|
انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد مردی که در میقات، خسی شد؛ و در ادبیّات، کسی؛... همو که "جلال آل قلم" بود
| ||
|
دو نوع کینه، از یک نوع!
1) سال 90 بود؛ دقیقاً مرداد 90 به سفر حجّ مشرّف شده بودم. یکی از ساکنان وهّابی مدینه -که فارسی را خوب صحبت میکرد- وقتی فهمید که من ایرانیام، تصمیم گرفت که منو هدایت کنه! یه صحبتهایی با هم کردیم؛ و ایشون با بیان اینکه شما معلّمید، و من مخلص معلّمها هستم، گفت میخوام یه هدیهای به شما بدم! هدیهاش چند جلد کتاب بود. و برای یه معلّم، چی بهتر از یک کتاب؟! کتابها را گرفتم. به هتل که رسیدم، شروع کردم به ورق زدن اونها. ... و هنوز بعد از چند سال، افسوس میخورم که وهّابیّت چه تبلیغی میکند برای کمرنگ کردن نام امیرالمؤمنین(ع)..!
2) توی ایرانِ خودمون هم مواردی از این دست داریم! کسانی که به بهانۀ تبلیغ "کورش"، با بیانصافی میگن چرا در کتابهای درسی، مطالبی از حضرت علی(ع) آمده؟ اینها نیز -خواسته یا ناخواسته- اهداف وهّابیّت را پیش میبرند...!
+ و بیچاره مخاطبان فریبخوردۀ این دو گروه...!
++ عیدتون مبارک... سعید جرّاحی 95/2/1
برچسبها: کینه به اسلام, سفرنامه حجّ, ایران پرستی [ چهارشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ ] [ 21:29 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
|
||
| [ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||