انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

حرف تلخی که به همسرم زدم...!

زندگی پس از زندگی!

= شرح حال کسانی که از دنیا رفته‌اند، امّا به خواستِ خدا دوباره برگشته‌اند به دنیا و آن‌چه را که در آن‌جا دیده‌اند را تعریف می‌کنند.

شاید هیچ برنامه‌ای نتواند جای این برنامه را در ماه مبارک رمضان بگیرد.

امروز، مهمانی از مهریز آورده بودند.

* این چند تا جمله‌اش برام تکان‌دهنده بود:

می‌گفت:
1- یک بار -وقتی عصبانی بودم و بدون اینکه قصدی داشته باشم- حرف توهین‌آمیزی به همسرم زدم. اون دنیا به خاطر همین حرف در عذاب بودم؛ عذاب وحشتناک...

2- حدود 20 سال قبل، لامپ چراغ برای موتورم خریدم. چون پول خُرد همراه نداشتم، فروشنده گفت اشکال نداره، برو بعداً بیار. رفتم و بعداً هم یادم رفت پول برایش ببرم. اون دنیا بابت همین پول اندک، در عذاب بودم؛ چون "حقّ‌النّاس" بود.

3- در ایّام جوانی وقتی موتور سوار می‌شدم، صداهای ناهنجاری از اگزوزِ موتور در می‌آوردم و لذّت می‌بردم!... آن دنیا معذّب بودم و باید جواب این شیطنت خودم را می‌دادم که چرا مزاحمت برای همسایه‌ها ایجاد کردم.

4- روزی که تصادف کردم و جنازه‌ام رفت زیر ماشین، و روح از بدنم خارج شد، یه عدّه مردم می‌آمدند بالای سَرم و حرف‌های سرد و تلخ و ناامیدکننده می‌زدند؛ مثلاً می‌گفتند این جنازه دیگه تموم کرده، فایده‌ای نداره که ببریمش بیمارستان! وقتی این حرف‌ها را می‌زدند اذیّت می‌شدم. من با این حرف‌ها از زندگی ناامید می‌شدم. امّا لحظاتی بعد، یک آقای دیگری آمد بالای سرم و بالای جنازه‌ام گفت: نگران نباش، تو زنده می‌مانی... و همین حرف باعث شد که سنگینیِ قلبم اندکی سبک‌تر بشه و کم‌کم وارد جسدم بشوم و دوباره زنده بشم...

+ این تجربه‌گرِ مرگ می‌گفت: اگر جایی تصادف شده و مصدوم و جنازه‌ای دیدید، حرف‌های سرد و تلخ نزنید. روح آن شخص، همۀ این حرف‌ها را می‌شنود...
.
++ برنامۀ "زندگی پس از زندگی" هر روز ساعت 17 از شبکۀ4 (قبل از افطار)
-تکرار: روز بعد حدود ساعت 9 صبح

.

سعید جرّاحی 16/12/1403

.


موضوعات مرتبط: زندگی پس از زندگی
[ پنجشنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۳ ] [ 21:22 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار