انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

داستانی از

قدرتِ یک رسانه!



احتمالاً این جوک معروف را  شنیدید که میگه:

مردی در پارک مرکزی نیویورک، قدم می‌زد که ناگهان دید  سگی به دختر بچـّه‌ای حمله کرده. 

مرد به طرف آنها دوید  و با سگ درگیر شد؛ سرانجام سگ را کُشت و زندگی دختربچـّه را نجات داد.

پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می‌آید و می‌گوید: تو یک قهرمانی!

فردا در روزنامه‌ها می‌نویسند:

یک نیویورکیِ شجاع،  جانِ دختربچّه‌ای را نجات داد.


امـّا آن مرد می‌گوید: من نیوریورکی نیستم!

روز بعدش روزنامه‌ها می‌نویسند :

یک آمریکاییِ شجاع،  جان دختربچـّه‌ای را نجات داد.


آن مرد دوباره می‌گوید: من اصلاً آمریکایی نیستم!

از او می‌پرسند: خب؛ پس تو کجایی هستی؟؟

مرد می‌گوید: «من ایرانی هستم..!»

و  فردای آن روز، روزنامه‌ها اینگونه می‌نویسند:

یک تندروی مسلمان،  سگِ بیگناهِ آمریکایی را  کُشت!!!!

 

+ آری! این روزها،  اخبار را  اینگونه به دست ما می‌رسانند...!

= فریب رسانه‌ها را  نخوریم...!

 

سعید جرّاحی 21/12/1400


موضوعات مرتبط: داستان، سیاسی
برچسب‌ها: رسانه
[ شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۰ ] [ 22:58 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار