انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

چقدر راحت...!

 

امشب همین چند دقیقه پیش،  بعد از کلاس، وقتی داشتیم بیرون از مدرسه با دوستان خداحافظی میکردیم،

اتّفاقی افتاد که میشه گفت آدم چقدر راحت  ممکن است کسی را از دست بدهد!

یکی از دانش آموزان که خواست همراه من از عرض خیابان عبور کند، ماشینی بهش زد،

و جلو چشم خودم او را پرت کرد...

هر چند این حادثه به خیر گذشت، ولی... آدم چقدر راحت  ممکن است کسی را از دست بدهد...!

 

سعید جرّاحی 24/8/94


برچسب‌ها: کلاس درس و امتحان, حوادث
[ یکشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۴ ] [ 19:40 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار خصوصی آمار آمار2