|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
پـند یک پدر به دخترش
خیلی خیلی زیباست:
دختر کوچکش از او پرسید چه فایده ای دارد قرآن میخوانی بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟ پدر گفت این سبد را بگیر و از آب دریا پر کن و برایم بیاور ! دختر گفت : غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند. پدر گفت امتحان کن. دخترم. دختر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و رفت بطرف دریا و امتحان کرد . سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید؛ ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند. پس به پدرش گفت که هیچ فایده ای ندارد . پدرش گفت دوباره امتحان کن. دخترکم .
برای بار سوّم و چهارم هم امتحان کرد؛.. تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت که غیر ممکن است...
اینجا بود که دخترک متوجه شد؛ و به پدرش گفت: بله پدر قبلا سبد از باقیمانده های زغال کثیف و سیاه بود؛ ولی حالا سبد پاک و تمییز شده است. پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد. پس دنیا و کارهای آن، قلبت را از کثافتها پر میکند، خواندن قرآن همچون دریا سینه ات راپاک میکند؛ ...حتی اگر معنی آنرا ندانی... = قران بخوان حتی یک آیه.
ارسال: مهدی جعفری [ سه شنبه هشتم دی ۱۳۹۴ ] [ 7:39 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||