انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
بهاری که دور ماند... +عکس
وه چه سرد و سوت و کور آمد بهار از زمستان هاي دور آمد بهار
آه آه اي بلبل گم کرده راه خون منه در چشم من از بغض آه
وه در اين غربت چه ميخواهد ز من؟ اين بهار بيگل و بيياسمن
آه اي زخم زمين بر دوش من! جنگل سرخ شقايق پوش من
کوهها آيينه آتشفشان بين ما و آسمان صد کهکشان
شب ز شوق شمعداني سينه پر روز از ترس پري آيينه پر
در سکوتستانِ هوشِ شاخهها پِچ پچ گل زير گوش شاخهها
ما به سمت نامرادي ميرويم تشنه لب، وادي به وادي ميرويم..!
لالۀ اين خاک در خون پَرپـَر است دختر اين ايل یک چشمش تر است
ميکشد مارا و ميکاهد ز ما اين شب قطبي چه ميخواهد ز ما...؟؟
زنده یاد احمد عزیزی
موضوعات مرتبط: شعر [ دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۵ ] [ 21:6 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |