انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد
مردی  که در میقات، خسی شد؛ و  در ادبیّات، کسی؛...  همو   که "جلال آل قلم" بود
پيوندهای روزانه

آتش هوس پسر، دختر را سوزاند!

 

پسری که دیوانه‌وار  ادّعای  عشق دختری میکرد، بعد از آنکه از وی جواب منفی شنید، دختر را سوزاند.

روز بیست و هفتم مهرماه امسال اعضای خانواده‌ای با مراجعه به دادسرای امور جنایی و طرح شکایتی اعلام کردند که دختر آنها پس از ربوده شدن، توسّط جوانی که از وی درخواست ازدواج کرده، امّا با پاسخ منفی از سوی دخترشان روبرو شده، مورد حریق عمدی قرار گرفته و در حال حاضر نیز در بیمارستان بستری است.

با تشکیل پرونده مقدّماتی با موضوع آدم ربایی و شروع به ارتکاب جنایت، پرونده جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

 

 

متـّهم پس از دستگیری، ابتدا منکر هرگونه ارتکاب آدم ربایی و آتش زدن شاکیه شد!

 امّا در ادامه و پس از  ترخیص شاکیه از بیمارستان و انجام مواجهه حضوری، به ناچار  لب به اعتراف گشوده و انگیزه خود از این اقدام را اینگونه بیان می نماید:

این کار را تنها به این علت انجام دادم تا او  مجبور شود فقط  با من ازدواج کند!!!

***

 

حالا به نظر شما، آیا واقعاً این شخص، عاشق اون دختر بوده؟؟

آیا بهتر نبود حالا که اون دختر  نمیخواد با اون پسر  ازدواج کنه، او را  رها کنه؛

و  برای او آروزی خوشبختی بکنه؟؟

شاید واقعاً  اون دختر  دل خودشو   به کسی دیگه  داده باشه!

+ هر چه باشه، فقط اینو  میدونم که هر دو شکلِ این عُـشـّاق(!) در جامعه‌ی ما  هستند!...

 

سعید جرّاحی 18/8/92


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: حوادث
[ شنبه هجدهم آبان ۱۳۹۲ ] [ 19:17 ] [ انجمن جلال آل احمد ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

این وبلاگ، از  همه ی  دوست‌دارانِ اندیشه های ناب "جلال‌آل‌احمد" و  نیز  همه ی  آن‌هایی که معتقد به آزاداندیشیِ سالم و  منطقی هستند، دعوت به همکاری می‌کند؛

...نیز  از صاحب‌نظرانی که به "نقد" عالمانه اعتقاد دارند.

امـّا  چرا  از  هر دری، سخنـی؟!
باید بگویم که «جلال بزرگ» از هیچ چیز در اطرافش، غافل نبود؛ و  از هیچ نکته‌ای فروگذار نکرد؛
چون که او  «درد دین و جامعه» را  با هم داشت...

ما نیز  به تبعیـّت از آن «روشنفکر جهان‌دیده»، از همه چیز  سخن خواهیم گفت...





امکانات وب
روزنامه پیشخوان در وبلاگ روزنامه آمار