انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

برای خودمان یا برای او؟؟

 

هدیه دادن و هدیه گرفتن خیلی خوبه.

ولی اگر حقّش ادا نشه، لطفش گرفته میشه.

شاید گاهی هیچ چیز سخت‌تر از هدیه گرفتن نباشه!!

اینکه آیا به اون چیزی که هدیه گرفتی، نیاز داشتی یا نه، به کنار؛  گاهی "هدیه دادن" هدف دیگه‌ای در پشت خودش داره که از صداقتش کم میکنه!

و همینجاست که گرفتن هدیه را  سخت میکنه و گاهی تلخ!

 

سعدی در گلستان خود حکایتی را تعریف میکند که روزی در بیابانی گم شدم و از تشنگی و گرسنگی بیم جانم میرفت.

لنگان لنگان میرفتم که ناگهان از دور کیسه‌ای دیدم. اندیشیدم که مقداری گندم برشته است و آبی است بر گرسنگی من.

دویدم و کیسه را برداشتم و گشودم. کیسه پر از جواهرات و سکّه‌های طلا بود ! چیزی که شاید آرزوی خیلی از انسان‌ها باشد !

ولی هرچه بود، آن لحظه هیچ نیازی به آن نداشتم و هیچ خوشحالم نکرد؛ که اگر مُشتی گندم بود، از هزاران سکّه و جواهر برایم ارجح بود...

حالا حکایت حال ما انسان‌هاست که گاهی آنچه نیاز است، یا آنچه که آن لحظه نیاز است را  برای اطرافیانمان نمیخواهیم؛ بلکه آنچه را میخواهیم که خودمان را  اقناع کند...!

برای خالی نبودن عریضه!!!

+  پس برای خودمان است نه برای او...!

 

 

سعید جرّاحی 26/ آذر /96

 


موضوعات مرتبط: روانشناسی، اجتماعی
برچسب‌ها: تک گویی
[ یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۶ ] [ 21:44 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار خصوصی آمار