انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

نادر ابراهیمی

و  نگاهی به اطرافیان...

 

... خیلی‌ها می‌آیند به طرف تو، مجذوب می‌شوند، و مغلوب.

و بعد، ناگهان می‌بینی که تکیه‌کلام های تو را، حرکات تو را، طرز حرف زدن تو را؛

و حتّی سلیقۀ تو را در غذا خوردن و دوست‌داشتن این یا آن میوه و شیرینی، تقلید می‌کنند..!

اینها، هرگز دوستان خوبی نمی‌شوند.

تو  نیمۀ مُـکمّل خود را  می‌خواهی، نه سایۀ خود را؛ نه شَـبَح خود را، نه شبیه خود را...

 

دوست، دوست را کامل می‌کند؛ همانگونه که یک نیمۀ در، نیمۀ دیگر را...

امّا یک نیمۀ در، در نیمۀ دیگرِ [آن]، حلّ نمی‌شود، مَحو  نمی‌شود، نابود نمی‌شود.

این شبیه‌شدنها، مسأله‌ای است که باعث می‌شود، ما غالباً تنها بمانیم...

چرا که از  مقلّد بیزاریم، یا از اینکه تقلید کنیم [بیزاریم]؛

مگر آن که "دوستی" را با  "دلقکی" برابر بدانیم؛

یا آنقدر درمانده و ضعیف‌النّفس باشیم که احتیاج به لِه شدن در دیگری را حسّ کنیم؛

یا آنقدر بیمار باشیم که بخواهیم در مقام «خود همه‌چیز بینی»، جمعی انسان توسَری خورِ ساده لوح را به مسخرگی وادار کنیم...!!

ما می‌خواهیم کسی با ما باشد که «ما» نباشد، دستگیرندۀ ما باشد و دستگیرنده‌اش باشیم؛

هشدار دهندۀ به ما باشد و هشدار دهندۀ به او باشیم؛

بیدارکنندۀ ما و  بیدارکننده‌اش...

 

 

بخشی از کتاب "ابوالمشاغل" اثر  نادر ابراهیمی

گردآوری: سعید جرّاحی 27-1-96

 


موضوعات مرتبط: روانشناسی
برچسب‌ها: نادر ابراهیمی, عاشقانه ها, کتاب
[ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۶ ] [ 18:33 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار