انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
بدنامی یهودیان در شاهنامه
از قدیم -به هر دلیلی- قوم یهود در میان ایرانیان باستان خوشنام نبوده اند! در شاهنامه ، که از یهود با عنوان "جهود" یاد شده نیز ردّ پای این بدنامی را به روشنی میبینیم. در روایت شاهنامه به دو مرد یهودی باز میخوریم: یکی براهام جهود و دیگری دوست زروان حاجب. هر دو از بدکردارترین ترین مردان شاهنامه اند و کردارهایشان نفرت مخاطب را نسبت به قوم یهود بر می انگیزد. "براهام جهود" فرومایهترین و خسیسترین و نفرتانگیزترین مردان شاهنامه است. وی مردی ثروتمند است که میهمان به خانه راه نمیدهد! و یک بار هم که میهمان به خانه اش وارد میشود، به او میگوید دم درب بخوابد!! در جلوی میهمانِ گرسنه، غذا میخورد بدون آنکه به او هم بدهد! سپس وی را به ریشخند گرفته و به میهمان میگوید تو که مال نداری باید خوردن من را ببینی و گرسنه بخوابی! و سر آخر وی را مجبور به تمیز کردن طویله میکند! به گیتی هر آنکس که دارد، خورَد/ چو خوردش نباشد، همی بنگرد!! کسی کو ندارد، بوَد خشکلب/ چنانچون تویی گرسِنِه نیمشب...
در داستان مهبود (وزیر انوشیروان) و زروان نیز مردی جهودی را میبینیم که نزول خوار است! و جادوگری چیره دست با نگاهی زهرآگین... این جهود ناپاک، بی آنکه از مهبودِ وزیر و خاندان وی بد دیده باشد، نقشۀ کشته شدن مهبود و خانواده او را میچیند و در این کار موفّق هم میشود!
در شاهنامه اشاراتی دیگر به فرومایگی و ناخوشنامی یهودیان به چشم میخورد. " اگر فرّ یزدان بر او تافتی/ جهود اندر او راه کی یافتی؟"
گردآوری: سعید جرّاحی 16/6/96 موضوعات مرتبط: ادبیـّات، شعر، اجتماعی، تاریخی برچسبها: فرقه ها [ پنجشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۶ ] [ 21:28 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |