انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
نامهای عاشقانه-عاقلانه از سیمین دانشور به جلال آل احمد . از سیمین در آمریکا، برسد به دست جلال در ایران: . جلال جانم! این چند روز اخیر، بدجوری کلافه بودی. امیدوارم کمکم بر خودت مسلّط شده باشی و غصّههای بیهوده نخوری. اگر بدانی این همسفرهای من چقدر شاد و سرخوشند و اصلاً غمشان نیست؛ و من که شورهای میهنی میزنم چطور برای آنها عجیب است! نمیدانم کاغذ(نامه) به من نوشتهای یا نه؟ امیدوارم به مجرّد رسیدن به [شهرِ] بُستون، از تو کاغذ داشته باشم و خیالم راحت بشود. بدجوری به فکر تو هستم و بدجوری دلم شور میزند... حیف که آدمیزاد هرجا که میرود، دلش با اوست و نمیتواند خودش را از خیال غصّههای گذشته برهانم. از بین همۀ همسفرهایم انگلیسی و اطّلاعات عمومی من از همه بیشتر است. چنانکه خودشان میگویند تو که 32 سال بیشتر نداری، چطور از خیلی چیزا مطّلعی؟! میبینی که باز 10 سال عقبگرد کردهام، امّا غرور آنها را ندارم و سرخوشیشان هم فاقدم. جلال جان! فکر خودت باش عزیز دلم... اگر همه به دنبال ایدئولوژی هستند، من فقط چشم به راه تو هستم. همش پارسال به این امید بودم که تو برگردی و من تسلّی بیابم و روحیّهام خوب بشود و تو خودت خوب میدانی که اصلا اینطور نشد. حالا امیدوارم وقتی من برگشتم، تو را از آن غمزدگی عجیب برهانم و اگر هم که خدا خواست در اینجا به انتظارت بمانم تا بیایی. یقین بدان اوّلین کاری که در [دانشگاه] هاروارد خواهم کرد، اعلامِ داوطلبیِ تو برای شرکت در سمینار بینالمللی نویسندگان برای سال بعد است... قربانت: سیمین . پخش شده در برنامۀ مستطاب "خانـۀ جـلال" 15/12/1401 گردآوری: سعید جرّاحی 4.1.1401 . موضوعات مرتبط: نامههای جلال و سیمین برچسبها: جلال آل احمد, عاشقانه ها [ جمعه چهارم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 11:34 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |