انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
شنبۀ کذایی!
امروز، آخرین شنبۀ کذایی سال بود. از ساعت 7 تا 21. دیگه از هفتۀ بعد، همهچی ملایمتر میشه! امروز عصر، هنوز آفتاب به کلاس بود که شروع کردیم. کمکم، سایۀ آفتاب از سرِ کلاس کم شد، تا لحظۀ غروب. بوی نم بارون، آسمان ابری، نسیم اسفند، تکان خوردن شاخههای درخت، پنجرههای باز کلاس، و غزلیّات و ابیاتی که در کلاس خونده میشد، و از روی اجبار، باید فقط بهعنوان تست، به اونها نگاه کرد...! ... و آمدن تاریکی!
سعید جرّاحی 14/12/1400 برچسبها: تک گویی, دلنوشته [ شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۰ ] [ 23:59 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |