انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

جلال آل احمد

و تلنگُر زدن به بعضی ایرانی‌ها!

.

در پست قبلی براتون نوشتم که جلال در سال 1341 به اسرائیل سفر کرد؛ به دعوت دولت اسرائیل!

جلال آل احمد، روشنفکر معاصر در کتاب "سفر به ولایت عزرائیل" نکات عجیبی مینویسد:

من این روزها از فارسی‌دانستن خودم بیزارم!...

در سراسر مطبوعات فارسی، جز یک مقاله در یک مجلّه، هیچ چیز دیگری ندیدم که بشود گفت آن را یک ایرانی نوشته!

اگر وجدان روشنفکر اروپایی ناراحت است که چرا به آن یهودکُشی‌ها رضایت داده، روشنفکر ایرانی چه می‌گوید که «استر» ملکه‌اش بود، و «مردخای» وزیر شاه هخامنشی‌اش! و دانیال نبی امامزاده‌اش!

وجدان روشنفکر ایرانی باید از این ناراحت باشد که چرا نفت ایران در تانک و هواپیمایی می‌سوزد که برادران عرب و مسلمانش را می‌کشد...

=وجدان روشنفکر ایرانی باید از این ناراحت باشد.

.

منبع: کتاب "سفر به ولایت عزرائیل"

زنده‌یاد جلال آل احمد

.


برچسب‌ها: جلال آل احمد, کتاب, اسرائیل
[ شنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۲ ] [ 22:18 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار