انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

این نکته در سریال آوای باران

.

این شب‌ها سریال فاخر "آوای باران" از شبکۀ آی‌فیلم پخش میشه. شاید جزء 10 سریال عالی تلویزیون.

میخوام از یک زاویۀ خاصّ به این سریال نگاه کنم:

نادر توتونچی، تا زمانی که کارمند دایی خودش (طه ریاحی) است، نان حلال به خانه می‌برد. ولی وقتی دایی‌اش با یک اتّهام دروغ در ترکیّه، 20 سال به زندان می‌افتد، همین نادر توتونچی خودش را جای دایی‌اش میگذارد و همۀ اموال دایی را غصب میکند و کوچکترین کمکی به تنها دختر او (باران) نمیکند و باران در اوج فقر و فلاکت بزرگ میشود.

2- نادر وقتی کارمند دایی خودش بود، یک پسر داشت به نام "فریـد" که با همان نان حلال بزرگ شد. امّا بعد از غصب اموال دایی، صاحب یک دختر شد به نام " بیتـا ".

آن‌هایی که سریال را دیده‌اند، می‌دانند که اختلاف عقیده و اخلاق "بیتا و فرید" از زمین تا آسمان است...

.

+ نان حرام با انسان کاری میکند که شیطان هم نمیتواند...!

.

.

.

👇👇👇👇

بازدید از صفحۀ اصلی وبلاگ

.

.


برچسب‌ها: سریال
[ شنبه دوم دی ۱۴۰۲ ] [ 8:18 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار