انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

علّامه ملاصدرا

 

"حرکتِ جوهـری" ملّاصدرا


 

سلام.

برخی پست‌ها عمومی نیستند؛ چون اختصاصی هستند!

شاید همه متوجّه آن نشوند!

تقدیم به عزیزانی که می‌دانند که "فلسفه" بالاترین علم است...

 

حرکت جوهری، یکی از ناب‌ترین و مدرن‌ترین نظریّات فلسفی در حکمت شیعه است.

فلسفۀ صدرالمتألّهین، در دانشکده‌های فلسفۀ دنیا تدریس می‌شود...

 

چند جمله از  سخنان واضع این نظریّه، علّامه ملّاصدرا:

 

عالَمی سراسر حرکت و تغییر و دگرگونی مستمرّ که بنده آن را "حرکت جوهری" استنباط کرده‌ام.

هر موجودی [دو جنبه دارد]. جنبه‌ای دارد ملکوتی و لایتغیّـر در عالَم اعلم؛

 و جنبه‌ای زمینی و متعیّر در عالَم سُفلی؛ که همون عالم مادّه است.

و همین وجه دوّم وجوه موجودات است که مشمول حرکت جوهری می‌شود..

که اگر حرکتی در ظاهر اشیا است، نشان از حرکتی است که در باطن آن‌ها  جریان دارد.

و به قول حکیم فرزانه، حضرت [علّامه] میرفندرسکی

"صورتی در زیر دارد، آنکه در بالاستی..."

از این طریق است که چهرۀ یونانی-ارسطویی جهان طبیعت، در سایۀ حکمتِ شیعیِ "حرکت جوهری" به‌کلّی دگرگون می‌شود.

بر مبنای این اصل، همۀ عالم مادّی، مساوی است با  جنبش و حرکت و جوششی از نقص به کمال در راستای «از  اویی» و در مسیرِ «به سوی اویی»!

بنده معتقدم که حرکت جوهری می‌تواند در حلّ بسیاری از مسائل لاینحلّ فلسفه، همچون رابطۀ "حادث و  قدیم، حدوث جسمانی روح، تکامل نفس و معاد جسمانی" کارگشا باشد.

امـّا  قاعدۀ وحدت "علّت و معلولی"، و نیز حدوث و قدم عالَم مادّی در دعوای فلاسفه و متکلّمین، چه تکلیفی پیدا میکند؟

به گمان بنده  این اختلافِ بی‌فرجام، نتیجۀ قبول دو پیش‌فرض غلط از جانب دو گروه فلاسفه و متکلّمین است؛ که به شرط قبولِ نظریۀ "حرکت جوهری" قابل فهم است.

خطای فلاسفه در این است که بنا به رعایت قاعدۀ وحدت علّت و معلول، معتقدند معلول متغیّر، علّت متغیّر هم می‌خواهد.

امّا این موضوع، در  مورد موجوداتی صادق است که تغییر و حدوث، زائد بر ذات آن‌هاست؛ و از بیرون به آن راه پیدا می‌کند؛ و  آن‌هایی که روان نیستند را  روان می‌کنند!

امّا موجوداتی که طبق حرکت جوهری، ذاتاً متحرّک و روان هستند، و هویّت‌شان عین متغیّر بودن‌شان است، نیازشان هم به علّت، نیازی است بسیط، نه مرکّب.

و آفریده شدن آن‌ها عین متحرّک بودن و  روان بودن آن‌هاست...

 

 

سکانسی از کلاس درس علّامه ملّاصدرا (صدرالمتألّهین)

در سریال مستطاب "روشن‌تر از خاموشی"

گردآوری: سعید جرّاحی 4/آذر/98


موضوعات مرتبط: دینی، فلسفه
برچسب‌ها: سکانس تماشایی, سريال تاریخی
[ سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۸ ] [ 20:46 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار