انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

نامه‌ای عاشقانه از سیمین دانشور

به جلال آل احمد

جلال عزیزم! قربانت گردم...

رفتم و از سخت‌جانی‌های خود، سخت شرمنده ام.

بی‌تو یک‌دم زیستن، شرط وفاداری نبود.

وقتی از تو جدا شدم،

همانطور که پیش‌بینی می‌کردم، مثل جفت مرغان مهاجر، چندان اندوهی فرا گرفتم که از گریه نتوانستم خودداری کنم.

فقط جلال عزیز!

اگر تو بودی، دیگر هیچ غصّه‌ای نداشتم؛

و باور کن که با وجود تمام این تشریفات، انگار یک خاری در گلویم نشسته است...

نامه‌ای از سیمین دانشور

به همسر عاشقش جلال آل احمد


سه شنبه 2 سپتامبر 1952

11 شهریور 1331

ایتالیا


موضوعات مرتبط: نامه‌های جلال و سیمین، روانشناسی، خانوادگی
برچسب‌ها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, آذرماه
[ چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۶ ] [ 22:14 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار خصوصی آمار

جاوا اسكریپت

قفل صفحه