انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

خوشحالم که تو هستی...

.

-فیروز: چی شده عفّت؟ [چرا در فکری؟]

-عفّت: [می‌دونی فیروز] نه اینکه زنت هستم، نه اینکه بابای بچّه‌هام هستی، ولی بیشتر از هرچیزی، خیلی خوشحالم که "تـو" شوهرمی...

-فیروز: کاش خیلی‌ها مثل تو فکر می‌کردند. عفّت! من خوبی‌ها را با تو یاد گرفتم؛ با تو تجریه کردم...

دمت گرم!

.

سکانسی از

قسمت پایانی سریال زیبای "دودکش2"

.

.


برچسب‌ها: سکانس تماشایی, عاشقانه ها
[ جمعه بیست و سوم دی ۱۴۰۱ ] [ 11:7 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار