انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

.

دختران، وارثان زیبایی خدا هستند،

سمبل صفت جمالیّت خدا

.

😈 بدجوری آمده‌اند سراغ این ارث خدا...!

.

روز میلاد حضرت معصومه(س)

و روز دختر مبارک...

.

.

[ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 19:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

این چند عکس خاصّ و منحصر به‌فرد

از نمایشگاه کتاب تهران/ اردیبهشت 1402

.

.

.

(1)

شلوغی جمعیّت بازدیدکنندگان

.

.

(2)

این عکس را که دیدم،

به یاد شعر سهراب سپهری افتادم که میگفت :

من قطاری دیدم که سیاست می‌بُرد؛

و چه خالی میرفت...!

.

.

.

(3)

غذای روح...

.

.

(4)

عکس بزرگان فرهنگ و ادب

چه انگیزه‌ای به انسان میدهد...

.

.

(5)

پست قبلی دربارۀ زوج‌های جوان و کهنسال گفتم...

منظورم همین بود.

دقیقا یک مورد مشابه این عکس را دیدم ،

امّا همین که آمدم عکس بگیرم،

از دور، یک آشنا دیدم...

.

.

(6)

شما هم می‌بینید از دور،

آن آشنا را...

.

.

(7)

آدم‌ها برمیگردند به اصل خودشان...

آری! همین آشنا...

.

.

(8)

قربونش برم

یک‌ تنه برای خودش یک نمایشگاه بود...

.

.

(9)

این هم سند و مدرک!

.

.

.

.

(9/2)

میگن سرانۀ مطالعه در ایران پایین است.

من قبول ندارم...

این عکس را در مترو گرفتم

و البتّه الآن با اجازۀ خودش منتشر کردم.

.

.

(10)

این بَنرها خیلی برام جذّاب بودند.

مخصوصاً اینکه با سند و آدرس نوشته شده بودند.

یک صحنۀ عجیب اینکه

وقتی داشتم از این بنرها عکس میگرفتم،

سریعاً یک نفر آمد و به قصد شُبهه‌افکنی،

شروع کرد إن‌قُلت آوردن که... آره و نه!

راستش یه جوابی دادم که فهمید بد جایی اومده!

ولی عجیب اینکه اینقدر دارن کار میکنن برای سمپاشی،

و افسوس که ما...!

.

.

.

(11)

کارهای هنری قشنگی در نمایشگاه شده بود.

مجسمّه‌ای از زنده‌یاد قیصر امین‌پور

.

.

(12)

و مجسمّه‌ای از زنده‌یاد اخوان ثالث

.

.

(13)

و چقدر باذوق بودند دانشجویان هنر

که به وسیلۀ گریم کردن،

مجسّمه‌های زنده‌ای از بزرگان ادب،

از خودشان ساخته بودند...

ایشان جناب حافظ شیرازی هستند،

شاعر قرن هشتم

.

.

.

(14)

ایشان هم جناب سعدی شیرازی

شاعر قرن هفتم

وقتی ایشان را از دور دیدم،

ابندا فکر کردم عضو یکی از فرقه‌های دراویش است

وقتی ازش پرسیدم، لبخندی زد و

کتاب کلّیّات سعدی را نشانم داد!

تازه فهمیدم سعدی است!

.

.

(15)

ایشان هم حکیم خیّام نیشابوری هستند.

شاعر و ریاضی‌دان و ستاره‌شناس قرن پنجم

.

.

.

(16)

ای وای...!

وقتی این صحنه را دیدم، به قدری یکّه خوردم

که انگار برگشتم به دهۀ 40

شما هم شناختید

این مجسّمۀ زنده را...؟؟؟

.

.

(17)

کلاه مخصوص خودش است؛

او بود که این کلاه را در بین هنرمندان معروف کرد...

.

.

(18)

و ذوق‌زدگی...

باورم نمیشد...

سیّد جلال آل احمد

.

.

.

(19)

اختیار هیجان از کـَفَم ربود،

چهرۀ دلربای تو ...

ذوق کرده بودم و بعد از گفتگوی بسیار

با هم چند تا عکس گرفتیم، به یادگار...

(حتّی دعوتش کردم به انجمن ادبی خودش...)

.

.

.

(20)

دقایقی بعد، بزرگان ادب رفتند نشستند؛

و سعدی به احترام جلال آل احمد ایستاد.

.

.

(21)

چند دقیقه که گذشت،

جلال شمایل یک سیگار را به لب گذاشت!

(البتّه سیگار واقعی نبود.)

رفتم بهش گفتم کاش سیگار را کنار میگذاشتید!

جوابی داد که دیوانه‌کننده بود:

گفت:

جلال را با همین سیگار می‌شناسند!

من سیگار می‌کَشم،

تا به همه بگویم که عامل مرگ من، سیگار نبود!

من را دیگران کُشتند، نه سیگار...

.

حقّاً و انصافاً لذّت بردم از این جواب.

سال‌هاست که حقیقت‌خواهان ایران،

میخواهند همین را ثابت کنند

که جلال را دیگران کُشتند...

.

.

.

(22)

کم‌کم جمعیّت اطراف بزرگان ادب بیشتر شد...

.

.

(23)

و صحنۀ زیبا اینجا بود که

همگی فقط دور جلال آل احمد را گرفتند،

و از او امضا میخواستند...

پسربچّه‌ای کنار پدرش بود و پرسید:

بابا! این آقاهه خیلی آشناست؛ اسمش چیه؟

پدرش گفت:

جلال آل احمد، همون که کتابش را خریدم.

برادر بزرگترش گفت:

من برم کنارش عکس بگیرم؛ دوستش دارم...

(دقیقاً با همین عبارات...)

و پدر ، زودتر از پسرش رفت کنار جلال ،

تا عکس بگیرد...

.

.

.

.

(24)

خیلی‌ها ازش امضا گرفتند...

.

.

.

(25)

باید آن لحظه در آنجا می‌بودید ،

تا می‌دیدید که چه میکنند این اطرافیان...

از آقاجلال خواستم که

یک متن و امضا برایم به یادگار بنویسید.

و او هم این متن را برایم نوشت:

.

.

.

(26)

فداش بشم که همیشه دردِ جامعه را داشت...

چقدر سخت است همرنگ جماعتی شدن

که خودش هزار رنگ است...

.

.

.

.

.

.

(27)

این هم قطار...

کتاب بود و

یار بود و

قطار....

.

.

.

.

از کدام عکس خوش‌تان آمد؟؟

.

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


موضوعات مرتبط: عکس، ادبیـّات، فرهنگی
برچسب‌ها: جلال آل احمد, جملات‌قصارجلال‌آل‌احمد, کتاب, قطار
ادامه مطلب
[ جمعه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

این چند نکته از نمایشگاه کتاب

+ "چند عکس خاصّ"، طلبِ شما...!

.


امسال هم بازدید از نمایشگاه کتاب، برای خودم تجربۀ متفاوتی بود.

1- شاید کمتر از هر سال دیگر کتاب خریدم؛ چون بیشتر به دنبال مذاکره با ناشران بودم، و کمتر وقت شد برای ارزیابی و خرید کتاب‌ها!

این دو روز، اتّفاقات و صحنه‌های عجیبی دیدم.

2- تا دلتون بخواد، زوج‌های جوانی بودند که دست در دست همدیگه، داشتند قدم میزند و دربارۀ کتاب‌ها حرف می‌زدند؛

حتّی زوج‌های میانسال و کهن‌سالی که دست در دست همدیگه، داشتند قدم میزند و دربارۀ کتاب‌ها حرف می‌زدند...

3- حالا این وسط بله تعدادی از بازدیدکنندگان هم برای رفع خستگی و گرسنگی، از بوفه‌ها و غذاخوری‌ها استفاده میکردند تا دوباره برگردند به داخل سالن‌های نمایشگاه برای دیدن و خریدن کتاب...

پس ول کنید اون‌هایی را که برای خراب کردن چهرۀ فرهنگ و کتاب، فقط عکس این غذاخوری‌ها را پخش می‌کنند...

.

4- از غرفۀ یکی از ناشرانی که آثارش مخالف دین است و ضدّ جمهوری اسلامی دیدن کردم.

ناشری که به راحتی در این‌جا مجوّز گرفته، و مدیر انتشاراتش دقیقا همین‌جا داشت ضدّ آزادی در ایران حرف میزد... و چه تبلیغی میکرد برای کتاب‌ها و آثار مسموم خودش...!

همان فردی که در یک مناظرۀ تلویزیونی، به‌خاطر فحّاشی و توهینی که به یکی از همکارانش کرد، دیگر دعوت نشد...

و این ناسپاسان بی‌انصاف، چقدر آزادند و بازهم بدگویی میکنند...!

!
...

5- یا آن ناشر کینه‌ورزی که کشور و وطن خودش را به تمسخر میگرفت؛ و وقتی فهمید که من از واتساپ استفاده نمیکنم، گفت پس کتابتون را چاپ نمیکنیم! (به همین سادگی! به همین وضوح! به همین مسخرگی و حقارت...!)

6- تا البتّه آن ناشران متعهّدی که غرفۀ آن‌ها از بس که شلوغ و مورد استقبال بازدیدکنندگان بود، جای سوزن انداختن نبود...

7- برخی غرفه‌دارن اصلاً حوصلۀ توضیح نداشتند؛

و البتّه بودند فروشندگانی که خالص و با حوصله و با سعۀ صدر توضیح میدادند و نکات پنهان کار را در اختیار ما میذاشتند...

...

+ 8- راستی چند تا عکس ناب و خاصّ براتون آماده کردم که همین یکی دو روز براتون میذارم.

.
سعید جرّاحی 28/اردیبهشت/ 1402

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


برچسب‌ها: کتاب
[ پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 22:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

آزادی نبود، رفتم ترکیّه، بدتر شد!

.

.

♦️استوری یکی از بلاگرهای ساکن ترکیّه :

که بخاطر نبودن ‎آزادی در ایران، اخیرا مهاجرت کرده،

و حالا از رای‌گیری اجباری در این کشور خبر می‌دهد...!

🔹او نوشته در انتخابات ترکیه اگر رای ندهند جریمه میشوند،

و یک سری حقوق شهروندی را از آنها می‌گیرند.

.

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


برچسب‌ها: انتخابات, ترکیّه
[ پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 18:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

دیالوگ ماندگار

حرف زدن...

.

- تو چند سالته؟

- هجده سال.

-در این مدّت، آیا 18 کلمه با من حرف زدی؟؟!!

.

.
سکانسی از سریال "نیکان "

.


برچسب‌ها: سکانس تماشایی, زندگی, طلاق
[ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 20:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

دروغی دیگر از این دو فتنه‌گر فواحش

زن زندگی آزادی

.

از روز اوّل فتنۀ بی‌حجابان ،

سعی کردیم بدون تعصبب بنویسیم،

و حرف راست و راست را بزنیم و با سند و مدرک بنویسیم.

.

یادتونه چقدر دروغ نوشتند ،

و از قتل و تجاوز از طرف پلیس و جمهوری اسلامی گفتند؟

.

این فیلم را هم ببینید؛

تا عمق دروغ کثیف فتنۀ فواحش را بفهمید...

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


برچسب‌ها: فتنه, بی‌حجابی, دروغ
[ دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:51 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

🔺کشف نانوایی 3 هزار ساله در ارمنستان

که هنوز پوشیده از آرد است!

.

🔹 این ویرانۀ حفاری‌شده در سایت باستانی مِتسامور،

بقایای یک نانوایی بسیار بزرگ،که 3000 سال قبل فعّال بوده.

از این سازه بزرگ،

از اواخر قرن یازدهم قبل از میلاد تا آغاز قرن نهم قبل از میلاد

استفاده شده است.

.

2) راستی چرا هنوز بعضی‌ها

تمدّن 7000 سالۀ ایران را رها میکنند،

و فقط به 2500 سال چسبیده‌اند؟؟؟!

.

.


موضوعات مرتبط: تاریخی
برچسب‌ها: ایران پرستی
[ دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:41 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

🔴 توئیت عجیب یک هم‌وطن ساکن آلمان

از قوانین مصرف برق در مکان‌های عمومی
.

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


موضوعات مرتبط: اقتصادی
برچسب‌ها: آلمان
[ جمعه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 9:4 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

سوتی ایّام امتحانات!

.

.

(1)

در دورۀ صفویّه، نثر "مصنوع" رایج بود.

ولی وقتی

شنوایی دانش‌آموز در جلسۀ امتحان ضعیف باشه،

مصنوع، 👈 میشه مسعود !!!

.

.

(2)

یه دانش‌آموز دیگه نمرۀ ارفاقی میخواسته،

نوشته نمره انفاقی!!

انفاق یعنی نوعی صدقه!

.

خلاصه اینکه اوضاعی داریم

با غلط‌های املایی نسل پساکرونا!

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


برچسب‌ها: سوتی
[ جمعه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 9:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

چه حسّ خوبی ،

که هر سه فرزند خودت را

کنار همدیگه، در نمایشگاه کتاب،

و در کنار دوستان دیگرشون یکجا ببینی...

.

.

(1)

.

.

(2)

.

ممنون از دوستان عزیزم

که این تصاویر را از نمایشگاه برام ارسال کردند...

.

.


موضوعات مرتبط: میوه ممنوعه
برچسب‌ها: کتاب
[ جمعه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 8:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

عکس فانتزی!

.

سلام.

احتمالا یک یا دو مسابقۀ دیگر در ایّام امتحانات داشته باشیم.

مسابقه قبلی، نظرخواهی نبود و پاسخ ثابت داشت.

جواب‌ها را در همان پست (چند پست پایین‌تر) ببینید.

مسابقۀ امروز هم جواب دارد؛ منتها نیاز به دقّت دارد!

.

به این عکس دقّت کنید ،

و بنویسید فانتزی‌ترین نکتۀ عکس چیه؟

.

.

جواب خودتون را در قسمت "نظر بدهید" ،

👇 پایین همین پست بنویسید. 👇

**(لطفاً تیک خصوصی را نزنید!)**

👈 پاسخ‌ها چند روز بعد نشان داده میشن.

.

نظرات شما 👇👇

.

.

مهلت تمام شد

پاسخ‌ها در قسمت نظرات 👇...👇

.

.


برچسب‌ها: مسابقه
[ جمعه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 8:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

دروغی به نام فتنۀ زن، زندگی، آزادی!!

.

این عکس را میشناسید؟

این همان حسین رونقی است؛

دروغگویی که در حال خیانت به کشور بازداشت شد؛

ولی شایع کرد که وقتی در زندان بوده،

مأموران پاهای او را شکستند و قطع کردند...!

.

بعدش معلوم شد که حتّی یک خراش برنداشته!

+ شاید شفا پیدا کرده...!!

.

.

(2)

این عکس را هم معرّفی میکنم:

ایشون خانم نیلوفر آقایی است.

از چپ به راست به تاریخ عکس‌ها دقّت کنید:

1- مهرماه گفت :

مأموران چشم راستم را با اسلحه کور کردند!

2- آبان گفت:

نه، مأموران چشم چپم را با اسلحه کور کردند!

3- الان اردیبهشت است و همه‌چی آروم!

+شاید هر دو چشم ایشان هم شفا پیدا کرده...!

.

.

.


برچسب‌ها: فتنه, بی‌حجابی, دروغ
[ دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 8:5 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

اردوغان ترکیّه؟ یا رئیسی ایران؟؟

.

تاریخ خبر بالا را نگاه کنید!

مربوط به دی‌ماه سال 93 است؛ یعنی 9 سال پیش!

اینهمه جنگ به راه انداخت و آدم کشت و از داعش حمایت کرد،

به این امید که سوریّه را اشغال کند،

و در مسجد جامع اموی سوریّه نماز بخواند

... ولی چه شد؟؟؟ هیچ!

.

.

ولی چند روز پیش،

آقای رئیسی (رئیس جمهور ایران) به راحتی

و بدون اینکه خیانت کند،

سوریّه را در دست خودش حفظ کرد ،

و در همان مسجد جامع سوریّه نماز خواند...

.

.

+ با خدا باش و پادشاهی کن...

.

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


برچسب‌ها: سوریه, ترکیّه
[ دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 6:31 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

چه کسی "جهان سوّمی" است؟؟

.

سال‌هاست که در گوش‌مان می‌خوانند که:

ما "جهان سوّمی" هستیم!

.

امّا این دو عکس را ببینید:

.

.

(1)

متروی آمریکا

.

.

(2)

متروی تهران - ایران

.

+ اگر خودتحقیری را کنار بگذاریم،

می‌فهمیم که بافرهنگ‌ترین هستیم...

.

.


موضوعات مرتبط: اجتماعی
[ پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

.

قطارها

مهربان‌ترین موجودات جهان هستند.

توروخدا ... قطارها را امتحان نکنید...!

.

.

.


برچسب‌ها: قطار
[ پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

کاش حافظ را می‌شناختند...!

.

1- گاهی بعضی آدم‌های لجوج، مثلا هنگام سال تحویل،

در سفرۀ هفت‌سین به جای قرآن، مثلا دیوان حافظ را میذارن!

بماند که با دین درافتادن، عاقبتش را خودشان خواهند دید...

ولی این ناآگاهان نمیدانند که:

همین حافظ شیرازی به خاطر "حفظ قران"، به حافظ مشهور شده.

2- یک درجه بالاتر بگم:

خیلی از ابیات دیوان حافظ، برگرفته از آیات قرآن است.

مثال:

سخن قرآن:

و هیچکس بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد.

(قرآن کریم: سورۀ انعام / آیۀ 164)

.

سخن حافظ:

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

کـه گنـاه دگـران بر تـو نخواهنـد نوشــت ...

(دیوان حافظ)

گردآوری: سعید جرّاحی 15/2/1402

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


موضوعات مرتبط: ادبیـّات، دینی
[ پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

علاقه به مدرسه با رسم شکل!

.

.

معلّم به شاگردانش گفت: آرزوی خود را نقّاشی کنید!

و این شاگرد بااستعداد این نقّاشی را کشید...

.

.


برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, طنز
[ سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 22:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

این خانم را میشناسید؟

این خانم، وزیر خزانه‌داری آمریکاست،

(کنار جو بایدن" رئیس جمهورش!)

.

این وزیر که به همۀ جزئیّات اقتصاد آمریکا آشناست،

دیروز اعلام کرد:

🔺️ آمریکا در یک قدمی ورشکستگی است...!

🔹️اکنون 80 سال بعد از آن روزهای طلایی بعد از جنگ جهانی دوّم میگذرد،

و ایالات متّحده، هم بزرگ‌ترین بدهکار جهان است،

هم در یک قدمی ورشکستگی مالی هم قرار گرفته است.

.

منبع: خبرگزاری فاکس نیوز آمریکا

.

.


موضوعات مرتبط: اقتصادی
برچسب‌ها: آمریکا
[ سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

کاش اینها از ایران می‌رفتند...!

این یکی هم

صحنه‌ای از زن، زندگی، آزادی بود!

.

.

به شرطی که این دو شماره را

با هم بخوانید:

1- دو نفر از اراذل و اوباش پسر به دنبال ربودن یک دختر نوجوان بودند،

که یک جوان باغیرت جلو می‌آید و آن دختر را نجات میدهد.

اراذل و اوباش هم دو نفری میریزن سر آن جوان، و او را با چاقو می‌کُشند!

+ سابقۀ آن دو پسر ربایندۀ ناموس مردم:

- شرکت در یک نزاع دسته‌جمعی در سال 1400
- شرکت در آشوب‌ بی‌حجابان به اسم "زن، زندگی، آزادی".
- اقدام به خودزنی و چندین فقره جُرم دیگر...!

و نکتۀ جالب: این دو میخواستند از ایران بروند!

.

2- علیرضا اکبری، جاسوس انگلیس،

همان کسی که تأسیسات هسته‌ای "فُردو" را به انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها لو داده بود و باعث تحریم‌های سخت بر ضدّ مردم ایران شد.

او هم میخواست از ایران برود!

.

امّا نقطۀ اشتراک این دو مورد:

این جاسوس خائن، اصلا دلش در ایران و برای ایران نمی‌تپید،
آن پسران بی‌حیا نیز، که در پیاده‌رو دست یک دختر نوجوان را می‌گیرند (طبق اعتراف همان دختر نوجوان)، و به زور میخواهند او را با خود ببرند نیز دل‌شان اینجا نبود!

به آنها وعدۀ "آزادی و ولنگاری و رقص در کوچه‌ها و آزادی در فاحشه‌خانه‌ها" داده بودند...!

همانطور که انگلیسی‌ها یک خانه در انگلیس به علیرضا اکبری رِشوه داده بودند برای خیانت‌هایی که میکرد.

.

+ چه راست گفت و چه نیکو گفت آن کسی که گفت:

کاش آنها که دلشان با ایران نیست، بلیت رفتن میگرفتند و از ایران میرفتند...

راست گفت...

چون هر روز ماندن‌شان در ایران، خسارتی است که به ایران در نسل امروز و آینده میزنند...!

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


برچسب‌ها: بی‌حجابی, خیانت
[ سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]


.

مقایسۀ نقشۀ خطوط مترو :

در ایران و در کانادا !

.

کاش آن‌هایی که ایران را تحقیر میکنند،

در ایران نـمانند...!

.

.

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


برچسب‌ها: کانادا
[ سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:21 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

روز معلّم را تبریک می‌گویم،

به همۀ معلّم‌ها و اساتید خودم

که اندیشیدن را آموزش دادند...

.


موضوعات مرتبط: فرهنگی
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان
[ دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:57 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

فیلمی از عکس‌العمل یک کودک کم‌بینا

هنگام عینک زدن

.

امروز در کلاس ادبیّات، درس "قصّۀ عینکم" را داشتیم. اون‌جایی که قهرمان داستان تعریف میکنه که چشمش ضعیف بوده ولی کسی نمیدونسته که مشکلش چیه. تا اینکه به صورت اتّفاقی عینک یکی از مهمان‌ها را به چشم میذاره و تازه متوجّه مشکل خودش میشه.

= به یاد این فیلم کوتاه از یک کودک افتادم که وقتی عینک به چشم میذاره، چه عکس‌العملی نشون میده.

.

این همان فیلم کوتاه است. ببینید و لذّت ببرید ؛

و خدا را شکر کنید بایت سلامتی خودتون...

.

.

.


موضوعات مرتبط: پزشکی
برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان
[ دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 19:0 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

روانشناسانه‌ترین نامه سیمین به جلال

.

امروز 9 اردیبهشت، روز روانشناس است.
پس

روانشناسانه‌ترین نامه سیمین دانشور به جلال آل احمد را براتون انتخاب کردم:

.
برسد به دست جلال

خوابم نمی‌آید. نامه‌های تو را فایل کرده‌ام و مرتّب می‌خوانم و حالات روحی تو را که در نامه ها منعکس است بررسی می‌کنم و در دفتر یادداشت‌هایم که چندی است گاهی شب‌ها می‌نویسم جداگانه ثبت می‌کنم و حالا بعضی از برداشت‌هایم را به سمع مبارک می‌رسانم:

البتّه یقین هم ندارم که آنچه که می‌نویسم واقعیّت دارد. چرا که تو قاطع هستی، و من شکّاک! تو می‌ترسی و پریشانی... چرا و از چه؟ و شتابزده هستی... که همیشه بودی! حتّی سنّ هم نتوانسته به تو طُمأنینه بدهد...!

اگر بخواهم خودم را مرکز عالم وجود تو بدانم، احمقانه است!... چرا که نیستم.

یعنی این‌طور نتیجه‌گیری می‌کنم که تمرکز عاطفی خودت را ازدست داده‌ای و پریشان خاطری... آن‌قدر دور و بر خودت را شلوغ کرده‌ای و خود را در جمع گم کرده‌ای که این عدم تمرکز عاطفی نمی‌تواند تاثیری در پریشان‌خاطری تو داشته باشد.

آیا افراط در سیگار علّت این پریشانی نیست؟ و یا از پریشانی است که به آن‌ها پناه می‌بری؟...

آیا تو در حال گذار و تحوّل از یک مرحلۀ ذهنی به مرحلۀ دیگری هستی؟

یادت هست [کتاب] غربزدگی که بار اوّل برایم خواندی، همین نکته را به تو گفتم. بعد خودم دوباره خواندمش و یادداشت‌هایی رویش گذاشتم.

یادت هست که نوشته بودم انگشت روی نقطۀ حسّاسی گذاشته‌ای؛ و هشداری به خوانندگان داده‌ای که این هشدار می‌تواند هشدار به تمام کشورهای مشابه کشور ما باشد، و حتّی نقطۀ عطفی باشد در طرز تفکّر این کشورها...

این ترس را ریشه‌یابی کن جلالم...

دوستدارت: سیمین.

.

پخش شده از برنامۀ مستطاب "خانۀ جلال"
گردآوری: سعید جرّاحی 9/2/1402

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


موضوعات مرتبط: نامه‌های جلال و سیمین، روانشناسی
برچسب‌ها: جلال آل احمد, عاشقانه ها, غربزدگی
[ شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

او را کشتند و به او تهمت هم زدند..!

.

این حجم از خباثت رسانه‌ای عجیب نیست؛

وقتی منافقان فرقۀ مریم رجوی به یک شهید هم رحم نمیکنند و به او تهمت میزنند.

.

این حجم از تلاش برای تبرئه یک تروریست که در روز روشن با اسلحه به یک پیرمرد روحانی بی‌گناه شلیک کرده را مقایسه کنید با غوغایی که همین‌ها بعد از جنجال یک سطل ماست در مشهد به پا کردند!

.

مریم رجوی میگوید: ایشان در بانک میخواسته 420 میلیارد پول بگیرد؛ به او ندادند، شلوغ کرده و مأمور هم او را با تیر زده!

.

این فیلم را ببینید:

.

آیا دعوایی میبینید؟

بی‌گناه فقط در گوشه‌ای نشسته.

.

امّا اصل ماجرا:

🔹امام جمعه با‌بل در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله سلیمانی در جمع تشییع‌کنندگان گفت:

‌آیت‌الله سلیمانی، برای پرداخت دستمزد ‌کارگری که در ‌منزل‌شان تعمیرات انجام داده بود، در بانک حضور داشت.
🔹آیت‌الله سلیمانی، این کار ساده را هم به شخص دیگری محوّل نکرده بود و شخصاً ‌برای پرداخت مبلغ ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دستمزد این کارگر‌ به بانک مراجعه می‌کند‌ که به صورت مظلومانه و ناگهانی توسّط فرد خبیثی به شهادت رسید.

.

.

پستی از ایشان نذاشته بودیم؛

ولی وقتی دیدم که چقدر مظلوم است و چه تهمت‌هایی به ایشان میزنند، کم‌کاری را گناهی دانستم شبیه به خباثت خنّاسان دروغگو !

+ ملعون و نفرین‌شده هستند آنانی که تهمت میزنند...

.

.

.


برچسب‌ها: فرقه ها, منافقین
[ شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 20:29 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

شعری خاصّ، از انوری

.

شاعری داریم به نام "اَنوری اَبیوَردی" که در قرن ششم می‌زیست.

تا جایی که دیوانش را خوانده‌ام، یکی از سخت‌ترین و مُغلق‌ترین اشعار ادبیّات فارسی، متعلّق به همین انوری است.

ولی امروز به این بیت عاشقانۀ انتقادی رسیدم. تعجّبی نکردم؛ چون از انوری بعید نیست و به توانایی او آشنا بودم.

این بیت را برای شما هم گذاشتم:

.

ماه‌رویا تکیه بر عشق من و خوبی خویش

بس مکن زیرا که هم این و هم آن بگذرد...!

.

سعید جرّاحی 8/2/1402

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


موضوعات مرتبط: ادبیـّات
برچسب‌ها: عاشقانه ها, خیانت
[ جمعه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 18:36 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

🔺رتبه 22 ایران در بین بزرگترین اقتصادهای دنیا

.

بگذارید آنانی که دشمن ایران هستند، هرچه میخواهند بگویند !

.

🔹 "صندوق بین‌المللی پول" با اشاره به افزایش ۱۴۱ میلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۲ اقتصاد ایران را در این سال به ‌عنوان بیست و دومین اقتصاد بزرگ دنیا معرّفی کرد.

🔹بر اساس محاسبات این نهاد بین‌المللی، تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس شاخص قدرت خرید در این سال به یک هزار و ۵۹۶ میلیارد دلار رسیده که بر این اساس اقتصاد ایران از اقتصادهای ۱۷۱ کشور دیگر دنیا بزرگ‌تر است و فقط ۲۱ کشور تولید ناخالص داخلی بیشتری نسبت به ایران در این سال داشته‌اند.

.

گردآوری: منصور فکوری/ دانشجوی اقتصاد

.

.


موضوعات مرتبط: اقتصادی
[ پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 18:45 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

وقتی یک سنگ در موادّ مذاب آتشفشان می‌افتد...!

.

به نظرتون آتش جهنّم چقدر داغ‌تـر است؟

وای اگر انسان در آن بیفتد...

.

.

[ پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 18:40 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

آخرین خبرها از براندازان متّحد !

.

.

(1)

اینها قرار بود شورش فواحش را به هدایت کنند

و برای نظام جمهوری اسلامی مشکل درست کنند...!

توئیت‌های تکراری!

و حالا با همدیگه دسمن شدند...!

حامد اسماعیلیون اعلام کرده :

به‌خاطر دیکتاتوری رضا پهلوی از شورای همبستگی خارج شده!

.

.

.

(2)

▪️ایلان ماسک را یادتون میاد؟

قرار بود اینترنت استارلینک مجانی به فتنه‌گران بدهد!

حالا پول تیک آبی سالومه را هم خورده!

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


برچسب‌ها: فتنه, بی‌حجابی, خاندان شاه پهلوی
[ پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 18:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

"نقد"ی که از کتاب میوه ممنوعه نوشیدم ؛

و لذّت بردم...

...
امروز یکی از بهترین "نقد" ها از کتاب میوۀ ممنوعه را نوشیدم!

فعل "نوشیدن" را استفاده میکنم به این خاطر که گواراتر از شنیدن بود!

عزیزی که ملموس‌ترین سخن را برایم گفت و باورم نمیشد که شخصی غیر از خودم این حرف را بداند و بگوید؛

حرفی که شاید یک‌سال قبل از چاپ کتاب در نظر داشتم و به دلایلی نشد که بشود...!

ممنونم از آن عزیز که حرفش را دلی و خالص گفت و پیشنهادهای قشنگی برایم داشت.

+ گاهی شاگرد یک معلّم، نزدیک‌ترین حسّ را به انسان منتقل می‌کند...

ازش ممنونم.

و ممنون از همه عزیزانی که در آینده قرار است با "نقد" این کتاب، نویسنده‌اش را مورد لطف خودشون قرار دهند...

.

سعید جرّاحی 6/2/1402

.


موضوعات مرتبط: میوه ممنوعه
برچسب‌ها: کتاب
[ چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:36 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

نامه جلال به سیمین

.

برسد به دست سیمین:

می‌دانی عزیز دلم! وقتی کاغذ [نامه‌ات] می‌رسد و تو را در حال موفّقیّت می‌بینم، لذّت می‌برم؛ و از طرفی چنان غروری به من دست می‌دهد که نگو. چنان خودم را سیر و راضی می‌بینم که چنین زنی دارم؛ و اگر چه پهلویم نیست و در فراق او به سر میبرم که نگو...!
امّا از طرف دیگر چنان تأسّف می‌خورم و چنان پکر می‌شوم که پهلویت نیستم و نمی‌توانم شاهد این‌همه موفّقیّت باشم که نگو...!
عزیزم!

چطور نوشته‌ای در ایران که بودی فرصت ابراز لیاقت نداشتی و حالا آنجا که رفته‌ای دور از من فرصت چنین کاری یافته‌ای؟؟!

[ولی] یادت رفته که در همین ایران، دکترای ادبیّات را گذراندی؟ و این کار را غیر از تو فقط دو زن دیگر کرده‌اند؟

از این گذشته، این کتاب‌ها را کی نوشته و ترجمه کرده است؟ تابه‌حال پنج کتاب چاپ کرده‌ای شوخی نیست.

نمی‌خواهم به تو دل و جرأت بدهم ولی این را بدان که از زن‌های منحصر به فرد این کشور هستی. اگر پنج تا زن حسابی در این مملکت باشد، تو اوّلین نباشی، دوّمین هستی... این‌ها چیزهایی نیست که من برای تبلیغ برای تو بنویسم یا بخواهم هندوانه زیر بغلت بگذارم! واقعیّتی است که من به آن پشت‌گرمم، و دل‌شادم؛ و این سفر هیچی که نباشد قدمی به پیش در راه همین موفّقیّت‌ها خواهد بود.

... چه می‌شد اگر امشب می‌خوابیدم و فردا صبح، سفر تو پایان یافته بود. آدم بعضی وقت‌ها به وقوعِ معجزه احتیاج پیدا می‌کند... آدم بعضی وقت‌ها به وقوعِ معجزه احتیاج پیدا می‌کند... از کجا که تمام این معجزه‌ها جوابی به یک احتیاج درونی آدمی نباشد...؟؟!

فدای تو جلال.

.

پخش شده از برنامه "خانۀ جلال"

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


موضوعات مرتبط: نامه‌های جلال و سیمین
برچسب‌ها: جلال آل احمد
[ چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:16 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

جلسۀ محاکمۀ مدیر عامل تیک تاک

به جرم اینکه متعلّق به چین است!

تیک تاک و محاکمۀ مدیرعاملش...!

.

همانطور که می‌دانید شبکۀ اجتماعی "تیک تاک" در آمریکا فیلتر و مسدود شده.

چرا؟

فقط به این دلیل که متعلّق به کشور چین است؛

و آمریکا نمیخواهد رشد چین را ببیند...!

.

دیروز داشتم جلسۀ محاکمۀ مدیرعامل شبکه تیک تاک را می دیدم.

آمریکا یک جلسۀ صوری و فریبکارانه تشکیل داده تا او را محاکمه کند!

.

یکی از سؤالات خیلی عجیب بود:

نمایندۀ مجلس آمریکا از مدیر عامل تیک تاک می‌پرسد:

چرا شبکۀ تیک تاک به گونه‌ای است که نوجوانان و جوانان ما را جذب میکند؟ آیا می‌دانید که همین عامل باعث شده که درس‌شان ضعیف شود، و آن‌ها امور اجتماعی و خانوادگی را رها کنند و به سمت بی‌اخلاقی و تصاویر مستهجن بروند؟؟ پس باید فیلتر شود!

و اینک پاسخ مدیر عامل تیک تاک را در زیرنویس تصویر بالا ببینید... 👆👆

...

+ راستی :

مقایسه کنید با نفوذ شبکه‌های اجتماعی غربی در ایران...!

.

.

سعید جرّاحی 4/2/1402

.


موضوعات مرتبط: اجتماعی
[ دوشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 20:1 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

تصاویر را ببینید ؛

و به سؤال مسابقه جواب بدید.

.

.

(1)

(1)

🔺لحظۀ شکستن دیوار صوتی

👆 توسّط جنگنده ایرانی 👆

.

شکستن دیوار صوتی، یک فرایند پیچیدۀ فیزیکی است.

این فیلم بالا را ببینید: 👆

لحظۀ شکستن دیوار صوتی

توسّط جنگندهء ایرانی "صاعقـۀ" ارتش

.

.


(2)

.

حالا این عکس ماشین پراید را

با فیلم بالا مقایسه کنید...!

.

راستی چرا ماشین‌های ایرانی این‌جور هستند؛

و هواپیماها و موشک‌ها ایرانی آن‌جور ...؟

.

نظرتون چیه؟؟؟

👇

👇

.


موضوعات مرتبط: علمی
[ یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 20:48 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

امروز یکشنبه، اوّلین اردوی دانش‌آموزی 1402

.

برنامه امروز، خوب‌تر از آنچه که برنامه‌ریزی کرده بودیم انجام شد.

دست دوستان عزیزم درد نکند...

هم کوه‌نوردی، هم "نقد فیلم"، هم نشست ادبی، هم گفتگو دربارۀ ترانه و موسیقی.
هم فال بود، هم تماشا و هم تفریح... و هم همگی چیزهایی آموختیم.

برخی نکاتی که صحبت شد را در آینده همین‌جا مینویسم.

امیدوارم باز هم این برنامه‌ها تکرار بشود.

(راستی، موضوع یک داستان خوب هم برای خودم پیش آمد برای نوشتن.)

.

تصاویر خصوصی در قسمت ادامه مطلب.

با همان رمزی که قرار گذاشتیم!

👇

👇


ادامه مطلب
[ شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

سه تصویر از رفراندوم ببینیم و برگردیم؟؟؟

.

.

(1)

بانـوان سرزمینم...

.

.

.

(2)

جمعیّت را ببینید :

دوربین‌هـا قادر نبودند،

تا همۀ آنچه را که دیدند، نشان دهند...

.

.

این هم فیلمش :

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


برچسب‌ها: رمضان
[ شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:3 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

به شرطی که

این چند شماره را با هم بخوانید...

.

1- چند روز پیش، شاید در روزهای نزدیک به شب قدر، در ترافیک خیابان، پشت سر یک ماشین بودم. رانندۀ ماشین جلویی شاید نزدیک 7-8 دقیقه سیگار در دستش گرفته بود و دستش را هم بیرون پنجره گذاشته بود تا دیده شود! شاید در این مدّت 7-8 دقیقه فقط یک پُک به این سیگار زند! و تمام سیگار بیرون از ماشین جلوی چشم رانندگان و رهگذران دود شد..!

کاملاً مشخّص بود که این کار را صرفاً برای نشان دادن سیگار میکند؛ و اینکه نمایش بدهد که روزه نیست!

+ خداوند، لج‌بازان را بعد از اهدای عقل، بیامرزد...!

.

2- این یک ماه تمام شد. هم برای آنانی که روزه گرفتند؛ و هم برای آنانی که میخواستند روزه بگیرند و نتوانستند؛

و هم برای آنانی که از روی لجاجت با دستور خدا، لج کردند و روزه نگرفتند!!

.

3- خدا میگوید: روزه برای من است و خودم پاداش آن هستم...


4- همکاری داشتیم که قبلاً زیاد به معنویّات اعتقادی نداشت! چند روز پیش همین همکار میگفت:
برنامۀ "زندگی پس از زندگی" ثابت کرد که هر آنچه که آخوندها دربارۀ قیامت میگفتند راست بود...

+ دمشون گرم، انسان‌هایی که دنبال حقیقت هستند...

.

5- پیامبر خدا(ص) میفرماید:

وقتی عید فطر میرسد، انگار تولّدی دوباره است برای مؤمن؛ پاکِ پاک؛ و بدون گناه.

6- رمضان امسال برای خودم از چند نظر متفاوت بود. از چیزایی رها شدم که فکرش را هم نمیکردم. و از آن طرف، شاید چیزایی به دست آوردم که در تمام این سال‌ها آرزویش را داشتم... خدارا شکر.

7- شما هم این واکاوی را برای خودتون داشته باشید که در یک ماه چه گذشت و چگونه گذشت...

+ الان معنای دلتنگی برای رفتن ماه مبارک را میفهمم...

.
++ عیدتان شاد؛ بندگی‌تان برای خدا مبارک ... 🌹🌺❤️🌷🌸

.

سعید جرّاحی 1402/2/1
شب عید سعید فطر

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


موضوعات مرتبط: دینی
برچسب‌ها: رمضان, تک گویی
[ جمعه یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:55 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

ترانه‌ای زیبا و شاد، از استاد علیرضا افتخاری

ترانۀ "دل را ببیـن..."

👇👇

دانلــود

.

.


موضوعات مرتبط: موسیقی
[ جمعه یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 21:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

.

امام جمعۀ عربستان

و حدیثی دربارۀ امام علی (ع)

.

این فیلم قابل توجّه را ببینید و بشنوید:

این شخص، امام جمعۀ شهر مدینه در عربستان است.

که بعد از توافق ایران و عربستان در اقدامی بی‌سابقه،

حدیثی از حضرت رسول(ص) در مورد امام علی(ع) را میخواند.

.

.


موضوعات مرتبط: دینی
برچسب‌ها: عربستان
[ جمعه یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 9:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]

.

معرّفی سعدی در چند جمله

.

امروز اوّل اردیبهشت است؛

روز بزرگداشت سعدی شیرازی

.

اسم اصلی سعدی:

ابومحمد مُصلِح‌الدّین و مشرف الدّین بن عبدالله، معروف به سعدی شیرازی،

در سال ۶۰۶ هجری متولّد شد و در سال ۶۹۱ هجری قمری از دنیا رفت.

.

آثار سعدی شیرازی:

از سعدی، آثار بسیاری در نظم و نثر برجای مانده‌است:

الف- کلّیّات سعدی که شامل:

-بوستان: کتابی‌است منظوم(شعر) در اخلاق.

-گلستان: به نثر مسجّع.

-غزلیّات: شامل غزل‌های ناب عاشقانه که به نظرم بعضی از آن‌ها در شمار بهترین غزلیّات ادب فارسی است.

-قصاید: قصاید عربی سعدی حدود هفتصد بیت است که بیشتر محتوای آن غنا، مدح، اندرز و مرثیه‌است. قصاید فارسی در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان آمده‌است.

-صاحبیّه: مجموعه چند قطعه فارسی و عربی‌است که سعدی در ستایش "شمس‌الدّین صاحب دیوان جوینی"، وزیر اتابکان سروده‌است.

مَراثی: قصاید بلند سعدی است که بیشتر آن در رثا (و عزاداری) آخرین خلیفه عبّاسی المستعصم باللّه سروده شده‌است و در آن هلاکوخان مغول را به خاطر قتل خلیفه عبّاسی نکوهش کرده‌است. سعدی چند چکامه نیز در رثای برخی اتابکان فارس و وزرای ایشان سروده‌است.

-رباعیّات و مثنویّات و مفردات و ترجیع‌بند و غیره (به فارسی) و چندین قصیده و غزل عربی.

.

ب- رسائل نثر که شامل:

-کتاب نصیحةالملوک
-رساله در عقل و عشق
-الجواب
-مجالس پنجگانه
-هزلیّات سعدی

.

مجسّمۀ طرّاحی شده، نزدیک‌ترین چهره از سعدی

.
این چند بیت زیبا از عاشقانه‌های سعدی:

.

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی؟!
یا چه کردم که نگه باز به من می‌ نَکنی؟؟!

دل و جانم به تو مشغول، و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی!

دیگران چون بروند از نظر، از دل بروند
تو چنان در دل من رفته، که جان در بدنی...

.

گردآوری: سعید جرّاحی

اوّل/ اردیبهشت ماه/ 1402

.

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.

.


موضوعات مرتبط: ادبیـّات
برچسب‌ها: عاشقانه ها
[ جمعه یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 9:32 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





برچسب‌ ها
فتنه (356)
طنز (238)
خیانت (226)
زندگی (214)
کتاب (208)
خاطره (184)
سینما (180)
رسانه (152)
دروغ (129)
قطار (111)
عکس (105)
سوتی (76)
طلاق (44)
داعش (32)
یزد (23)
نفت (21)
فقر (19)
چین (10)
یمن (9)
قطر (1)
امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار