انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه
شعر زیر را آقای پوریه فرستادند. چند سال قبل، بیشتر بودند؛ سال اوّل و دوّم و سوّم، حرفای خوبی میزدند؛ ولی وقتی رفتند پیش، همه چی عوض شد! و حالا که سال دوّم و سوّم دانشگاهند..دیگه نمیدونم! شعر زیر را بخونید.

شعر:

قسم...


قســــم به خط های رویِ پیشانی ام...
قســــم به حالِ هرشب، پریشانی ام...
قســــم به رویا های زنده به گور،
قســــم به آرزو های گمگشته در دور...
قســــم به داغ و به زاریِ من،
قســــم به نازِ تو و خاریِ من...
قســــم به بهانه هایت برای ترکم،
قســــم به ضجّه هایت بعدِ مرگم...
قســــم به سوزِ دلِ تنهاییِ من،
قســــم به سنگِ قبرِ خالیِ من...
قســــم بر درختِ خشکیده از آب،
قســــم بر تنِ پوسیده در خاک...
قســــم به روحِ خسته ی من،
قســــم به آهِ دلِ بشکسته ی من...
قسم!
که دیگر رمقی،
که دیگر نفسی نیســـت...

 

سیّدعلی پوریه


موضوعات مرتبط: شعر
[ یکشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۴ ] [ 23:12 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار