انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

آخرین عکس از جلال

عاقبت جلال آل احمد چه شد؟

چند سال پیش، دیداری بود بین اصحاب قلم،

و شمس آل احمد، برادر کوچک جلال آل احمد.

شاید تمام حاضران، به عشق «جلال» آمده بودند!

... و من وقتی روبروی شمس آل احمد نشستم، محو تماشای او شدم؛

چرا که در چهرۀ او، فقط «جــلال» را می‌دیدم...

...
شمس در آن جلسه، حرفهای عجیبی زد.

یادم است که وقتی ازش پرسیده شد:

علّت فوت «جلال» چی بود؟ شمس خیلی قاطع و محکم گفت:

...«جلال» نمُـرد؛... «جلال» را کُشتنند؛

او را به‌زور به اَسالِم گیلان بردند و کُشتند...

...

آری، جلال آل احمد در 18 شهریور 1348 به دست ساواک کشته شد؛

و حتّی اجازۀ تشییع جنازۀ عمومی به خانواده‌اش ندادند؛

و بدتر از همه اینکه،

همسرش سیمین دانشور را تهدید کردند،

که اگر حرفی بزند، او را هم به سرنوشت همسرش دچار میکنند!

... و بیچاره سیمین!

سعید جرّاحی 17/6/1401

.

👇👇👇👇

بازگشت به صفحۀ اصلی وبلاگ

.


برچسب‌ها: جلال آل احمد, دشمنان جلال‌آل‌احمد, خاطره
[ پنجشنبه هفدهم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 22:30 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار