انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

چند مثال برای

ویژگی مزاج های چهارگانه

.

مزاج‌های اربعه، و مطالعه و تحقیق دربارۀ آن، یکی از جذّاب‌ترین مباحث طبّ ایرانی است.

بارها در کلاس با عزیزانم به مناسبت‌های مختلف دربارۀ آن صحبت کردم و ویژگی‌های آن را گفته‌ام؛

و گفته‌ام که چگونه می‌توان پی به مزاج خود برد.

حاصل شاید سال‌ها مطالعه‌ای که در رشتۀ روانشناسی داشته‌ام، خیلی خلاصه اینکه:

.

مزاج‌های چهارگانه عبارتند از: (به ترتیب الفبا)

-بلغمی، دَمَوی، سوداوی ، صفراوی.

.

- این مزاج‌ها در مباحث مختلف قابل طرح هستند؛ امّا من اینجا فقط در موضوع جامعه‌شناسی بررسی می‌کنم:

1- بلغمی‌ها: اگر کسی آنها را حرکت داد، اندک حرکتی میکنند؛ وگرنه سردند و منتظر می‌مانند تا حرکتی بشود! حمیّت چندانی برای اقدام پیش‌دستانه ندارند. البتّه خرابکاری هم نمیکنند! بلغمی‌ها به‌طور معمول، انسان‌های بی‌آزار و نجیبی هستند.

2- دموی‌ها: سرخوشند و گرم و فعّال. با همه می‌جوشند؛ استراتژی خاصّی ندارند. با هرکسی که به نفعشون باشه کار میکنن! گاهی خرابکاری هم میکنند؛ ولی با زبان‌بازی سروتهش را به هم میرسانند!

3- سوداوی‌ها: ساکت و سرد و گوشه‌گیر هستند؛ ولی بی‌خیال نیستند. زیاد فکر می‌کنند و نقشه‌های دقیقی می‌ریزند؛ ولی خیلی از این نقشه‌ها را عملیّاتی نمی‌کنند.

4- صفراوی‌ها: و امّا صفراوی‌ها :

در یک کلام، دنیا را همین صفراوی‌ها تغییر میدهند. شاید بشود گفت که تمام ویژگی‌های فعّال آن سه مزاج دیگر را هم دارند.

افرادی پُرجنب و جوش، خلّاق، بی‌قرار، عاشق، عصبانی، مصمّم، دقیق، آینده‌نگـر، فکور، زودرنج و مهربان، و کمال‌گرا...

= برای همراهی، همکاری، همفکری، و حتّی ازدواج با صفراوی‌مزاج‌ها، خیلی خیلی باید دقّت کرد. چون آن‌ها در اوج مهربانی، آتش یک‌دست‌اند...!

در جایی خشم‌شان حتّی کوه را نیز از هم می‌پاشاند! و در جایی دیگر آن‌چنان عاشق‌پیشه هستند که همان کوه هم عاشق‌شان می‌شود...!

افرادی مثل حکیم فردوسی، نادر ابراهیمی، یا مثلاً هیتلر، انشتین،، فیدل کاسترو، ناپلئون.... همگی صفراوی مزاج بودند.

و همین چند روز پیش استادم دکتر عماد افروغ.

آنانی که دکتر افروغ را از نزدیک می‌شناختند و سخنان و سخنرانی‌هایش را شنیده بودند، تصدیق میکنند سخنم را...

.

... نمیشود که بحث از خاص‌بودنِ صفراوی‌مزاج‌ها باشد؛

و ... اسمی از جلال آل احمد نباشد؟؟!

.

جلال آل احمد به تمام چهارگوشۀ دنیا سفر کرد تا آتش اشتیاق و حقیقت‌خواهی و حق‌طلبی‌اش را آرام کند.

زمانی بر سر نخست وزیر وقت که بهایی‌مسلک بود فریاد میکشد؛

و در جایی دیگر برای سیمین خودش زار زار گریه میکند...


-جلالِ عاشق پیشه میگوید:

مردمی که گل‌ها را دوست می‌دارند،

خودشان از آن گل‌ها دوست‌داشتنی‌تر هستند...

-
و جلالِ صفراوی مزاج، با آن روحیّـۀ آتشین‌مزاجش میگوید:

«من از خدا می‌خواهم مشت روی سینی مسی بزنم نه روی نَمـَد !

این‌جا نمد است؛ این است که آدمی‌زاد خفه می‌شود!

خفقان این است، که فریاد می‌زنی، امّا فقط خودت می‌شنوی...!»
[من میخواهم مشت بر سینی مسی بزنم تا صدایش را دنیا بشنود...]

سعید جرّاحی 28/1/1402

.

.

.

👇

👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


موضوعات مرتبط: روانشناسی، علمی، پزشکی
برچسب‌ها: جلال آل احمد
[ دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 23:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار خصوصی آمار آمار2