انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

هیچ وقت

 سیاه پوستان با سفیدپوستان برابر نبودند


یکی از مسائلی که در آمریکای کنونی و قبلا مورد نظر بوده است و میباشد، بی توجهی به سیاه پوستان و مطالب مربوط به آنهاست.

با این که بسیاری از مردم آمریکا از این موضوع آگاه اند، اما متاسفانه بیشتر آن ها انکار میکنند.


من چند وقت پیش یک برنامه ی مستندی می دیدم، که در آن سر گذشت بردگان آفریقایی از بردگی گرفتن آنها تا آوردن آنها به اروپا و رنج اسارتشان را دنبال می کرد و ریشه های خانوادگی آنها را تا نسل امروزی آنها پیدا می کرد.


وقتی زندگی آنها و رفتار سفید پوستان با آنها را دیدم و با اجدادشان مقایسه کردم، به چیزی عجیب رسیدم و آن این بود که رفتار سفید پوستان با آنها تغییری نکره بود ،بلکه شیوه ی آن عوض شده است.

در قدیم اسارت آنها آشکارا بوده و اکنون به شکلی جدید و در قالبی گمراه کننده ،به نام حقوق بشر غربی.
چند وقت پیش ،مطلبی دیدم راجع به یک نویسنده ی سیاه پوست به نام«آلکس هالی» ،که نویسنده ی کتاب «ریشه ها» می باشد.


او که از منتقدین آزمون شهروندی برای سیاهان می باشد، در مصاحبه با یکی از رسانه ها ی آمریکایی میگوید: 

سیاه پوستان حقوقی برابر با آمریکائی‌ها ندارند و تلفات سیاه پوستان، در هیچ کشوری به اندازه کشور آمریکا نبوده است.


در مقابل رسانه های غربی، از جمله
BBC، او را دروغگو می نامند، که خود دلیل آشکاری بر دروغگو بودن خود این رسانه هاست.
کتاب ریشه ها که رمانی است از این شخصیت، بیانی واقع گرایانه دارد.

در این رمان ،یک فرد سیاه پوست قهرمان داستانست، که در خانواده ای مسلمان در آفریقا زندگی می کند و با فرهنگ سنتی رشد می کند و زندگی آرامی را در خانواده و قبیله اش میگذراند.

اما  ماجرا از جایی آغاز می شود، که بازرگانان برده او را می ربایند و او را با وضعی اسفناک، با کشتی به اروپا می برند و او را می فروشند.


امید وارم که این متن نیز در حدّ خود تاثیر گذار باشد.


گردآوری: دانیال رحیمی

[ چهارشنبه یازدهم دی ۱۳۹۲ ] [ 22:50 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار