انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

ولی به خیر گذشت!

 

... رسیده بود بلایی، ولی به خیر گذشت!

و  باید اتّفاقاتی بیفتد تا آدمی بفهمد که زندگی هیچ است؛

و  هیچ چیز  ارزش آن را ندارد که  "آرامش" نباشد...

 

به قول سهراب:

زندگی، حسّ غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد؛

زندگی، سوتِ قطاری است که در خواب پُلی می‌پیچد...

 

سعید جرّاحی 12/10/99


برچسب‌ها: تک گویی, دلنوشته
[ جمعه دوازدهم دی ۱۳۹۹ ] [ 19:11 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار