انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

نامه‌ای عاشقانه از جلال به سیمین...

...

... وقتی تنها دلخوشی آدم

تنها همزبان آدم

تنها دوست آدم

تنها زن محبوب آدم

تنها عمر آدم

و اصلا همۀ وجود آدم را ببرند آن طرف دنیا،

دیگر نمی‌شود تحمّل کرد...

آخ که تصدّقت می‌روم...!

مبادا از نوشتن این مطالب ناراحت شوی؛

چون من خودم پس از این گریه، حالا آسوده‌تر شده‌ام.

راحت‌تر شده‌ام

و چه کمک بزرگی است این "گریــه"

و مرد‌ها چه سنگدل می‌شوند وقتی گریه‌شان بند می‌آید!

‌ای خدایی که سیمینِ من، تو را قبول دارد!

من کم‌کم از همین لحاظ، و تنها به خاطر او هم شده،

می‌خواهم به تو عقیده پیدا کنم...

از نامه‌های جلال آل احمد به همسرش سیمین دانشور

یکشنبه ۴ آبان ۱۳۳۱

گردآوری: سعید جرّاحی 2/آذر/95


موضوعات مرتبط: نامه‌های جلال و سیمین
برچسب‌ها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, آذرماه
[ سه شنبه دوم آذر ۱۳۹۵ ] [ 20:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار خصوصی آمار

جاوا اسكریپت

قفل صفحه