انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
جهنّم را با چشم دیدم...!
امروز حکایت عجیبی در برنامۀ "زندگی پس از زندگی"، پخش شد. آقای میانسالی که در اثر تصادف به کما رفته بود، این تجربه را پیدا کرد که برای دقایقی، بتونه که آن دنیا را با چشم ببینه. ایشون وقتی به هوش میاد و به این دنیا برمیگرده، تعریف میکنه که در موقعیّت بدی قرار گرفتم و یک لحظه با تمام وجودم "جهنّم" را احساس کردم. این آقا میگفت: بهقدری تلخ بود، که حاضرم هر روز بدنم را با چرخ گوشت، چرخ کنند، ولی دیگه هرگز اون فضای جهنّم را نبینم... ایشون میگفت: بدترین حالت در جهنّم اینه که آدم حسّ میکنه که ولش کردند و نگاهش هم نمیکنن... این آقا ادامه داد: وقتی به هوش اومدم و به دنیا برگشتم، از شدّت سختیهایی که در فضای جهنّم کشیدم، موهای سر و صورتم سفید شده بود.
همۀ این ماجراها تلخ بود؛ امّا این آقا جملهای گفت که خیلی امیدبخش بود. ایشون میگفت: در فضای جهنّم که بودم، یه آقایی را در آنطرف رودخانه دیدم که پشت به من ایستاده بود. عبای سبزرنگی پوشیده بودند، و با آنکه نمیدیدم، ولی خیلی خوشاندام و زیبا بودند. این آقا بهقدری زیبا و نورانی بود، که حاضر بودم که به همان جهنّم هولناک برگردم، به شرطی که این آقا یک لحظه صورتش را به سمت من برگرداند و به من نگاه کند...
+ برنامۀ "زندگی پس از زندگی" را ببینید. هر روز ساعت 18:30 تکرار: روز بعد ساعت 13:30 شبکه 4
سعید جرّاحی 31/1/1400 موضوعات مرتبط: دینی، زندگی پس از زندگی برچسبها: رمضان [ سه شنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۰ ] [ 22:42 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |