انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
آداب "پارک کردن! "
رفتم ببینم کیه؟ یه آقای محترمی بود که ماشینش را دم در خونۀ ما پارک کرده بود! معمولاً زیاد پیش میاد که ماشین را میذارن دم در خونه و میرن! و گاهی ساعتها معطّل میشم برای پارک ماشین، یا بیرون بردن ماشین!
بهش گفتم بفرمایید؟ گفت راستش میخوام برم روضه مسجد محلّـۀ شما. جای پارک پیدا نمیشه. اومدم اینجا و زنگ زدم که اجازه بگیرم که اگر مزاحم نیستم، ماشینم را یک ساعتی بذارم اینجا و برم و برگردم.
از یه طرف تعجّب کرده بودم که یکی هم پیدا شده که بیاجازه این کار اشتباه را نکرده! و از یه طرف هم مونده بودم با ادب و متانت این آقا، چه عکس العملی نشون بدم!!
بهش گفتم قربون معرفتتون! اشکال نداره. تا هر وقت خواستید، ماشینتونو بذارید اینجا.
خوشحال بود که به اندازۀ دقایقی هم ، حقّ الناس را ضایع نکرده... ثواب روضهای که رفت، نوش جانش...
+ مؤمنِ واقعی بودن، خوب بودن، آداب معاشرت داشتن، و بامعرفت بودن، اصلاً سخت نیست...
سعید جرّاحی 1/5/98
موضوعات مرتبط: اجتماعی برچسبها: تک گویی [ چهارشنبه دوم مرداد ۱۳۹۸ ] [ 0:9 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |