انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
اسبابکشی و اثاثکشی اینجا با آنجا...! . اسبابکشی منزل، با وجود همه سختیهایش، گرفتاریهایش، خستگیها و معطّلیهایش امّا یک حُسن دارد و آن اینکه انسان دل نمیبندد... سه سال پیش هم وقتی نقل مکان میکردیم، همین احساس بود و الان بیشتر... انسان موقع اسبابکشی میآموزد که دل نبندد؛ که رها باشد؛ که رها کند؛ که وابسته نباشد و خود را آمادۀ اسبابکشی اصلی کند از این دنیا به آن دنیا... یاد میگیری که سبکبال باشی؛ چون اگر اطراف خودت را شلوغ کنی، سنگینتر و کُندتر حرکت میکنی؛ و اینکه اگر در این مدّتی که در اینجا (منزل یا دنیا) ساکن بودی، روزی چند بار گردگیری کردی؟ هر روزی که از نظافت و پاکی کم گذاشتی، روز آخر بیشتر باید اذیّت بشی تا خانۀ را پاک کنی و تحویل صاحبخانه بدهی...! چه خانهء مسکن، چه خانهء جسم. میآموزی که هیچ جا، هیچ منزلی ماندنی نیست؛ و اگر تدبیر داشته باشی، منزل جدید حتماً بهتر خواهد بود... یاد میگیری که روز آخر، موقع رفتن، باید حلّالیّت بطلبی و آیا حلال بکنند یا نکنند! و شاید روزِ آخر حتّی فرصت توبه نداشته باشی و "ناگهان بانگ برآمد که خواجه رفت!" + زندگیتون سرشار از تدبیرِ آینده...! سعید جرّاحی 404/2/26 . برچسبها: تک گویی [ پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 23:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |