|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
«جلال» دق می‌کرد...!
-شاید مهمّ‌ترین ویژگی شخصیتّی جلال آل احمد، جستجوگری و راهگشایی او در فضای یخ‌زدۀ آن سال‌های جامعه ایران باشد، که زیر سایه شخصیّت ادبی و اجتماعی او گم شده است و کمتر به آن پرداخته‌اند.
در پشتِ نامه‌نگاری این دو سیّدِ داستان‌نویس، (نامۀ تند «سیّدجلال آل احمد» به «سیّدمحمّدعلی جمالزاده» پدر داستان‌نویسی ایران، و پاسخ وی به جلال) میتوان تقابل دیدگاه دو نسل از روشنفکران ایران را در موضوع جامعه، هنر و سیاست ارزیابی کرد؛
... و بعد، از خود پرسید که: «چرا عمر یکی به نیم‌قرن نمی‌رسد؛ و دیگری بیش از قرنی در این دنیا دوام می‌آورد..؟»
+ معتقدم جلال آل احمد اگر بیش از 46 سال عمر کرده بود، عجیب بود...!! اگر جلال را نمی‌کشتند، خودش دق می‌کرد؛ از حقارتِ این زمانه...!
سعید جرّاحی 27/7/96 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی برچسب‌ها: جلال آل احمد [ پنجشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۶ ] [ 23:25 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
درباره وبلاگ  این وبلاگ، از همه ی دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و نیز همه ی آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛ ...نیز از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند. امـّا چرا از هر دری، سخنـی؟! باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛ چون که او «درد دین و جامعه» را با هم داشت... ما نیز به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز سخن خواهیم گفت... | |
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||
