر ۱۳۹۷ ] [ 22:29 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نان سنگگ، و باران!
امروز -در آستانۀ ماه آذر- باز هم بارون اومد؛ خدا را شکر. 1) امروز سه شنبه از همان ابتدای صبح، هوا ابری بود. از همان ابتدای صبح منتظر باران بودیم. حتّی توی کلاس، گاهی نگاهم به بیرون پنجره بود؛ تا اگر باران بارید، -نیمدقیقه- همه بریم تماشا کنیم!! دقیقاً زنگ آخر که خورد، باران هم بارید!! ... تا همین الان که هنوز هم هوا بارانی است.
2) امشب رفتم بیرون تا زیر بارون قدم بزنم. هیچ چیز مطابق قدم زدن زیر بارون، به انسان آرامش نمیده؛ قدم زدن و "فکر کردن" و زمزمه کردن...
موقعِ برگشتن -همین چند دقیقه پیش- نون سنگک گرفتم که بیام خونه. دیدم یه کارگر ساده که مشخّص بود خسته از کارِ روزانه برمیگرده، داره میره سمت نونوایی. با همون سادگی خودش ازم پرسید: آقا! نون سنگک به دردِ آبگوشت میخوره؟!!
یه کارگر سادۀ ساختمانی، که لهجهاش نشون میداد که از شهرستان اومده، و امشب توی این هوای لطیف -به دور از زن و فرزند و خانواده- هوسِ آبگوشت کرده!
بهش گفتم آره عزیزم؛ آبگوشت است و نون سنگکـش! برو بگیر و حالشو ببر؛ نوش جونت...!
+ بارون که میاد، همه چی خوبه؛ مخصوصاً قدم زدن زیر بارون...!
سعید جرّاحی 29/8/97 موضوعات مرتبط: اجتماعی برچسبها: تک گویی, دلنوشته, باران, کلاس درس و امتحان [ سه شنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۷ ] [ 20:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باران و یـاران...
چند شب پیش نوشتم: «شبهایی که روزش بارشِ باران به خودش دیده، اون شبها را باید قاب گرفت!»
امشب امّا ناگهان خودِ شب، بارانی شد! هوا و فضا مطبوع، آنچنانکه باید تا صبح قدم زد و فکر کرد...
+ همین امشب، دوستی قدیمی، از اهالی آذرِ عزیز، جلوهای کرد؛ و وبلاگ درویشانۀ ما را با نسیم قلمش نوازش داد...
یاریاش مستدام...
سعید جرّاحی 20/8/97 برچسبها: دلنوشته, آذرماه, هواشناسی, باران [ یکشنبه بیستم آبان ۱۳۹۷ ] [ 22:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ جمعه یکم تیر ۱۳۹۷ ] [ 12:26 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
آخر ِ آذر عزیز...
عجب هفتهای بود این هفتۀ آخر آذر ! ولی حیف که تموم شد... این ترم تموم شد؛ کلاسها تموم شد. آذر عزیز هم از ما عبور کرد... هرچند امشب شب یلدا، "زمین و زمان" دست به دست هم میدن تا آذر تموم نشه...! ولی آذر هم رفت؛ با تمام زیباییها و خوبیها و خاطراتش؛ از عفو عمومیاش! از دلهرهها و دلگرمیهایش... از خاطرات سفر به اعماق تاریخ و خاطرات سالهای آغازین زنده شدن!! از سفرها و تجربههای جدیدش که رنگ و بوی زندگی میداد... که شاید خودشان زندگی باشند یا خاطراتی از زندگی بشوند...! و با تمام ویژگیهای یک "آذر قشنگ" ...
+ تا دیدنِ دوبارۀ آذر، اندکی صبر...
سعید جرّاحی 30/ آذر /96 برچسبها: تک گویی, زندگی, خاطره, دلنوشته [ پنجشنبه سی ام آذر ۱۳۹۶ ] [ 16:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
جلال آل احمد و این اجتماع...
«من نوکر این اجتماعم؛ و قلم میزنم؛ و تا بتوانم "میگویم و مینویسم" ؛ ... و بالای سیاهیِ آقِ معلّمی که رنگی نیست...!»
کتاب «یک چاه و دو چاله»، ص 18. جلال آل احمد گردآوری: سعید جرّاحی 22/ آذر /96
موضوعات مرتبط: روانشناسی، اجتماعی برچسبها: جلال آل احمد, جملاتقصارجلالآلاحمد, آذرماه [ چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۶ ] [ 19:19 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
یادی از "نادر ابراهیمی"
عادت، ردّ تفکر است ؛ و ردّ تفکر، آغاز بلاهت... 🖊نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی؛ نادرهای که دیر شناخته شد یا اصلاً شناخته نشد...! نمیشه ماه آذر باشه، و از نادر بزرگ ننوشت. اوّلین بار توی مجلّه "مهر" فهمیدم که نوشتههاش آدم را دیوونه میکنه. انسانی به معنای واقعی کلمه «انسان»... کسی که دردِ جامعه داشت؛ دردِ انسان بودن و دردِ دین... از همون دردهایی که به قول قیصر امینپور عزیز «گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست، دردِ مردم زمانه است...» حدود 120 جلد کتاب نوشت؛ جایزۀ کتاب سال هم گرفت؛ چند تا جایزۀ خارجی نیز هم!
+ وقتی از نادر عزیز و دوستداشتنی مینویسم، دلم میخواد از کتاب خاصّش هم اسم ببرم. همیشه اینو میگم که اگر خواستید بزرگیِ نادرِ بزرگ را بفهمید، مقدّمۀ کتاب "بر جادّههای آبیِ سرخ" را بخونید. اینجاست که اشک آدم درمیاد ! که این انسان حواسّش تا کجا و به چه چیزهایی بوده... و چه خیانتهایی دیده و شنیده...!
امشب فرصتی پیش آمد تا بعد از قدمی کنار چشمهای و واکاویِ حسرتهای گذشته، قلمی به یاد این نادرۀ نویسندگان معاصر بزنم. روحش شاد... سعید جرّاحی 19/ آذر / 96 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، فرهنگی، اجتماعی برچسبها: نادر ابراهیمی, دلنوشته, تک گویی, کتاب [ یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ ] [ 22:3 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
عاشقانهترین نامۀ جلال آل احمد به همسرش سیمین دانشور
متن نامه در قسمت ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: نامههای جلال و سیمین، خانوادگی برچسبها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, خاطره, آذرماه ادامه مطلب [ شنبه یازدهم آذر ۱۳۹۶ ] [ 22:24 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
جلال آل احمد مینویسد؛ میگوید؛ سفر میکند؛ اعتراض میکند و ...
جلال مردانه با وقایع روبرو میشد و همیشه طرفدار حقیقت بود. سخنش از عمق وجود برخاسته، و با مردم و جامعه همنوا بود؛ و چونان نویسندگان راستین، همیشه در صحنه بود.
رئالیسم در جلال و در آثار او مشهود است. به نظر میرسد نمیتواند در یک موضوع کار کند. همۀ وجودش متأثـّر از ذات پر تحرّکش در تکاپوست... مینویسد؛ میگوید؛ طعنه میزند؛ سفر میکند؛ همه جا مردم را میبیند... با مردم اعتراض میکند؛ با مردم میپذیرد و تمکین میکند...
حضرت استاد دکتر دهقانی فیروزآبادی کتاب "رئالیسم پویا در آثار جلال آل احمد" / ص 72 و 75 گردآوری: سعید جرّاحی 11/ آذر / 96 موضوعات مرتبط: روانشناسی، فرهنگی، اجتماعی برچسبها: جلال آل احمد, کتاب, آذرماه [ شنبه یازدهم آذر ۱۳۹۶ ] [ 1:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هوای آذر...
"آذر" ، هوایش غرق دلتنگیست... ❤️
سعید جرّاحی 10/آذر/96 برچسبها: عاشقانه ها, دلنوشته, آذرماه [ جمعه دهم آذر ۱۳۹۶ ] [ 0:10 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نامهای عاشقانه از سیمین دانشور به جلال آل احمد
آغاز ماه آذر، بدون نوشتن از "جلال بزرگ" ؟؟
بدون هیچ توضیحی، فقط این نامه را بخونید... .. در قسمت ادامه مطلب..
موضوعات مرتبط: نامههای جلال و سیمین، روانشناسی، خانوادگی برچسبها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, آذرماه ادامه مطلب [ چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۶ ] [ 22:14 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باز هم حکایت هزار بارۀ "عقل و عشق"
بسیاری افراد، عاشق میشوند؛ ولی اندکی عاشق میمانند! زیرا عاشق شدن "احساس" میخواهد، و عاشق ماندن، عقل ...
+ عقل، و عقل و باز هم عقل...
گردآوری: سعید جرّاحی 1 / آذر / 96 موضوعات مرتبط: فلسفه، شعر برچسبها: دلنوشته, عاشقانه ها, آذرماه [ چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۶ ] [ 5:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
باران و اوّل آذر...
امشب زیر اوّلین باران پاییز بودم!!! بوی نَم خاک، دیوانه ام میکرد!! خیلی کم بود ، دلم میخواست بیشتر در آغوشش بمانم...
آخر میدانی؟ اوّلین روز از ماه آذر بود... و اوج دلتنگی من! آذر:) آتش:) من:) باران:) دلتنگی:) خیال تو :)... ... همه امشب دور هم بودیم؛... جز خودت!
شقایق ناصحی 1/آذر/96 موضوعات مرتبط: شعر برچسبها: دلنوشته, عاشقانه ها, آذرماه, باران [ چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۶ ] [ 5:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
سردیِ هوا، و بوی آذر
"سرد شدن هوا"، نشانۀ خوبیست... آدمها در سردیِ هوا، حسّ کودکانهشان گل میکنه. سرد شدن هوا، آدمها را به همدیگه نزدیکتر میکنه. آدمها را عاشقتر میکنه...
+ انسان، هرچه کودکتر، عاشقتر... انسانتر... بوی آذر میاد...
سعید جرّاحی 24/8/96
برچسبها: دلنوشته, عاشقانه ها, تک گویی, آذرماه [ چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۶ ] [ 20:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ازدواج جلال آل احمد و سیمین دانشور +عکس
جلال آل احمد و سیمین دانشور معروفترین زوج ادبی تاریخ ایران هستند؛ زوجی که داستان زندگیشان...
عکس و مابقی در ادامه مطلب.. گردآوری: سعید جرّاحی 7/8/96 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، خانوادگی برچسبها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, خاطره, آذرماه ادامه مطلب [ یکشنبه هفتم آبان ۱۳۹۶ ] [ 17:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
قطارها پیر نمیشوند... !+عکس
اوّلش که این عکس را دیدم... لطفاً ابتدا عکس را در ادامه مطلب ببینید..
سعید جرّاحی 3-8-96 برچسبها: قطار, عاشقانه ها, زندگی, آذرماه ادامه مطلب [ چهارشنبه سوم آبان ۱۳۹۶ ] [ 20:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ چهارشنبه سوم آبان ۱۳۹۶ ] [ 20:43 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
ردّ پای مهربانی...
وقتي ردّ پاي مهربانيات را در قلب کسي باقي بگذاري، هميشه بيشتر از حاضرين، حاضر خواهي بود؛ حتّي اگر غايب باشي...
سعید جرّاحی 24/ آذر/95 برچسبها: عاشقانه ها, آذرماه [ چهارشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۵ ] [ 22:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
صدای قطار میآید... عکس
نمیدونم چه رابطهای بین این روزها و قطار وجود داره؟ ولی دیدن قطار و شنیدن صدای قطار از نزدیک، حسّ عجیبی داره...!
عکس در ادامه مطلب..
برچسبها: دلنوشته, قطار, عکس, آذرماه ادامه مطلب [ چهارشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۵ ] [ 20:14 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
هر روزتان عاشقانه باد...
جامی شکستـه دیدم، در بـزم مِی فروشـی / گفتم بدین شکسته ، چون باده میفروشی ؟!!! خندید و گفت زین جام، جز عاشقان ننوشند / مستِ شکسته داند، قدر شکستهنوشی...
سم 5/آذر/95 برچسبها: عاشقانه ها, آذرماه [ جمعه پنجم آذر ۱۳۹۵ ] [ 6:54 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
نامهای عاشقانه از جلال به سیمین...
این نامۀ سرشار از عشق و محبّت را همراه عکس آن دو عاشق، در ادامۀ مطلب بخونید..
موضوعات مرتبط: نامههای جلال و سیمین برچسبها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, آذرماه ادامه مطلب [ سه شنبه دوم آذر ۱۳۹۵ ] [ 20:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ دوشنبه یکم آذر ۱۳۹۵ ] [ 6:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
فقط بوی بـارون...!
از دیروز صبح، و خصوصاً دیشب تا حالا بوی بارون میاد اینجا... تقریباً تمام کشور بارون اومده؛ ولی اینجا ابرها میایند و یه گوشهای پارک میکنن، و بعدشم میرن شهرهای دیگه میبارن...! همش تقصیر هواشناسی و کارشناسشه!!
البتّه همین که اینجا یه تیکه ابر توی آسمون میبینیم، خیلی خوبه! خدایا شکرت، به همینم راضیایم... امـّا... دیشب تا حالا... بدجور بوی بارون میاد اینجا.
+ حسّ ماه آذر به آدم دست میده...
سعید جرّاحی 9/8/94
برچسبها: دلنوشته, هواشناسی, آذرماه, طنز [ شنبه نهم آبان ۱۳۹۴ ] [ 4:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
[ سه شنبه سی ام تیر ۱۳۹۴ ] [ 18:8 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
مـاه آذر؛ پائیزیترین ماه پائیز ... مبارک!
سلام. در این چند روز، باران آذری، همچون باران بهاری، از آمدنِ «ماه مستطاب آذر» خبر میداد.. حسّ و حال خاصّش، با پیادهرویهای شبانهاش، با یاد "مولود"ش، در کنار طالع آتشینش، همگی "ماه آذر" را پائیزیترین ماهِ پائیز کرده... " پادشاه فصلها پائیز"؛ و تاج سرِ این پادشاه، "آذر ماه"...
انجمن جلال آل احمد- 1/ آذر/ 92
برچسبها: دلنوشته, باران, آذرماه [ جمعه یکم آذر ۱۳۹۲ ] [ 3:40 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||