انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

باران  و  اوّل آذر...

 

امشب زیر اوّلین باران پاییز بودم!!!

بوی نَم خاک، دیوانه ام میکرد!!

خیلی کم بود ، دلم میخواست بیشتر در  آغوشش بمانم...

 

 آخر  می‌دانی؟

اوّلین روز از ماه آذر بود... و  اوج دلتنگی من!

آذر:)  آتش:)  من:)  باران:)  دلتنگی:)  خیال تو :)...

...  همه امشب دور هم بودیم؛...  جز خودت!

 

شقایق ناصحی  1/آذر/96


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: دلنوشته, عاشقانه ها, آذرماه, باران
[ چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۶ ] [ 5:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار