انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه
 

 

جلال آل احمد

 

جلال آل احمد و  یزد

 

سال‌هاست یک اصل، سرمشق هر نوع شهرداری و شهر نگهداری شده است.

هر ‏شهری را در هر گوشه از مملکت به صورت یک چهار خیابان درآوردن و تلاقی خیابان‌ها و کوچه‌های فرعی را با این چهار خیابان اصلی به زوایای قائم بدل ساختن؛ آسوده‌ترین راه برای گرفتن ‏هر نوع رنگ محلی از شهرها!

یزد هم از این قاعده مستثنی نیست.

یزد از یک نظر، موزۀ ابراز عزاداری‌های محرّم است.

سه چهار نخل بزرگ در گوشه و کنار شهر است.

در روزگاری که آسمان شهر را شبکه‌بندی درهم و برهم سیم‌کشی‌های برق و تلفن مغشوش نکرده بود،

برای حرکت دادن هر کدام از آن ها دست کم صد مرد لازم بود.

 

نخل

جلال آل احمد

 

مفهوم ارتفاع، یکی در گلدسته‌ها و گنبدهای مسجد جامع است و مناره‌های میرچقماق؛

و بعد هم در بادگیر که بالای هر بنایی است؛ حدّاقلّ پنج گز مرتفع‌تر از بام خانه.

و این بادگیر چنان در زندگی یزدی رسوخ کرده است که سقّاخانه‌هایشان را هم با آن آراسته اند.

 

 بادگیر

جلال آل احمد

 

 

منبع: «سفر به شهر بادگیرها» / جلال آل‌احمد 

کتاب "ارزیابی شتابزده"

گردآوری: محمّدحسن طباطبایی

 

 


موضوعات مرتبط: فرهنگی، تاریخی، هنری
برچسب‌ها: جلال آل احمد, سفرنامه
[ جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۶ ] [ 18:20 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار